23 - ✅ احوالات... . زمانی بود و وبلاگی و احوالاتمو می نوشتم. البته همیشه درصد بالایی از کتمان داشتم. اما معمولش اینه آدما وقتی به نوشتن روی میارن که دردی رو از خودشون به بقیه منتقل کنن و همدردی ها رو باعث بشن و کمی التیام بیابن. بزرگتر که میشی ازین ناخوشی منتقل کردن ها احساس شرم می کنی. اگر بقیه رو دوس داری چرا باید دردمندشون کنی!؟ . این روزها که ظاهرا تا #ماه_ها ادامه خواهد داشت روز و شبای خوبی نیست. اصرار دوستان مبنی بر اینکه بیشتر تو فضای مجازی فعال بشم نتیجه خوبی نخواهد داشت. حرف های دلم مطلوب نیست. این احساس منتقل خواهد شد. همه دارین زندگیتونو می کنین. حتی همکارای من بابت کاراشون پولشو می گرفتن و زندگیشونو می کردن. اینی که #تعطیل شده همه ی زندگی منه. جک بخونین و فیلم ببینین و شاد باشین. ذکرا و توسلای شخصیتونو بیشتر کنین. حرفایی که زدم ماحصل کلی تحقیق و فکره. دوباره بخونین و سعی کنین بعد از بحران زندگی تازه ای شروع بشه. منم خوبم انشاءالله... . همین! 14.12 دقیقه پنجشنبه 22 اسفند 1398 . @seyyedanjavi

🎵 #صوت_شهدایی در آخرین ساعات سال 98 ▪️شهادت امام کاظم (ع) تسلیت 🍂ای دل وامونده، دل تنهامونده 🍂دلی که از رفیقای شهیدش جامونده 🎤 #حاج_مهدی_سلحشور. خدا شفاش داده الان خونه است و خیلی بهتره خفه شدیم... 😐 @seyyedanjavi

هذا قبر الطاهر الشهید السید ابراهیم المجآب ابن آلسیَد محمد العابد إبن الأمام موسى بن جعفر علیه وَ على آبآئه أفضل الصلاة وَ السلامْ. عکس ضریح در حرم امام حسین علیه السلام جدم که از طریق ایشون به امام موسی کاظم متصل میشم. شب مبعث یادش افتادم. هییییییع کربلا . @seyyedanjavi

😔 سال ها و مدت هاست فیلم جنگی ایرانی نمی بینم. برا امثال من فیلمش مهم نیس. کلا تو خاکریزیم دیشب تنگه ابوقریب رو دیدم. 😭 فقطططططط میشه گفت عجب شکری خوردم. 😐 توبهههههه .

👇👇👇👇👇👇

24 - ✅ حال من... . حال من خوب است اگر حال عالم باشد از همیشه خوب تر تو بگو می شود آیا حالم خوب باشد و ببینم دنیا دور از ظلم و تباهی غرق در شادی‌ها؟ حال من خوب است اگر کودکی در کنجی از فشار سرما یا ز سوز گرما با پریشانی‌ها دست و پنجه نزند مادری یا پدری منزوی در خانه اشک غربت در چشم با نگاهی بر در آرزویی بر دل آه حسرت نکشد . چشم حسرت باری خیره بر صفحه رنگی و قشنگ خانه‌ای یا که غذایی خوش طعم دل ز او برده و او در حیرت یا که شاید حسرت . آرزوهای محال و من و صبح قریب آرزویی بر دل پای مانده در گل کاش فردایی نبود آرزوهایی نبود یا اگر بود دل تاریکم غرق رسوایی نبود . کاش دنیایی نبود این همه درد و فراق با سکوت و تبعیض آتش دوزخ اگر بود، کمی بهتر بود تا که طعم تبعیض تا که طعم تحقیر . حال من خوب نخواهد شد تا که دنیا دنیاست تا طمع ها برپاست تا رفیقان کنونم فردا میروند از پی یک کار دگر یا پی یار دگر تا به نیشی گاهی بنوازند مرا حال من خوب نخواهد شد و من میدانم فرصتی نیست دگر بهر جبران زمان های قدیم فرصتی نیست دگر تا که امید دهم خاطر خود بلکه آینده ای در راه بود! از کدام آینده از کدامین امید این دگر رسیده بر آخر خط... و در این آخر خط حال من بسته به حال دگران و من و دوش من و بار گران هر چه باشد به دلم حاصل یک کلمه‌ست نگرانم نگرانم نگران... . همین! #سید_محمد_انجوی_نژاد سروده شده در: 21.45 دقیقه جمعه 8 فروردین 1399 @seyyedanjavi

✅ همه رفتند و تنها مانده ام من... همین 😐 ۲۱.۱۲ دقیقه ۲۴ فروردین.. @seyyedanjavi

حاج یونس حبیبی.. مردی که چیزی از شهدا کم ندارد.. مداح و جانباز شیمیایی که بین زمین و آسمان و رو به آسمان است .. دعا کنیم، برای او و خانواده اش😭 🆔 @rahpouyan

✅ 25- خداحافظ داداش... 😭 وقتی میری اولین کاری که همه می کنن اینه یه عکسی،چتی چیزی پیدا کنن باهات. بعدهم به اشتراک بذارن و فالورای عزیز ابراز هم دردی و ... مرحله بعد هم فراموشیه و تمام دنیای... 😐 . همین جا خصوصی میگم: زمان جنگ چن نفر شدیم و عهد اخوت بستیم و صیغه برادری خوندیم. بعد از جنگ با سه نفر عهد اخوت خوندم. یکیشون یه دانش آموز بود که بهش گفتم چشم. اما عهد اخوت شرایطی داره. می تونیم؟ گفت اره با افتخار. و البته 6 ماه بعدش رفت و بعد چن سال یه روز تو خیابون دیدمش. روشو کرد اون ور انگار ندیده منو... 🤦🏻‍♂️ نفر دوم روحانی شد و هنوزم دعاگوی همیم. سال 81 تو حرم امام رضا یکی از پشت زد رو شونه ام و تا برگشتم بغلم کرد. حاج یونس بود. بی مقدمه گفت بریم بشینیم یگوشه ای صیغه برادری بخونیم.... . برادر خیلی خیلی بدتو فراموش نکن. می دونی که چقدر محتاجتم و می دونم اون ور آنقدر حالت خوبه که بدیامو فراموش کردی. منتظرم باش داداش... 😭 #حاج_یونس_حبیبی #سید_محمد_انجوی_نژاد @seyyedanjavi