✅ اقتصاد در سپهر ولایت فقیه
🔻 محمدرضا رضی در مطلبی نوشت؛
🔹 استاد درخشان در مناظره با دکتر غنی نژاد که معتقد بود مگر امامین انقلاب اقتصاد خوانده اند؟، اقتصاد اسلامی را اینگونه تعریف کردند: “آنچه امام خمینی در اقتصاد گفته اند اقتصاد اسلامی است.” این یک بیان احساسی و یا سیاسی و یا به جهت نفهمیدن اقتصاد و یا اسلام نیست بلکه خود “یک نظریه بدیع و عمیق علمی” است. این نظریه از چند زاویه قابل بیان و اثبات است.
🔹 ولی فقیه مجتهد و اسلام شناس جامع الشرایط است که در هر عصری به تصدیق اهل خبره تشخیص داده میشود. کار بنیادین اسلام شناس جامع الشرایط، اداره جامعه است. یکی از مهمترین عرصه های اداره جامعه، معیشت و اقتصاد است.
🔹 فقیه نه تنها باید نظرات اقتصادی را بشناسد، بلکه باید اقتصاد واقعی حاکم بر جهان را بشناسد و بلکه بالاتر باید راه مواجهه و برخورد با آن را نیز بداند. یعنی علم به اقتصاد در ذات صفات و ویژگیهای یک مجتهد جامع الشرایط است. یعنی فقیه نه تنها باید اقتصاد را بشناسد بلکه باید بصیرت اقتصادی داشته باشد و این بصیرت اقتصادی مرتبه ای بالاتر از دانش و اطلاعات اقتصادی است.
📝 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=32860
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#اقتصاد
#یادداشت
#تهران
🔳 با #مفتاح_اندیشه همراه باشید
🆔 @meftahandishe_com
📖 #یادداشت| ملکه جنایت
🔹در سال ۵۹۷ قبل از میلاد مسیح، بختالنصر که پادشاه کلده بود، به اورشلیم حمله کرده و ۳۲۰۰ نفر از اسرائیلیان را به اسارت گرفت. به اتفاق اغلب مورخین، ۵۳۸ سال قبل از میلاد مسیح، کوروش هخامنشی بر کلدانیان فائق آمده و یهودیان را از بند آنها آزاد کرد. بعد از آزادی یهودیان، عدهای از آنان از راه بصره وارد ایران شده و در اطراف اصفهان سکونت گزیدند.
🔹 اقامت یهودیان در ایران موجب شد گروه قابل توجهی از دو قبیلۀ بنیامین و یهودا در ایران تشکیل شده و در مخالفت با حکومت هخامنشی برآیند. هامان، وزیر خشایارشاه که از تکاپوی یهودیان در سراسر ایران به ستوه آمده بود، توانست شاه را مجاب کرده و رضایت خشایارشاه را برای اخراج یهودیان از ایران بگیرد.
🔹با دسیسۀ مردخای یهودی، استر، دل خشایارشاه را ربوده و به ملکۀ قدرتمند ایران تبدیل میشود. استر با مظلومنمایی در نزد خشایارشاه توانست هامان را به دار آویخته و بالغ بر ۷۵ هزار نفر از ایرانیان را به قتل رساند. بعد از این اتفاق، مردخای به وزارت رسیده و نفوذ یهود در تمدن ایران اوج پیدا کرد.
🔗ادامه مطلب را اینجا بخوانید
#دشمن_شناسی
📲کانال مؤسسه فرهنگی رسانهای استاد محمدحسین فرجنژاد:
📝 @FarajNezhad110
#یمن
🔰#یادداشت: انصارالله: مقاومت امروز، سرمایه گذاری راهبردی برای فردا
▫️یمن زیر آتش است. روزانه صدها بمب آمریکایی بر سر مردمی فرود میآید که جرات کردند به جای تماشای کشتار غزه از پنجره بیعملی، وارد میدان نبرد شوند. انصارالله با ورود به نبرد حمایت از غزه، به پشتیبانی نمادین بسنده نکرد؛ بلکه با هدفگیری کشتیهای مرتبط با اسرائیل، با رد هرگونه مذاکره «امتیاز-محور» و تشدید حملات خود به ناوگان آمریکایی، تفسیری نو از معادله قدرت و بازدارندگی ارائه کرد.
▫️یمن علارغم پیام های تطمیع-تهدید آمیز طرف های غربی، توقف حملات خود را به پایان تجاوزات اسرائیل در غزه مشروط کرد. این موضع سنت شکن، واشنگتن را از جایگاه همیشگی فعال “دیکتهکننده” به جایگاه منفعل “پاسخدهنده” تنزل داد؛ ابرقدرتی که اکنون پیامهای منفعلانه آن به یمنی ها برای توقف حملات، بازتاب بن بست راهبردی آن در قبال انصارالله است. استمرار و پافشاری یمنی ها بر این موضع علیرغم همه آسیب ها و هزینههای کوتاهمدت، نشاندهندهی یک راهبرد بلندمدت است که بر پایهی درک عمیق ابعاد اجتماعی و هویتی مقاومت بنا شده است.
