دل نوشته های سید
یا محبوب
با اجازه از مادر شهدا یا زهرا (س)
#رُمانچه
دست نویس
#آسیب_اجتماعی
سربازم
پُست آخرم بود و پتو رو کشیده بودم رو خودم
لباسای گرم و حجیم تنم کفاف سرما رو نمیداد
خودم رو جمع کردم و سر و صورتم رو با هر چی داشتم پوشوندم
سرمای صبح زمستون
تازه با سوز سرمای برف بالادست
و هوای ابری شب قبل
جمع بشه
استخونا رو میترکونه
ساعت حوالی هفت صبح
و خورشید داشت به زور از لا به لای ابرا
خودش رو از کوه بالا میکشید
صبحِ سردِ گرگ و میشِ ابری بهمن ماه
و من
از بالا اطراف دیوار پادگان رو می پاییدم
چسبیده به دیوار پادگان
یه دبیرستان پسرونه داره که
در طول روز پر از سر و صدا
و گرمای وجود یه عده نوجوون دهه هشتادیه
که زنگ تفریح از سر و کول همدیگه بالا میپرن
و خسته و بی جون، با عذاب سر صبح میان توو مدرسه
و آخرش هم مثل انرژی آزاد شده از
انفجار چندین کیلو C4 ، با به صدا در اومدن زنگ آخر
از در مدرسه مثل یک ترکش سرگردان در میرن
ولی امروز تفاوت داشت
همه چی یخ زده بود
حتی احساس دانش اموزا
مثل شیشه های ماشین پارکیگ بغل
مثل جاده ی خلوت رو به رو
مثل درختای لخت و چمن های رنگ و رو رفته
مثل ساختمان سیمانی نیمه کاره ی متروکه اون طرف خیابون
همون بالای برجک در حین نگهبانی
یک خانوم میانسال دم مدرسه توجه ام رو به خودش جلب کرد
در حالی که چادرش رو از شدت سرما طوری پیچیده بود که سر و صورتش رو از سوز هوا حفظ کنه ، منتظر بود
حدود یک ساعت گذشته بود
با نگرانی انتظار میکشید قدم هایی رو که قرار بود
براش گرمای این صبح سرد باشن
اول برام مهم نبود ولی
بعد از مدتی دیدم
که طبیعی نیست اون ساعت
قبل از باز شدن مدرسه
توو تاریک و روشن هوا
یه خانوم
چرا توو مدرسه نمیره ؟
مشکوک شدم
در مدرسه باز شد و
یواش یواش داشت سر و کله ی بچه ها پیدا میشد
جویندگان علم و دانش
خسته و خواب آلود با قدم های سنگین و بی رمق
پاشون رو توو مدرسه میزاشتن
و مادر همچنان ایستاده
انگار منتظر کسی بود
یعنی منتظر پسرش ؟
از دانش آموزا چند تا در میون سراغشو میگرفت
هر کی با بی حوصلگی یه چیز میگفت و میرفت
خسته نمیشد
چند قدم میرفت و دوباره برمیگشت
فکرم خیلی کنجکاو شده بود که داستانش چیه
شروع کردم به تحلیل کردن
سخت بود اون موقع صبح سی پی یو مغزم
رو به کار بندازم و وادار به فکر کردنش کنم
ولی خب به هر سختی بود
استنتاج آغاز شد
۱ یه پسر دبیرستانی که دیگه بچه نیست که با خانواده اش بیاد مدرسه ، اونم با مادرش
غرورش اجازه نمیده
۲ تازه اگه بخواد با مادرش بیاد
خب با مادرش میاد
معنی نداره که مادر یک ساعت زودتر
قبل وا شدن درب مدرسه بیاد
۳ از حجم لباس گرم زیر چادر معلوم بود که
راه زیادی رو طی کرده بوده و اهل اون منطقه نیست
و آمادگی انتظار طولانی رو داشته
۴ نگرانی و اضطراب و اضطرار غیر طبیعیش
نشئت گرفته از ترس بود ، ترس دیده شدن
دیده شدن توسط ...
