#قسم میزنم من قلم آهسته به کاغذ چونکه نام تو نام لطیفی است قلم با ادب است تو شب قدری و توصیف تو کار من نیست نه فقط من که ابد هم ز تو چندی عقب است *** مادر کل عوالِم غزل ناب خدا انها فاطمه، مرضیه و مصباح هدی دست ما و نخ چادر که تمنا داریم دل ما خوش به همین است که زهرا داریم مست انگور ضریح نجفم من اما کاسهٔ مستی ما را برساند زهرا گفت همان لحظه که آمد سیب خوش بو از بهشت سیب است نماد عاشقی، جبریل نوشت مادرش را دوست میدارد امام هشتمین رمز حل مشکلاتت یک قسم هست و همین «چادرت را بتکان روزی ما را بفرست» ای همه هستی من بانوی کل بهشت غم هجران شما تنگِ دل قافیه شد آخرین قافیه من دم یافاطمه شد جمعه ۱۴۰۰/۱۱/۸ ساعت ۳ ظهر #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#ورود‌به‌محرم اومد دوباره محرم ماه عزا ماه ماتم قافلهٔ غم رسیده با علم و مشک و پرچم دوباره خیمه، دوباره روضه، دوباره هیئت دوباره چای و دوباره اشک دمادم سلام من به عزیز زهرا سلام من به محرم *** دوباره دیگای نذری پیرزن و اشکای جاری بازم یه نذری ساده برا شبای غریبی یه نذری و یاد اون عزیزش شهید گمنام یه بغض سنگین و عد دوباره چشای اشکی سلام من به شهید گمنام سلام من به شبای دوری #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#اربعین دلشوره دارم دوباره برا رسیدن به جاده تو جادهٔ درد و ماتم با جمعیت پیاده دوباره چایی، دوباره نذری، دوباره موکب دوباره مداحیِ عراقی، دوباره مویه طلب کن آقا بیام ایشالله من ار بعینت پیاده *** ستون ستون می شمارم ز چایی تو خمارم تا برسم به کربلا دل تو دلم من ندارم عمود آخر که میرسی دستتو بذار روی سینه سلام بده تو به رسم اعراب یا قمر العشیره سلام من به بندهٔ صالح سلام یاابوفاضل #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#حاجت چشم هایش را بست، دست روی سینه گذاشت تر شد و به شعله بسوخت آنکه در دل غم فراوان داشت آن طرف تر میان همهمه ها، یکی گفت شفا گرفت روی پای خود راه رفت او که دیگر درد نداشت باز هم صدای نقاره... عاشقی خسته از تکرار، باز هم جامانده کاروان سمت کربلا عازم، او ذکر یالیتنا خوانده رو به گنبد طلایی تو، گفت جان مادرت اما نیمه ماند حرفش چون، زیر دین قبلی اش مانده مادرش را دوست می دارد... حج اولش شدی و دلبری کرده ای آقا دور آخر تمام حاجت او، شده دیدن بابا پدرش را بخاطر قرض، برده‌اند زندان خادمت گرفت رضایت‌را، شده آزاد او همین حالا آقا محبتش به همه ست... شده ام باز‌هم غمگین، داری آقا باز‌هم بیمار گفت: کجا رفت آقا؟ تا که از خواب شد بیدار گریه می‌کرد و ناله سر می‌داد، او دگر نوکرت شده بود آن مسیحی که شیعه شد آخر، در کنار خانهٔ دلدار تو طبیب عالمین هستی... حالم آقا کمی بهتر شد، چقد آقا کرم داری با نگاه پر مرحمتت، حاجت همه را دادی می‌دانم که می‌دانی، حاجتم را اما باز هم می‌گویم، کربلا کربلا آری حاجتم را روا کردی... #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#گذر ثانیه های عمرم، میگذرد خیلی زود می گذرد همچو ابر، می گذرد همچو رود چون که به پایان رسد، تن به جهان می دهم روحِ تنم را به آن، جان بسِتان