✅ قسمت سوم
🔺 اول این سجده چه عرض میکند؟ «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم» شاید ترجمهاش گوناگون باشد، اما یک ترجمهاش هم این باشد که خدایا من بر مصائب آنها که بر دل من جا کرده و مرا ناراحت کرده، از تو تشکر میکنم.
🔹 این چه شکری است؟ این شکر بر نعم معنوی الهی است.
نعم ظاهری الهی خوب خیلی زیاد است. میوهها و گوشتها و آبها، زمینها و آسمانها همه نعم الهیاند؛ اما نعم معنوی یکیاش این است که آنقدر به من توفیق دادی که خوشی و ناخوشی من هم برای تو شده.
🔸 اگر بشنوم ولیّی از اولیاء تو مورد توهین قرار گرفته یا خدایی نخواسته مورد ضرب و شتم قرار گرفته، هیچ غصهای که نداشته باشم، غمناک میشوم. پس من بنده تو هستم، پس تو به من توفیق بندگی دادی، و من از وظایف خودم [که] بین خودم و بین توست خشنودم که انجام دادم.
♦️ این است که تولا و تبرا یا تولی و تبری از واجبات عقلی، شرعی و بسیار مهم هر انسانی است.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
✅ قسمت چهارم
🔺 هر انسانی که بندهی خدا باشد و خودش را بندهی خدا حساب کند، خواه ناخواه قلبش پیش کسانی است که از خدا اطاعت میکنند و آنها را دوست میدارد و نمیتواند آنها را دوست نداشته باشد.
برای خاطر اینکه خدایی که همه چیز اوست، مالک الملوک اوست، دنیا و آخرت اوست، بندگی شده به [نحو] بالاترین درجات بندگی، و آن بندهای که به بالاترین درجات، بندگیِ خدا کرده، مورد اهانت قرار گرفته، مورد ظلم و کینه قرار گرفته. و بنابراین مصیبت آمده در دل این [شخص] جا کرده.
🔸 این است که از اینجا به تمرین زیارت و تمرین سینه زنی و تمرین گریستن برمیخیزد که آن کسانی که واقعاً اهل محبتند، بندهی خدا هستند. [و] آن کسانی که اولِ کارشان است دارند تمرین محبت میکنند، تمرین عداوت [بر] دشمن خدا میکنند.
🔹 بنابراین قرائت زیارت عاشورا، قرائت صد مرتبه لعن و سلام و اینها، مثل نمازِ واجبِ عقلی میشود گرچه نمازِ واجبِ نقلی نیست.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
May 11
سیدالعلماء
✅ قسمت پنجم
🔺 ائمه علیهم السلام هم برای تربیت ما هم خیلی به مسئله عاشورا و احیای امر حسینی اهمیت می.دادند.
🔸 در شرح حال حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام نوشتهاند که در روز عیدی، خلیفه حاکم که باید مورد توجه ملت قرار بگیرد، به آن حضرت عرض کرد که امروز روز عید ما دید و بازدید را به شما محول میکنیم. مردم کشوری و لشکری که به دیدن خلیفه و سلطان میآیند به محضر شما بیایند و تبریک بگویند و آنچه که هدایا و به حساب مثل حالا تابلوهای گوناگون یا سکههای گوناگون یا عتیقههای گوناگون هر کسی برای شاه و خلیفه میآورد همه تقدیم شما.
حضرت هم یا به اکراه یا به مصلحت پذیرفتند. و ملت مسلمان آن روز که در دسترس خلیفه بودند دید و بازدید را آمدند با امام موسی بن جعفر انجام دادند و هدایا را به محضر ایشان تقدیم کردند.
🔹 خوب معلوم است که این هدایایی که ملت آن موقع [ که] از اطراف آمدهاند خدمت خلیفه برسند– حالا یک کسی جای خلیفه نشسته تقدیم میکنند،– چقدر میشود؟
خدا میداند! شاید [ اندازه] این مدرسه، طلا و جواهرات و لباسهای گوناگون و یک گنجینهای جمع شد.
