eitaa logo
کانال رسمی حاج سید محسن بنی فاطمی
620 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
465 ویدیو
16 فایل
اطلاع رسانی جلسات و برنامه ها و کلیپهای صوتی و تصویری مداح اهل بیت حاج سید محسن بنی فاطمی
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ حکایت جابر جُعفی که حامل گوشه‌ای از اسرار باقرالعلوم "علیه‌السلام" بود و در آخر سر به بیابان گذاشت... جابر جُعفی گوید: حضرت باقرالعلوم علیه‌السلام به من هفتاد هزار حدیث آموخت که هرگز به احدی آنها را نگفتم. جابر گوید: به امام باقر علیه‌السلام عرض کردم: 📋 جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّکَ حَمَلْتَنِی وِقْراً عَظِیماً بِمَا حَدَّثْتَنِی بِهِ مِنْ سِرِّکُمُ الَّذِی لَا أُحَدِّثُ بِهِ أَحَداً 🔹فدایتان شوم، بار سنگینی بر من نهاده‌اید از این اسرار که به من سپردید و فرموده‌اید به کسی نگویم. 📋 وَ رُبَّمَا جَاشَ فِی صَدْرِی حَتَّی یَأْخُذَنِی مِنْهُ شَبِیهُ الْجُنُونِ 🔹گاهی از اوقات چنان سینه‌ام به جوش می‌آید که حالتی شبیه جنون به من دست می‌دهد!! 👈 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: 📋 یَا جَابِرُ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَاخْرُجْ إِلَی الْجَبَّانِ فَاحْفِرْ حَفِیرَةً وَ دَلِّ رَأْسَکَ فِیهَا ثُمَّ قُلْ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ بِکَذَا وَ کَذَا 🔹هر وقت چنین شد، به طرف صحرا برو و حفره‌ای بِکَن. سرت را درون آن گودال قرار بده و بگو محمد بن علی علیهماالسلام چنین و چنان گفت! 📚الاختصاص،شیخ‌مفید، ص۶۶ 📚اختیار معرفة الرجال، ص ۴۴۲ 🔻 در جایی دیگر امام باقر "علیه‌السلام" به جابر فرمودند: ای جابر، وقتی چیزی از ولایت ما برایت نقل شد و دلت بر آن مطلب نرم شد، حمد خدای به جای آور و اگر دلت آن را انکار کرد، به ما اهل بیت برگردان و نگو، چگونه این حدیث آمده است؟ چگونه بود؟ چگونه است؟ قسم به خدا که این کار شرک به خدای بزرگ است. 📚اختیار معرفة الرجال ص۴۳٩ سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
🩸جدّ مرا اینگونه کشتند ... در روایتی إمام باقر علیه‌السلام فرمودند: 📋... لَقَدْ قُتِلَ بِالسَّیْفِ وَ السِّنَانِ وَ بِالْحِجَارَةِ وَ بِالْخَشَبِ وَ بِالْعَصَا وَ لَقَدْ أَوْطَئُوهُ الْخَیْلَ بَعْدَ ذَلِکَ. ▪️همانا جدّ مظلوم مرا به وسیله شمشیر و نیزه و سنگ و چوب و عصا کشتند و بعد، بدن مبارکش را پایمال سُمّ ستوران کردند. 📚 بحارالانوار ج۴۵ ص۹۱ ✍️ روضه می‌خوانم از زبان کسی که خودش داغ کربلا دیده در حوالیِ قتلگاه حسین خولی و شمر بی حیا دیده باقرالعلم اینچنین فرمود جدّ ما را به پنج حربه زدند لشگری با تمام بی رحمی به غریبی هزار ضربه زدند یک نفر با هجوم شمشیرش عده ای با هزار سر نیزه بر تنش زخم بی شماره نشست تیر بر تیر، نیزه در نیزه یوسف افتاد بین صدها گرگ پنجه هایی پلید چنگش زد آنکه بی تیر بود و بی نیزه از همان راه دور سنگش زد یوسف افتاد بی رمق در خاک پیش چشم اله و محبوبش بی حیایی رسید و با کینه زد به زخم حسین با چوبش دادِ زینب بلند شد اینجا: پسر مادر مرا نزنید تن صد چاک و بی دفاعش را دیگر اینگونه با عصا نزنید سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