می دهم ای به فنا رفتنی، گوش فرا ده سخن فرصت تو غِنْمَت است، دور بمان از فِتَن این دو سه روز سفر، عود و گلاب و خُتَن عمر فنا رفته را یک بدن است و کفن پنجشنبه ۱۴۰۱/۷/۲۸ ساعت ۸ صبح #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#اینبار_حرم سینه‌هامان دوباره غرق غم است هدف اینبار سمت یک حرم است یاد داده ست حاج قاسم ما نقطه نقطه وطن حرم است حرم شهْ چراغ میخواهد خون در اینجا نشانه قسم است جان ما ها فدای خاک وطن کفنم هم نشانه عَلَم است ما نترسیده ایم باور کن در رگ ما هنوز هم جَنَم است سعی بیهوده بازهم کردید هر نَفَس مثال یک قدم است یک قدمْ ما به سمت و سوی شما یک قدم راهتان تا عدم است شنبه ۱۴۰۱/۸/۱۴ مصادف با سالروز شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها (۱۰ ربیع الثانی ۱۴۴۴) #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#یخ گر آبروی خویش به دستت گیری پیش مردم سر و گردن، زیری آبرو همچو یخِ چلهٔ صیف قطره قطره شود آب و نتوان پس گیری سه شنبه ۱۴۰۱/۱۰/۲۰ #رباعی #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#بازهم_حسرت... دوباره هوایی ات شدم و نمیتوانستم تورا به آغوش بگیرم. مگر نمیدانی که دلبسته ات شده ام و دوری ات حالم را بد می کند؟! آری! تقصیر تو نیست... تقصیر خودم است؛ من باعث دوری هستم. عاشق است که باید به دنبال معشوق برود، نه اینکه معشوق عاشق را پیش خود ببرد. ... بوی عطرت در وجودم پیچیده، تو را حس میکنم، هر کجا که باشم... چشمانم را می بندم و فقط تصور میکنم لحظات باتو بودن را. و این بهترین مسکن حال آشوب من است. ... زنگ صدایت در گوشم می پیچد و آن‌گاه است که از خود بی خود میشوم... خودم را در آغوشت تصور میکنم. فارغ از همه چیز، همه کس و همه جا... چرا که همه وجودم تویی. چشم که وا میکنم خودم را دوباره در همان قفس تنگ نبود تو میبینم. اما تو هستی، میدانم که هستی و این منم که نمی فهمم. اما... تو ببخش-که بخشش از کریمان است، و چه کسی کریم تر از تو؟ تو ببخش که عاشق خوبی نبوده ام. تو ببخش اگر خطایم را دیدی و گذر کردی. #آقاجان میدانم که میدانی؛ دلم دوباره هوایت را کرده. بیا که دلم تنگ توست... پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۱/۲۰ (۱۸ رجب ۱۴۴۴) #امام_زمان #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#قلم_بی‌نفس گر نگاهی به ما کند مادر ذره را کیمیا کند مادر روز محشر امید من اینست که مرا هم جدا کند مادر **** این بار قلم، ازتب وتاب ازنفس افتاد خورشید سر ازسجده برآورد و پس افتاد چون شمس درخشان و چو قرص قمر است «او» هرکس که تو را دید به دام و قفس افتاد از بس که شنیدیم ز زلف و خم ابروت از شوق وصالت به دلم این هوس افتاد آید بهار، از حرم آن وقت که بیایی سرسبز شود دشت و ز رو خار و خس افتاد ای ماه بیا شب شده حالم ز نبودت کارم دگر سوی نوا و قسم افتاد اینبار نگیر خورده که قافیه بهم خورد زیرا قلم، از تب و تاب از نفس افتاد شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۲۰ (۱۸ شعبان ۱۴۴۴) #امام_زمان #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