♦️ ... بعد هم یک پیرمردی آمد.
حسب آن زمان– مثلاً مثل بنده– آمد و عرض کرد:
یابن رسول الله منخواستم برای شما که روز عید است، چیزی بیاورم. اما چیزی نداشتم. سه خط شعر جد من در مصیبت جد تو گفته. آن را برایت میخوانم:
*عجبتُ لمصقولٍ علاک فِرِندُهُ*
*یوم الهیاجِ و قد عالک غبارٌ*
میگوید اباعبدالله یک چیز تعجب آوری است به نظر من. چرا؟ برای خاطر اینکه چرا آن شمشیر خجالت نکشید؟! ندید که گرد و غبار سر و روی تو را گرفته! و بر تو وارد شد.
*اَلّا تَقَضقَضَتِ السَّهامُ و عاقَها*
*عَن جسمِکِ الاِجلالُ و الاِکبارُ*
این تیرها که [به بدن تو فرو] میرفتند چرا خجالت نمیکشیدند .... !
حضرت فرمود بنشین.
- ببینید دل مقدس موسی بن جعفر چه جایگاهی بوده از علاقه به اولیاء خدا، از محبت به اولیاء خدا!-
حضرت فرمود بنشین. گویا برایش دعا هم کرد. نشست.
بعد که همه مردم از اطراف، کشوری، لشکری، وزیر، وکیل همه جمع شدند و هدایا را آوردند ریختند روی هم، حضرت فرمود اینها را به تو دادم.- به آن پیرمرد فرمود.-
▪️ پس معلوم میشود که قدر و قیمت حسین علیهالسلام و قیام او و مسائل او را موسی بن جعفر میشناخته.
گویا حضرت رضا میفرماید پدر من وقتی اول عاشورا شب اول محرم که میشد دیگر کسی او را خندان نمیدید. و روز دهم که میشد روز اشک و ناله و گریه پدر من بود.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 ذکر دعای سفارش شده از مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی به نقل از مرحوم امام خمینی که به شاگردان خویش به جهت دفع بلا و مصیبت توصیه میفرمودند:
عصر و غروب جمعه، به نیابت از تمام شیعیان عالم
ده مرتبه:
اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ ادْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیرٌ
خدایا صلوات فرست بر محمد و آل محمد و دفع بنما از ما بلائی را که حتمی شده است از آسمان، همانا تو بر هر امری قادر و توانائی
التماس دعا
@seyedololama
✅ قسمت پایانی
🔺 الحمدلله علی عظیم رزیتی
یعنی باید خدا را شکر کرد که دل انسان یک صفایی پیدا کند که جایگاه این مصیبت عظمی باشد.
🔸 [اگر] هیچ غمی در دنیا ندارد، غم امام حسین او را از خنده دور کند. غم امام حسین او را از مقام و مناصب و دلخوشی به این چیزها دور کند و بکَنَد.
وقتی که کلمات آن حضرت را بشنود که دیگر به طور اولی. "الناس عبید الدنیا"
اینکه مرحوم امام در اول شرح حدیث اول میفرماید انسان در شبانه روز فکر کند ببیند وظیفه بین او و خدا چه است؟ یعنی بندگی. یعنی بندگی را با فکر باید تحصیل کرد.
🔹 سیدالشهداء علیهالسلام در این عبارت میفرماید که مردم عصر ما اینها بنده هستند، اما بنده چه هستند؟ بنده زندگیاند، بنده معاشاند، "عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم" زبانی دین دارند نه معانی دین در قلبشان جا کرده باشد که محبت و معرفت و این چیزها هست.