تحلیل ها داشت من رو فقط
به یک نتیجه سوق میداد
....
خب مادر همینه دیگه ...
یه لحظه دیدار و یه آغوش بسشه ...
اما پسر قصد اومدن نداشت
نیومد که نیومد
و مادر چشم به راه
زنگ کلاس خورد و بچه ها رفتن توو کلاس
و مادر همچنان ایستاده در افکار پریشان
شما چی فکر میکنید ؟
مثل من نتیجه گرفتید درسته ؟
لعنت
لعنت به طلاق
متارکه
جدایی
و هر کوفتی که یه مادر رو از بچه اش جدا میکنه
چه قدر میتونه سخت باشه
حتی سخت تر از سوز سرمای سرد زمستون
حتی از انتظار بی پایان یک مادر
حتی از لمس دستان سرد یخ زده محبوبت
که هیچ حسی بهت نداره
و حتی از ...
زندگی جریان داشت
ماشین ها عبور میکردن
بچه ها وارد مدرسه میشدن
و من پست میدادم
و کسی به فکر احساس یک مادر نبود
زندگی جریان داشت ولی ...
آه
لعنت به دل های سنگ ...!
لعنت به مرد های ، نامرد
قدر زندگی و خانواده هامون رو بدونیم ...
خیلی از خوشی هامون آرزوی دیگرانه
پیشاپیش روز پدر و
ستون خانواده مبارک
چهارشنبه
دهم رجب ۱۴۴۳
۱۲ بهمن ۱۴۰۱
ماه هشتم سربازی
آمل
یا علی (ع)
@seyedaneh
May 11
نه لوحُ نه قلم بودُ
نه ارضُ نه سما بودُ
.
خدا بودُ علی بودُ
علی بودُ خدا بود
#حاج_غلامرضا_سازگار
۱۳ رجب ✨
@seyedaneh
یا امیرالمومنین
اول تو از پیاله ی هستی چشیده ای
ما نیز خورده ایم ز جام دهانی ات
#محمد_سهرابی
۱۳ رجب ✨
@seyedaneh
دل نوشته های سید
#مادر یعنی «همه چیزهای خوب دنیا» #روز_مادر_مبارک 🌸 اثر هنرمند : @sedkhareji✔️ @seyedaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«به نام خدایی که #پدر را ستون خانواده آفرید»
#روز_پدر_مبارک 🌾🌖
اثر هنرمند :
@sedkhareji✔️
@seyedaneh
@SEYEDANEH
26.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روبرو ایوونش…
«از این حال و هوا در بیا ...» ☘
جانم به علی
جانم به نجف
اجرا : حاج محمد فصولی
شعر و نغمه : برادر حمید رمی
@seyedaneh
@SEYEDANEH
دل نوشته های سید
ساده ترین کار ...💚 @seyedaneh
سنگین ترین عمل در روز قیامت ...💚
@seyedaneh
@SEYEDANEH
او گفت :
جمهوری اسلامی #ایران حرم است؛
فردا همه #مدافع_حرم میشویم.
