eitaa logo
امامزاده سید محمد ع بردسیر
1.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
94 فایل
مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) بقاع متبرکه باید به قطب فرهنگی تبدیل شود . ارتباط با ادمین @salari114 seyedbardsir https://eitaa.com/seyedbardsir
مشاهده در ایتا
دانلود
👧🧒 نذری که قبول شد دستم را زیر شیر آب گرفتم؛ آب کف دستم قلپ قلپ جمع می شد و از لای انگشتانم پایین می ریخت، لب های خشک شده‌ام را به آب، نزدیک کردم. یک نفر از رو به رو داشت نگاهم می کرد. پسرک ژولیده ای با چشمان سیاهش زل زده بود به دستانم... یاد حرف مامان افتادم: با زبان روزه نروی فوتبال! تشنگی امانم را بریده بود! پسر اما هنوز نگاهم می کرد... دانلود قصه سوم رمضان، از سایت کودک منتظر : 👈 نذری که قبول شد «استدیو "داستان کودک" » Kids.montazer.ir @seyedbardsir
👧🧒 اولین روزه‌ای که نگرفتم .... من بلند بلند کتاب می‌خواندم، که صدایش را نشنوم. او هم که دید محلش نمی‌گذارم ساکت شد. اما عصر وقتی که مشغول بازی بودم آن‌قدر عصبانی شده‌ بود که صدای کلاغ در می آورد. من هم شروع کردم به کلاغ بازی ... دانلود قصه اول رمضان، از سایت کودک منتظر : 👈 قصه اولین روزه ای که نگرفتم «استدیو "داستان کودک" » Kids.montazer.ir @seyedbardsir
👧🧒 خانه تکانی دلها تارا کوچولو گفت: من از بابا و مامان خواستم امشب جلوی در ورودی میز بگذاریم و به مردمی که رد می شوند افطاری بدهیم؛ اما بابا گفتند برای اینکار باید از شما اجازه بگیریم. آقای مرادی گفت: به بابا بگو.... دانلود قصه هفتم رمضان، از سایت کودک منتظر : 👈 خانه تکانی دلها «استدیو "داستان کودک" » Kids.montazer.ir @seyedbardsir
👧🧒 ※ روزه یواشکی به ساعت که نگاه کرد نیم ساعتی تا وقت داروهایش فرصت داشت. بعد از سحری آب نخورده بود، درد کلیه ها دوباره به سراغش آمده بود . لیوانش رو پر از آب کرد و گذاشت روی میز، سرش را گرفت سمت آسمان و گفت: خدا جون ..... من روزه ام. دانلود قصه نهم رمضان، از سایت کودک منتظر : 👈 روزه یواشکی «استدیو "داستان کودک" » Kids.montazer.ir @seyedbardsir
👧🧒 ※ مثل یک مادر چند نفر به یک نفر؟ تنها گیر آوردید؟ الان نشانتان میدهم... ترسوها، جرات دارید بایستید ! دست پسر را گرفت و گفت: - بلند شو، باید از اینجا برویم.... دانلود قصه دهم رمضان، از سایت کودک منتظر : 👈 مثل یک مادر «استدیو "داستان کودک" » ویژه وفات حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها Kids.montazer.ir @seyedbardsir
👧🧒 ※ رادیوی قدیمی صدای آقاجون از فاصله دور بلند شد: خانم جون این صدای چیست؟!...امیرحسین تو هستی بابا؟ امیر حسین هول شده بود. هر کاری کرد نتوانست موج رادی را به حالت اول برگرداند. با عجله رادی را خاموش کرد... تق! رادی تکان تکان خورد و روی زمین افتاد... دانلود قصه هشتم رمضان، از سایت کودک منتظر : 👈 رادیوی قدیمی «استدیو "داستان کودک" » Kids.montazer.ir @seyedbardsir
بسم الله / به نام و بالله / و به یاری تو • و من الله / از تو • و إلی الله / بسوی تو • و فی سبیل الله / در مسیر تو • و علی ملّه رسول الله / و بدنبال رسول تو براه می‌افتم .... شروع که درست باشد، مقصد که درست باشد، جاده که درست باشد، و راه‌بلدش اگر راه بلد باشد، به امنیت به مقصد خواهیم رسید. ※ حرم‌ها در دنیای وحشیِ بی‌امام، چهاردیواری‌های نورند دور از دسترس شیاطین، جاده‌هایی که انشعاب و بیراهه ندارند. طریق امن آسمانند؛ که مستقیم می‌رسند به . ※ طرح: استدیو گرافیک ویژه سالروز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرک @seyedbardsir