♦️ پس ما در درجه اول که طالب علم هستیم، طالب دین اسلام هستیم، باید مروج دین اسلام باشیم، باید طالب معرفت و محبت باشیم، باید طالب عداوت دشمنان ائمه باشیم. تا این دو موضوع در قلب ما حس نشده ما هنوز در راهیم و باید تمرینمان را زیاد کنیم. زیارت عاشورایمان را تحقیق بدهیم، تعمیق بدهیم. سجده بعد از زیارت عاشورا را در او مانند یک درس دینی و علمی فکرکنیم که چگونه میشود که ما باید تشکر کنیم از خداوند در برابر نعمت عظمای اینکه در مصیبت آنها شرکت داریم.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
✅ رابطه خوف و امان
🔺 امام حسین علیهالسلام میفرمایند: بهترین امانها امان خداست و او در آخرت کسی را امان ندهد که در دنیا از او نترسیده باشد.
از خدا بخواهیم که در دنیا از او مخافتی داشته باشیم که موجب ایمنی در روز قیامت باشد.
🔹 معنای آیه "اِنَّ ربَّک لَبِالمِرصاد" در سوره والفجر هم همین است. یعنی بندگانی که خدا را حاضر و ناظر میدانند دلشان در تپش است که این خدایی که ما در محضرش هستیم با او و دستوراتش چه خواهیم کرد؟ با رضایتش، با ترک مخالفت او؟
♻️ پس باید در دنیا خوف داشت که در آخرت ایمنی داشت. ما باید از راه خوف معصیت خدا موفق بشویم، امان روز قیامت را به دست بیاوریم. این وظیفهی ماست.
🔸 بنابراین وحشت و ترس از معصیت انسان را نجات میدهد. خطر در دنیا و آخرت دور ماست. نجات از آن، ترک گناه و معصیت و خوف در دل است.
♦️ خوف در دل و ترک گناه هم جز با دانش اسلامی و فهمیدن معارف پیدا نمیشود. تا وقتی انسان خدا را دور از خود، دور از جهان فرض کند، هیچوقت در دلش خوف پیدا نمیشود. با شنیدن که آدم خائف نمیشود بلکه با فهمیدن خوف پیدا میشود.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
سیدالعلماء
🔺 صلی الله علیک یا اباعبدالله
🔹 حاج علی بغدادی رحمهالله این سعادت نصیبش شد که به #محضر شریف حضرت مهدی (علیهالسلام) رسید. این دیدار و این سؤالات، از آن مسائل بسیار صحیح کتاب مفاتیح الجنان است؛ بخوانید و در آن فکر کنید. هم درس است، هم علم و هم ولایت است. از عرایضی که حاج علی بغدادی به محضر شریف حضرت کرد این بود: برای ما نقل شده که یک نفر در خواب دید بین زمین و آسمان، یک هودجی در حرکت است. پرسید: این چیست؟ گفتند: در این هودج فاطمه زهرا و خدیجه کبری سلامالله علیهما هستند. پرسید: کجا میروند؟ گفتند: شب جمعه است. میخواهند بروند کربلا، زیارت امام حسین علیهالسلام. دید از این هودج ورقههایی پخش میشد و میریخت روی زمین که رویش نوشته بود: «اَمانُ مِنَ النّارِ لِزُّوارِالحُسَینِ عَلَیهِالسَّلامُ فی لَیلَةِ الجُمُعَة، اَمانُ مِنَ النّارِ یَومَ القیامَةِ». هرکسی این ورقه به دستش برسد، زیارت کند حسین را شب جمعه؛ ما از خدا خواستهایم که او را نجات دهد. آنوقت این شخص میگوید که گفتم: آیا این مطلب در مورد کسیکه شب جمعه مشرّف شود و این زیارت را درک کند، صحیح است؟ آقا فرمود: صحیح است و اشک مبارکش جاری شد. این معنی حسینی بودن است. این معنی درس عاشورا دادن است.
خدایا به حق اشک مبارک ولیّت در مصیبت جدش؛ به حق زیارت حضرت زهرا و مادرش در شب جمعه؛ قبل از مرگ، در حال مرگ، و بعد از مرگ ما را حسینی قرار بده. فرزندان ما را به گونهای قرار ده که از دامن مادر به بعد، از دبستان تا #دبیرستان، حسینی تربیت شوند. فرهنگ و معلمین و پولدارهای ما و هرکسیکه از او کاری برمیآید، توفیق حسینی شدن به همهی ما بده.
