#حضرت_موسی_بن_جعفر_واحد
#امام_کاظم_واحد
سوره ی نور است در کنج زندان
بسته در زنجیر شد دست قرآن
باب الحوائج موسی ابن جعفر
سجاده ی او از خاک نمناک
در ظلمت محبوس شد ماه افلاک
باب الحوائج..........
به ملاقاتش چه ظالمانه
دشمن می آمد با تازیانه
............
نوحه خوان گشته زهرای اطهر
زینت عرش است بر تخته ی در
.............
یوسف زهرا افتاده در چاه
حضرت رضا آجرک الله
#میثم_مومنی_نژاد
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#آموزـش #مداحی وروضه خوانی|هیئت متوسلین به امیر المؤمنین (علیه السلام)
https://eitaa.com/joinchat/3135111297Cffa5bbd323
#امام_کاظم_واحد
خزون شده بهار من
سیاهه روزگار من
تنهای تنهام
یه دنیا غم تو دلمه
خسته شدم از زندگی
تو اوج غمهام
تو این روزای بی کسی
از ناسزا و طعنه ها
دل غرق خونه
کنج قفس افتادم و
بال و پرم شکسته زیر تازیونه
خدا می دونه آب خوش
نرفته پایین از گلوم
یه لحظه اینجا
وقتی که زیردست وپا
لگدزدن به پهلوهام زدن
گفتم یازهرا
کاش این دم آخر با دلی مضطر تنها نمونم
کاش تو این دقایق بیاد کنارم عزیز جونم
وای ( ازاین غریبی )۳
یه عمره از شکنجه ها
از اینهمه دردوبلا
به غم اسیرم
یارب شده ذکر لبم
شکر خدا امشب دیگه
دارم میمیرم
رمق نمونده به تنم
صدام دیگه در نمیاد
این شب آخر
با هرنفس میگم همش
با اضطراب و دلهره
کجایی مادر
کجایی که دلتنگتم
آروم میشم با دیدنت
ای مهربونم
میبینی مادر حالمو
یه گوشه ی زندون دارم
اشهد میخونم
وای به هر بهونه با تازیونه افتاد به جونم
وای حالم چه زاره دل بی قراره قدِّ کمونم
وای ( ازاین غریبی )۳
نایی نمونده تو تنم
می سوزم از تاب و تبم
عجل وفاتی
تو این شبای بیکسی
اینه دعای هرشبم
عجل وفاتی
زنجیر فرو رفت به گلوم
اشکم شده آب وضوم
خسته ترینم
زهر بلا شد مرهمم
دق می کنم از غصه و
غمِ تو سینم
معصومه جان بابات داره
مابین فحش و ناسزا
بی کس میمیره
لب تشنه یاد کربلا
با دست و پای بسته تو
قفس میمیره
آه بالب خشکم با دل پرغم فکر حسینم
آه خسته ی خسته به لب نشسته ذکرحسینم
وای ( ازاین غریبی ) ۳
#سعیده_کرمانی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
آموزش مداحی و مرثیه خوانی
مؤسسه ستایشگری
https://eitaa.com/joinchat/3135111297Cffa5bbd323