با تو همیشه شعر من شعر خواهد شد ورنه بی تو شعر من متنی بیش نیست #تک‌بیت #یا_امام_رضا #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#مستانه در آستان کویت لب را به جام بردم رو را به سوی کعبه دل را به دام بردم هر لحظه در طوافت روی خدای دیدم آن‌لحظه در حریمت دل‌را به کام بردم یک بوسه بر ضریحت صد شکر از خداوند سر مست میشوم من تا از تو نام بردم #یاعلی #امیرالمومنین #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#آغازگر ای نام تو آغازگر خلقت و هستی ای نور تو پایان برِ ظلمت و پستی من نام تو بردم که شدم بنده کویت پس یار کمک کن برهم از خُم و مستی شنبه ۱۴۰۲/۰۱/۲۶ (۲۴ رمضان ۱۴۴۴) #رباعی #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

. •|آغازگر... #خطنوشت #نسخ #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#میوهٔ‌بم #آزاد ای یار بیا باز کن از دل پر غم را آغوش ببگشا که بگیرم زتو دم را این گل نشاید که شود هدیهٔ قابل برگرد و پذیر از کرمت هدیهٔ کم را نگذار بخندد به من و حال غریبم بگذار بچینم ز لبت میوهٔ بم را ما نیز نشد جام لبت را بستانیم محروم نکن از دو چِشَت چشم سرم را یکشنبه ۱۴۰۲/۰۲/۳۱ (۱ ذی القعده ۱۴۴۴) مصادف با میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها #غزل #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#مرهمــ... لبخند تلخ مرا گفتمت ننوش ای دوست که از شراب دلم تلخ‌تر نجوشیده ز دردِ هجر و غم و دوری و فراق اکنون به بَر تو را بفشارم بجای مرهم سینه پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۰۴ #خطنوشت #نسخ #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

. •|مرهمـ... #خطنوشت #نسخ #سیدبشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#تک_بیت تا که انگور ضریح نجفت را دیدم با دو چشمان سرم مست شدم خندیدم #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#تک_بیت سگ کویت اگر باشد رسول تُرک و امثالش غبار پای سگ هایت به چشمم سرمه خواهد شد #یااباعبدالله #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#آه_مقدس... ای آه مقدس که برون آمده ای از دم معشوق آتش بزن این گندم آغشته به خون جگرم را عشقِ منِ‌عاشق پی لبخند ملیحی شده پنهان باور نکن این خنده تلخ پُرِ مهرِ نظرم را دیدم که بنوشند به همراه تو چای و شکر و قند رویای تو اینگونه پریشان بکند خواب شبم را @M_A_N313 @seyyedbashir

#چه‌کنم؟ تا به یاد تو بیوفتم ز دلم غم برود آن زمانی که ببینم گل رویت چه کنم؟ برتو عیبی نرسد گر که سلامم نکنی چون صدایت شنوم، مستی و طاقت؟ چه کنم؟ گر رهایم بکنی جای شکایت بغلت... پاسخت را نفرستم "به سلامت" چه کنم؟ #سیدبشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#اینبار_حرم سینه‌هامان دوباره غرق غم است هدف اینبار سمت یک حرم است یاد داده ست حاج قاسم ما نقطه نقطه وطن حرم است حرم شهْ چراغ میخواهد خون در اینجا نشانه قسم است جان ما ها فدای خاک وطن کفنم هم نشانه عَلَم است ما نترسیده ایم باور کن در رگ ما هنوز هم جَنَم است سعی بیهوده بازهم کردید هر نَفَس مثال یک قدم است یک قدمْ ما به سمت و سوی شما یک قدم راهتان تا عدم است شنبه ۱۴۰۱/۸/۱۴ مصادف با سالروز شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها (۱۰ ربیع الثانی ۱۴۴۴) #سید‌بشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#لکنت آرزو دارم بگویم دوستت دارم ولی این زبان الکنم مانع ز نقل ماجرا ست... #تک_بیت #سیدبشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#رجعت آرزوی بوسه بر روی تو مارا میکشد بعد مرگم زنده خواهم شد ببوسم روی تو #تک_بیت #سیدبشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#جهنم شاید برای تو اصلا مهم نیست اما بدان بدون تو دنیا جهنم است... #تک_بیت #سیدبشیر @M_A_N313 @seyyedbashir

#فراموشی پیمان شاید بشکنم، پیمانه را هرگز منزل شاید گم کنم، میخانه را هرگز از یاد قطعا میرود، هر آنچه که دارم از یاد قطعا میبرم، شش گوشه را هرگز #دوبیتی #یا_اباعبدالله #سیدبشیر شبی از شبهای صفر ۱۴۴۵، حرم امام رضا @M_A_N313 @seyyedbashir