۸۸/۱۰/۱۰
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیهالسلام
🔺 انسان تا وقتی که خود را خالص نکند نمیتواند عمل صحیح انجام دهد و این مجاهده با نفس میخواهد. چرا؟ برای اینکه میخواهد یک افطاری بدهد، مخصوصاً شب قدر هم هست، شب جمعه هم هست. این افطاری فرض کنید ۲ میلیون هم خرجش است و توی محله همه سر و صدا میکنند که فلان حاج آقا یک افطاری دادند و از همه دعوت کردند. زن و مرد بیایند. عدهای که جا میشوند توی محل تشریف بیاورند داخل و آنهایی هم که جا نمیشنود، غذاها را به آنها بدهند تا ببرند و بر در خانهها هم غذا بدهند. خب این سر و صدا و آبرو و اهمیت دارد و خیلی کار خوبی است اما به یک شرط!؛ آن این است که وقتی شنید که مردم قدردانی نکردند، برایش فرقی نکند و بگوید من این کار را برای مردم نکردم. وقتی که همان موقع که دعوت کرد، دید یک بیچارهای هست که باید اینها را به آنها برساند، از اینها عذر میخواهد و به آنها میدهد. اینها شرایط یک کار خالص است.
💠 آدم هست که در محرم میخواهد خرج بدهد، میخواهد در مدارس دینی فلان کار خداپسندانه را انجام بدهد اما میفهمد که در یزد یک جمعیت گرفتاری هستند و کسی هم به آنها نمیرسد. همان وقت که میخواهد همهی این کارها را بکند و همه این دعوتها را کرده، جلویش را میگیرد و همین را برای آنها میفرستد؛ ای آقا! حاج آقا چرا دروغ گفت و چرا منافقی کرد؟!، چرا نداد؟ چرا مهمانیها را به هم زد؟ همهی اینها را به خودش میخرد. چرا؟ برای اینکه او برای خاطر خودش این کارها را نکرده بوده که مردم او را بشناسند؛. حاج آقا و آقا و اینها برایش پیغام بیاید!. عکسش را بیندازند و رادیو اسمش را ببرد. هیچ چیز این حرفها برای او یک کاه هم فرقی نمیکند.
✅ خب این جهاد با نفس است. جهاد از شهادت بالاتر است. از جبهه رفتن و تیر خوردن اهمیتش بیشتر است. چون آن تیر خوردن هم به شرط جهاد قبول است و الّا بعضیها که به فشار یا رو در بایستی میروند تیر هم میخورند، ظاهرش هم مردم خیال میکنند که اینها شهیدند، ولی واقعاً شهید نیستند؛ چون شهادت در درون است نه در برون.
🔮 اگر انسانی به خود چنان پیروز شد که هیچ مسئلهای او را به خود مشغول نکرد، غیر از خواست پروردگار، این ارزش دارد و این به آسانی گیر کسی نمیآید. در هر دورهای گاهی ۵ نفر ، ۱۰ نفر پیدا میشوند که چنین سعادتی را میبرند. آنوقت به خاطر آنهاست که اجتماع محفوظ میماند و مساجد برپاست و سینهزنیها برپاست، اینها خیال میکنند برای خاطر خودشان است. نه! اگر یک بندهی صالح خالص در یک جا زندگی کرد، آثار برکات او آنجا را خیلی وقتها تأمین میکند و خیلی وقتها زلزله عقب میرود. خیلی وقتها طوفان جلو نمیآید، بیماریها جلو نمیآید. اینها همه آثار خلوص است.
📝 پس بنابراین انسان باید رسالهی خلوص داشته باشد، غیر از رسالهی عملیات و عبادات. رسالهی اینکه روزهی خالص چگونه است؟ إطعام خالص چگونه است؟ زیارت کربلای خالص چگونه است؟ مرحوم شیخ زاهد، شیخ مرتضی (رحمة الله علیه) جدّ این آقای جاودان، ایشان تا پیر شده بود و از حرکت هم افتاده بود، جلسات شبانه را وِل نمیکرد!. مقداری از بازاریهای تهران، وجوهات بدهها، خیرخواهان، اینها تحت تربیت او بودند. شنیدم که به او گفته بودند که آقا شما چرا کربلا نمیروی؟ فرموده بود: هر شب که من جلسه میروم، یک کربلا حساب میکنم.