▫️کلید فهم رفتار انصارالله یمن در استعاره “عمیق تر شدن ریشه ها در خشکسالی” نهفته است. یمنی ها محاصره اقتصادی و بمباران های متعدد دشمن را نه تهدید، بلکه فرصتی برای تعمیق ریشههای ایدئولوژی مقاومت در میان ملت خود معنا می کنند. هر تجاوز آمریکا لایههای تازه ای از تفکر مقاومت را در جامعه یمن تزریق میکند و پوسته این هویت ضداستکباری را سختتر میسازد. این همان تعمیق ریشه های مقاومت و شکل گیری انسجام اجتماعی حول آن است که اهداف مقاومت را از سطح تاکتیکی درگیری نظامی به سطح راهبردی “نسل ساز” ارتقا میدهد؛ فرآیندی که در آن، نبرد دفاعی کنونی، سرمایهگذاری برای توان تهاجمی فرداست.
▫️در سوی مقابل اما به نظر می رسد آمریکایی ها در دام محاسبات تاکتیکی گرفتار شده اند. آنها تصور میکنند با اقدامات سخت می توانند معادلات نظامی را به نفع خود تغییر دهند در حالی که فرصتی را برای یمنی ها فراهم می سازند تا با شتاب بیشتری به سمت اهداف راهبردی خود حرکت کرده و معادلات راهبردی خود را در آینده دیکته کنند. یمن ثابت کرده که نبرد ارادهها، از نبرد بمب و موشک تعیینکنندهتر است. آنها با تبدیل تهدیدات خارجی به فرصتی هویتی در حال رسم الگویی از مقاومت هستند که حتی کوچکترین بازیگران را قادر میسازد ابرقدرتها را در بنبست قرار دهند.
▫️مقایسه دو رویکرد متفاوت جبهه مقاومت درک بهتری از رفتار راهبردی انصارالله یمن فراهم خواهد کرد. در بخشی دیگر از محور پیشین مقاومت، سوریه اسد نماد شکست “اهمال شبه تاکتیکی یا تعلل مفرط” است. اجتناب دمشق از درگیری مستقیم یا غیر مستقیم با رژیم صهیونیستی با وجود تجاوزات متعدد این رژیم علیه اهداف نظامی و غیر نظامی در سوریه و اتکای خوش بینانه بر سنگر کاذب و شکننده برآمده از بی عملی، جامعه سوری را از ظرفیت های مقاومت به مثابه بستری برای شکل دهی و انباشت انسجام ملی و همبستگی اجتماعی در مقابل تجاوزات خارجی تهی ساخت که نتیجه ای جز فروپاشی سریع موجودیتی در برابر تروریست های اجاره ای به ارمغان نداشت. سقوط برق آسای حکومت اسد نشان داد که گریز از تفکر مقاومت، حتی اگر منجر به امنیتی موقتی گردد، در بلندمدت موجودیت ملی را به مخاطره می اندازد. این تجربه، به وضوح نشان میدهد که عدم توجه به ظرفیت های اجتماعی حاصل تفکر مقاومت در مواجهه با تهدیدات خارجی می تواند عواقب وخیمی در سطوح راهبردی و موجودیتی به دنبال داشته باشد. مقاومت در برابر تجاوزات دشمن حتی اگر به قیمت ویرانی محدود مقطعی تمام شود، میتواند به تقویت هویتی ملی بینجامد که به بازسازی بازدارندگی و تقویت عناصر قدرت منتج از آن خواهد بود.
▫️در نهایت، فهم وضعیت موجود در یمن و تجارب مشابه در منطقه، نشان دهنده آن است که راهبردهای مبتنی بر ارزشهای ملی گرایانه و مقاومت-محور قادرند در برابر فشارهای نظامی و ضربات مقطعی ایستادگی کنند. هرچند اتخاذ رویکرد مقاومت ممکن است در کوتاهمدت هزینههایی در بر داشته باشد، اما از منظر بلندمدت، این رویکردها با تکیه بر تفکر نهادینه شده در سطوح اجتماعی، به شکل گیری ساختارهای مستحکمی منجر میشوند که میتوانند معادلات قدرت در منطقه را تغییر دهند. درک این گزاره نیازمند فهم مسئلهی بنیادین یادداشت کنونی است؛ مواجهه موفق با تهدیدات خارجی صرفا محدود به انباشت ابزار نظامی و شیوه استفاده از آن نیست بلکه ایضا متاثر از تحمیل اراده و توانایی تبدیل هر تجاوز به فرصتی برای بازتعریف-تقویت هویت ملی و شبکههای همبستگی اجتماعی، به عنوان متغیر های اساسی در معادله بازدارندگی است.
✍️ به قلم علی حیدری، کارشناس و تحلیلگر مسائل محور مقاومت
🔗 لینک: https://iswnews.com/129532