🩸برای من ده سال در مِنا روضه بخوانید ... در روایتی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 📋 قَالَ لِی أَبِی یَا جَعْفَرُ أَوْقِفْ لِی مِنْ مَالِی کَذَا وَ کَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنًی أَیَّامَ مِنًی ▪️ پدرم به من فرمود: ای جعفر! از مال من فلان مبلغ را وقف کن تا نوحه سرایان در ایام مِنیٰ در مِنیٰ برایم نوحه سرایی کنند. 📚الکافی ج۵ ص۱۱۷ ✍ آه یا امام باقر! چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن مظلومی که از رگ‌های بریده، سفارش نمود که برایش «نُدبه و زاری» کنند؟! در آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📋 أنّها اِنكَبَّتْ عَلَى جَسَدِهِ الشّريفِ و شَهِقَتْ شَهَقاتٍ حَتّى غُشِي عَلَيها. قالَت سَكينة: فَسَمعتُهُ في غَشوَتي يٕقول: ▪️وقتی که حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها به گودال قتلگاه آمد، خود را به روی جسم شریف پدرش انداخت و چنان ناله و فریاد کشید که دیگر از هوش رفت. بعد از آنکه به هوش آمد، فرمود: در همان حال که غش کرده بودم، شنیدم که پدرم می‌فرمود: 📋 شيعَتي ما إن شَرِبتُم ماءَ عَذبٍ فَاذكُروني / أو سَمِعتُم بِغَريبٍ أو شَهيدٍ فَاندُبوني ▪️«ای شیعیان من! هر گاه از آب گوارا سيراب شديد، مرا یاد کنید! يا درباره غريب يا شهيدى چيزى شنيديد، بر من ناله كنيد!». 📚المصباح،كفعمي،ص۹۶۷. 📚الدمعة السّاكبة،ج۴ ص۳۷۵ 📝 روضه خوان ها آنچه می‌خوانند را من دیده‌ام آنچه کس را نیست یارای شنیدن دیده‌ام کودکی بودم میان کاروان کربلا ظلم ها با همرهان از دست دشمن دیده‌ام من کنار جسم صد چاک جوان کربلا جد مظلومم به حال گریه کردن دیده‌ام پیکر اکبر روی دست جوانان غرق خون عمه زینب را در آن‌دم غرق شیون دیده‌ام کودکان را تشنه در خیمه به حال احتضار دست سقا را جدا افتاده از تن دیده‌ام من تن صد چاک جدم را میان خاک و خون زیر شمشیر و سنان و سنگ و آهن دیده‌ام اهل عالم کی شنیدن مثل دیدن می‌شود؟ روضه خوان ها آنچه می‌خوانند را من دیده‌ام سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi
🩸هشامِ ملعون، سه روز امام باقر علیه‌السلام را پُشت درهای قصر خود، معطّل نگه‌داشت... در روایتی آمده است: 🥀 یک سال هشام بن عبدالملک برای حج به مکه رفت. در همان سال إمام باقر و فرزندش إمام صادق علیهماالسلام نیز به مکه رفتند. إمام صادق علیه السلام در مکه سخنرانی نمود و فرمود: 🔖 «ستایش خدای را که محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله را به حقیقت به مقام نبوت برانگیخت و ما را به وسیله او امتیاز بخشید. ما برگزیده خدا در میان مردم و نخبه بندگان و خلفاء او هستیم.سعادتمند کسی است که از ما پیروی کند و شقی کسی است که دشمن و مخالف ما باشد.» 🥀 مُسلمه برادر هشام این جریان را به او رسانید ولی هشام کاری نکرد تا به دمشق برگشت و ما به مدینه رفتیم. 🥀 هشام پیکی از شام فرستاد و به فرماندار مدینه دستور داد که پدرم و مرا به شام بفرستد! فرماندار ما را به شام فرستاد. إمام صادق علیه‌السلام فرمودند: 📋 فَلَمَّا وَرَدْنَا مَدِینَةَ دِمَشْقَ حَجَبَنَا ثَلَاثاً ▪️وقتی وارد شهر دمشق شدیم، تا سه روز اجازه ورود به قصرش را به ما نداد... 📚أمان الاخطار، ص۵۲ 📚دلائل الإمامة، ص۱۰۴ ✍ پُشت دروازه ساعات معطّل ماندم غصّه عمهٔ سادات، گذشت از یادم شکر، این‌بار سخن از سرِ بازار نبود شکر، ناموس علی طُعمهٔ انظار نبود شکر، این‌بار سَری بر سرِ نِی سنگ نخورد شکر ،بر معجر زن‌های حرم چنگ نخورد... ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✍ ز خاطرات و مرورش هنوز بیزارم به یمن گریه‌ی شب تا به صبح بیدارم به آب می‌نگرم روضه میشود تکرار به یاد العطش روزهای دشوارم هنوز لحظه‌ی گودال خاطرم مانده هنوز فکر حسینم ، هنوز میبارم هنوز قابل لمس است جای دست سنان به تازیانه‌ی خود داده بسکه آزارم تمام کودکی‌ام با رقیه یکجا سوخت هنوز هم که هنوز است من عزادارم اگر که زنده‌ام امروز ، جان خود را من به عمه جان کتک خورده‌ام بدهکارم نرفته از نظرم عمه‌ام زمین میخورد نرفته از نظرم گریه های بسیارم هجوم و غارت و پای برهنه و صحرا من این سیاهه‌ی غم را چگونه بشمارم تنم میانه‌ی بازار برده ها لرزید بلا کشیده‌ی شام سیاهْ بازارم سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇 🌐@seyedmohsenbanifatemi