💎 پس او میفهمد که کربلای امام حسین یعنی چه. میفهمد که اصلاً خود زیارت کربلا برای چه بنا شده؛ برای این بنا شده که افراد طبق خواستهای امام حسین علیهالسلام که در راه رضای خدا از همه چیز گذشت؛ همانگونه هم ما هم توی این راه بیفتیم، ما هم پیرو او بشویم، ما هم شیعهی او بشویم، یاد بگیریم این صفات و این کمالات را. این اسلامیت و این تشیع را.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی
@seyedololama
سیدالعلماء
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیهالسلام 🔺 انسان تا وقتی که خود را خالص نکند نمیتواند
👈 ادامهی بحث اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیهالسلام
📜 و لذا از عبارت خود آن حضرت که در خطبه خروج از مکه نقل شده، آن موقعی که مردم دنیا از هر جا میآمدند رو به حرم خدا، هر کس میخواست خودش را میرساند به آنجا که شب عرفه و فردای عرفه و اینها، آنجا باشد؛ آن حضرت روی خلوص از آنجا خارج شد! دست خانوادهاش را گرفت و فرمود: "مَن کانَ فینا باذِلاً مُهجَتَه" هر کس در فکر خود، در درون خود، خود را آماده اینکه خون جگرش را در راه ما بدهد، کرده و این فکر و این خودسازی را دارد، بیاید و ما هم داریم از مکه خارج میشویم. هنوز هیچ کس همچنین کاری نکرده که در موقعی که همه مخارج میکنند، زحمات متحمل میشوند برای عرفه و عید و اعمال حج وارد بشوند، یک خانوادهای که از خانوادهی پیامبر اسلام هستند از مکه خارج بشوند!.
این معنی خلوص است. یعنی در قید هیچ چیز نیست، جز رضای خدا. هر چه فهمید که خدا میخواهد، پای آن میایستد. مردم هر چه میگویند، بگویند. کسی میپسندد، کسی نمیپسندد، برای او فرقی نمیکند. زحمات در راه دین ارزشش به خلوص است.
لذا باید طلبگی از همه چیز دربارهی خلوصش کار کرد که من که میخواهم طلبه بشوم، دانشجوی امور دینی بشوم، مبلّغ بشوم، آخوند بشوم، سخنران دینی بشوم، مقالهنویس دینی بشوم، کتاب پخش کنم و هیئت درست کنم، سینهزنی راه بیندازم و ... این کارهایی که برای دین میشود؛ آیا همان وقت اگر به من بگویند که یک کسی از تو بلد است بهتر این کار را انجام دهد، میگویم قربانش بروم او را بیاورید؟!. این درست است همینجور میشود یا نه؟!.
❌ یا آدم می گوید: نه بی خود میگوید!. من چند سال این کارم هست، ولی او تازه جوان است. او چه میداند که مثلاً مسجدداری یعنی چه؟ آخوندی یعنی چه؟ هیئت داری یعنی چه؟ سینهزنی یعنی چه؟ اینها را ما جدّ اندر جدّ انجام دادهایم! ما پدرانمان این کاره بودند و از این جور حرفها میزنیم!.
✖️ این معلوم میشود که ندانسته غیرخالص است تا روی خودش کار بکند. تا زود است باید آدم فرصت را از دست ندهد و این چهار تا کار خوبی که میکند، اینها خالص بشود که به دردش بخورد. و الّا خرج بکند، وقت بگذارد، همه کاری بکند و آخرش هم میبیند که هیچ کاری نکرده و همهاش باد و طوفان و از بین رفت!. نیّت باید درست بشود.
۸۵.۷.۱۶
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی
@seyedololama