۲۲بهمن
#راهپیمایی
#عموقاسم
@seyedaneh
@SEYEDANEH
در بهار آزادی
یادی کنیم از #طِیب حاج رضایی
شهید انقلاب
حر انقلاب
داستانی خوندنی داره
درباره اش بخونین
« #لات باشیم مثل طیب » ✨
... جای #شهدا خالی
۲۲ بهمن ۰۱
@seyedaneh
@SEYEDANEH
شهید طیب حاج رضایی :
«خدایا پاکم کن خاکم کن»
ت.ش : ۱۱ آبان ۱۳۴۲
شهید مهدی باکری :
«خدایا مرا پاکیزه بپذیر»
ت.ش : ۲۵ اسفند ۱۳۶۳
شهید حاج قاسم سلیمانی :
«خداوندا مرا پاکیزه بپذیر»
ت.ش : ۱۳ دی ۱۳۹۸
یا شکور
یا زهرا (س)
۲۲ بهمنِ اولین سال از
سده ی چهاردهم شمسی ،
افتخار داشتم تا در کشورم ایران
که چهل و چهار سال است
پیشوند جمهوری اسلامی را یدک میکشد
در شهری کوچک بیرون بیایم و با انسان هایی که دلشون برا کشورشون میسوزه و قلبشون با عشق به اسلام میتپه
هم قدم بشوم
شعار بدهم علیه ظلم و ظالم
نظام سلطه و سرمایه داری رو به چالش بکشم
و خط و ربطم را مشخص کنم
مرگ بر آمریکا ، مرگ بر اسرائیل ، مرگ بر انگلیس
و مرگ بر تمام آنهایی که علیه این نظام فتنه میکنند
برای یک دهه هفتادی که
دهه ی چهل و پنجاه را درک نکرده است
شاید نوشتن از انقلاب و حال و هوایش
سخت باشد
اما بعد
در همین حوالی
شاید نزدیک و چهل و چند سال پیش
زمانی که نظام های چپ و راست
دنیا را بین خود تقسیم کرده ،
کشورهای کوچک و بزرگ چاره ای نداشتن
تا در این دوقطبی
یا کمونیست شرق را انتخاب کنند و تحت سلطه ی چپ ها بروند و یا زیر بار یوغ
امپریالیسم غرب
بنده ای از بندگان خدا
سیدی از سلاله ی زهرا سلام الله علیها
عارفی سیاسی (چه تضاد عجیبی)
که تنها خدا را میدید
با همان نعلین و عبای ساده
زد زیر میز این استعمار دو قطبی جهان ،
شعاری سر داد که از شدت فریادش
گوش مستکبرین و ظالمان را کر میکرد
و لطافتی روحانی داشت که بیدار میکرد
مظلومان و مستضعفین جهان را
«نه شرقی و نه غربی ، #جمهوری_اسلامی »
انگار جهان به ستوه آمده از نظام فکری پوسیده و پوچ
چپ و راست آماده ی ظهور انسانیت بود
منتظر یک حیات و جریان تازه از اخلاق
جریانی که
مادیت را هدف نداشت
برای مردم بود نه قدرت
از دل #مردم بود نه سلطه
تعالی انسان را هدف داشت
عزم داشت تا موجود انسان را
به اوج #کمال خود برگرداند
دنیا را میخواست ،
ولی برای تعالی و رشد بشر
رساندن به سر منزل مقصود ،
هدف غایی ، قرب الهی
آماده کردن افکار و ابدان بشر
برای درک و #ظهور منجی
نظامی برگرفته از تعالیم
روحانی ، انسانی و اخلاق
نظامی بر گرفته از مفاهیم اسلام ناب
طبیعی بود که
قدرت های جهان
تحمل این آزادی خواهی و استقلال طلبیِ
ملتی از قلب جنوب غربی آسیا
که مملو از سرمایه های طبیعی و خدادادی از قبیل معادن مهم
و #نفت است را نداشته باشد
طولی نکشید
با تمام توان علیه تمامیت ارضی و فکری
این نظام نشئت گرفته از اسلام و جمهوریت
عملیات نظامی و اقتصادی و سیاسی انجام گرفت
شاید از همان اولین روز های انقلاب
تحریم های اقتصادی و سیاسی شروع شد
حمله ی نظامی توسط صدام و حمایت از گروهکهای تجزیه طلب کومله و خلق کورد
و ...
