eitaa logo
سیدعلیرضا شفیعی
457 دنبال‌کننده
42 عکس
17 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به شدت از حوزه ی نجف گله مند بود‌. می‌گفت: "نمی‌دانم چه گناهی کرده ام که در این روزهای آخر عمر گرفتار نجف شده ام.هر قدمی برمی‌دارم با مخالفت و کارشکنی عده ای از آخوندهای نجف مواجه می‌شوم. اگر در برابر حکومت بعث برخورد تند و قاطع کنم، فورا سر و صدا راه خواهند انداخت که می‌خواهد حوزه ی نجف را هم به هم بزند. اگر در برابر بعثی ها سکوت کنم، می‌گویند با آنها ساخت و پاخت کرده است. اگر با زبان نصیحت و اندرز با بعثی ها برخورد کنم، می‌گویند چطور شده که با رژیم شاه آن‌گونه برخورد می‌کند و با رژیم عراق رفتاری ملایمت آمیز دارد...." https://eitaa.com/joinchat/578159185Cd2aa5f191a
سیدعلیرضا شفیعی
به شدت از حوزه ی نجف گله مند بود‌. می‌گفت: "نمی‌دانم چه گناهی کرده ام که در این روزهای آخر عمر گرفت
اغلب ملاقات خصوصی نداشت. با هیچکس به طور خصوصی ملاقات نمی‌کرد‌. می‌گفت: بعضی از اینها حرفهای مرا کم و زیاد می‌کنند. همیشه دو سه نفر را در جلسه حاضر می‌کرد و بعد ملاقات می‌کرد و هرگز درخواست ملاقات خصوصی شخصیت های مختلف را قبول نکرد. https://eitaa.com/joinchat/578159185Cd2aa5f191a
سیدعلیرضا شفیعی
اغلب ملاقات خصوصی نداشت. با هیچکس به طور خصوصی ملاقات نمی‌کرد‌. می‌گفت: بعضی از اینها حرفهای مرا کم
پس از چند سال چشم انتظاری، بالاخره تحریرالوسیله اولین بار در نجف به چاپ رسید. همین که چشمش به عبارت روی جلد کتاب یعنی "زعیم الحوزات العلمیه.." افتاد، با عصبانیت آقای قرهی را صدا کرد و پرسید: چه کسی این عبارات را روی جلد درج کرده است؟ قرهی نمی‌دانست. گفت: اگر این عبارت را از روی جلد برندارید، دستور می‌دهم تمام کتابها را به دجله بریزند! در نهایت با همفکری حاج آقا مصطفی مقرر شد تعابیر نسبت داده شده به نویسنده محو شود؛ به این صورت که روی عنوان (زعیم الحوزات العلمیه) سه خط افقی به صورت زرکوب کشیدند؛ به گونه ای که این عنوان را پوشانید. https://eitaa.com/joinchat/578159185Cd2aa5f191a
سیدعلیرضا شفیعی
پس از چند سال چشم انتظاری، بالاخره تحریرالوسیله اولین بار در نجف به چاپ رسید. همین که چشمش به عبارت
وقتی مسئولی نزد ایشان از سنگینی کار گلایه می‌کرد، می‌گفت: "اگر بناست کسی دست از کار بکشد و از وظیفه شانه خالی کند، من از شما اولی هستم. چون با این سن پیری و خستگی فراوان بیشتر نیاز به آسایش دارم." https://eitaa.com/joinchat/578159185Cd2aa5f191a
سیدعلیرضا شفیعی
وقتی مسئولی نزد ایشان از سنگینی کار گلایه می‌کرد، می‌گفت: "اگر بناست کسی دست از کار بکشد و از وظیفه
خیلی زود منزلت علمی و مکانت فقهی اش برای علمای مطرح نجف مشخص شد. همان روزها محتوای درسی او نظر برخی مدرسان و علمای نجف را گرفت. از آن جمله شیخ مجتبی لنکرانی را. او نه تنها آراء علمی آیت الله خمینی را تایید کرد بلکه بر اعلمیت او در نجف گواهی داد. از طرفی راستی کاشانی هم بر استادی حاج آقا روح الله صحه گذاشت و گفت ایشان مطالب تازه ای دارد. از طرف دیگر برخی نیز مخالفت هایی داشتند. مثلا سیدمحمد روحانی برآشفته شد و گفت: آقای راستی بی‌سواد است. ایشان آبروی نجف را برد! https://eitaa.com/joinchat/578159185Cd2aa5f191a
سیدعلیرضا شفیعی
خیلی زود منزلت علمی و مکانت فقهی اش برای علمای مطرح نجف مشخص شد. همان روزها محتوای درسی او نظر برخی
مسافران پرواز انقلاب در ۱۲ بهمن ۵۷ همه آماده خروج از هواپیما بودند‌. امام از برادرش آقامرتضی پسندیده خواست که به عنوان اولین نفر از هواپیما خارج شود! گفتند: آقا، همه منتظر شما هستند! هرچه اصرار کردند حاضر نشد از برادر بزرگترش جلوتر برود‌. حتی در آن شرایط حساس و تاریخی هم به فکر حرمت برادر بزرگتر بود. ▫️پایان▫️ https://eitaa.com/joinchat/578159185Cd2aa5f191a