بگذریم اینها موضوع بحثم نیست
شاید فرصتی دیگر
القصه
آقا سید روحالله
رهبریِ انقلابی را بر عهده داشت
که نه صرفا سیاسی
بلکه تغییر حاکمیت جلوه ای از آن بود
انقلاب اسلامی
بیدار کننده ی دل های خفته ،
زنده کننده جان های مرده
و شکوفنده استعداد های پنهان بود
فکرش را بکنید
جوانی مثل آقا سید مرتضی آوینی
اصلا نبود ، اگر نبود انقلاب خمینی کبیر
حتی حاج قاسم
مردی که تمام دنیا انگشت به دهان عملکرد
و شخصیتش شد
اصلا #فرصت بروز و ظهور پیدا نمیکرد
سخن کوتاه کنم
خداروشکر
که فرصت این را دارم
تا تحت حکومتی زندگی کنم
که رهبری اش را فرزند زهرا س
آقا سید علی
بر عهده دارند
و چه نعمتی بالاتر از این نعمت ولایت
و چه نعمتی بالاتر از اینکه
میتوانم به اسلام خدمت کنم
راستی
امروز جای #شهدا خالی بود
جای مصطفی صدرزاده
جای حسین همدانی
جای عبدالله زاده و محمدخانی
جای برونسی و باکری و همت و هادی
جای خرازی و زین الدین و باقری و بادپا
جای حاج قاسم و ابومهدی و حاج احمد
جای طیب و شاهرخ و ابراهیم و سید مجتبی
جای آرمان و آرشام و عجمیان
جای حججی و حاجی زاده و خانزاده
جای صفری سالخورده و زال نژاد و معماریان
و ...
و جای شهدایی که برای انقلاب و
این جمهوریت مبتنی بر اسلام
جان خود را در طبق #اخلاص نهاده
تقدیم مولای خویش کردند
و من
#مسولیتی که به گردنم مانده ...
و #من
این من #ضعیف ، میترسم
از عاقبتم
از انتهای کارم
از لحظه ی حساب کشی اعمالم
خدایا نمیدانم ...!
چه کسی میداند چه افرادی در این قطار منتهی به ظهورباقی میمانند و چه کسانی سوار می شوند
و چه کسانی #پیاده
و من کجای این قطارم ...؟
لذا خداوندا مرا پاکیزه بپذیر
توفیق خدمت به من عطا کن
تا به درد مولایم بخورم
و مرا به خاطر کم کاری ام ببخش
و جان ناقابل مرا فدای #ولایت کن
و مرا خرج همان کاری کن که برایش آفریدی ام
ان شاءالله نابودی اسرائیل
ما فاتحان قدسیم به زودی ...
« کار خود را برای رضای خدا انجام دهید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند »
خمینی کبیر رحمت الله علیه
شادی روح امام روح الله
و رفقای شهیدم صلواتی هدیه کنید
چهل و چهارمین تولد انقلاب
شنبه ۲۲ بهمن ۰۱
۲۰ رجب ۱۴۴۳
23 فوریه 2023
حوالی هشت شب
آمل
یا علی (ع)
@seyedaneh
@SEYEDANEH
بسم الله الرحمن الرحیم
ﺑﮕﻮ : ﻫﺮ ﻳﻚ [ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻭ ﺷﻤﺎ ] ﻣﻨﺘﻈﺮﻳﻢ ،
ﭘﺲ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺷﻴﺪ
ﻛﻪ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺍﻧﺴﺖ
ﻛﻪ ﺭﻫﺮﻭﺍﻥ ﺭﺍﻩِ ﺭﺍﺳﺖ
ﻭ ﺭﻩ ﻳﺎﻓﺘﮕﺎﻥ ﭼﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ؟
طه (١٣٥)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
موندنی ترین رفیق من امام حسین ...😍
من یه دوستی دارم
دلش میخواد
با دوست من
دوست بشه 🌸💖
اجرا : حاج رضا هلالی و محمد اسداللهی
شعر و نغمه : محمد اسداللهی
@seyedaneh
@SEYEDANEH
راستی خوش به حال
#فطرس
عزیزجانم
ارباب جانم
آقاجانم
میدونی که
منم پر و بالی ندارم
#زمین_گیرم
شکسته
داغون
خسته
بیام دور قنداقه ات بگردم
میخوام احیا شم
دلم #پرواز میخواد
#حسین_اومده_الحمدالله
@seyedaneh
@SEYEDANEH