نکته ای از شهدا☘️🥀
شهید جواد محمدی:
"اگر خدا شهادت را نصیبم کرد، بنده از شهدایی هستم که در قیامت حتماً یقه بی حجاب ها و کسانی که ترویج بی حجابی میکنند را میگیرم."
#شادی_روح_شهدا_گناه_نکنیم
🔰 حاج قاسم سلیمانی:
منشاء اساسی تاثیرات در دفاع مقدس، خود امام بود...
☁️⃟🖤¦⇢ #حاج_قاسم
☁️⃟🖤¦⇢ #سردار_سلیمانی
🎙فرزند شهید حاج قاسم سلیمانی در مصاحبه با رادیو گفتوگو:
✍آموزشدادن به مدام گفتن یک موضوع نیست بلکه آموزش باید به گونهای باشد که در عمل آموزشی را بدهید که فرا بگیرند و ببینند که شما در عمل به کاری اعتقاد دارید.
در زندگی پدر ما، به عینه بسیاری از این موارد را به صورت عملی میدیدیم مثل گذشتن از فرزند و هر آنچه داری در طبق اخلاص بگذاری، اخلاص و شجاعت او را میشد در مسائلی مانند زلزله بم و یا سیل خوزستان دید که بدون توجه به مسائل که ممکن بود او را تهدید کند از کنار مردم بودن لذت میبرد.
شدت تاثر و گریه حاج قاسم در مراسم حضرت زهرا به حدی بود که شانههای او میلرزید.
در مراسم روضههای خانوادگی در روزهای جمعه حاج قاسم تلاش میکرد عشق به اهلبیت در عمق جان فرزندان درونی شود.
ایشان خود را در ممارست نماز رشد دادند و یکی از دلایلی که کمک کرد نفس خود را کنترل و تربیت کند نماز اول وقت بود و در این راستا به وقت نماز در هر جایی که بودند توقف میکردند و نماز میخواندند و همیشه به دختران نماز و حجاب را سفارش میکردند و به پسران علاوه بر نماز، سفارش به پرداخت خمس میکردند.
#نرجس_سلیمانی
☁️⃟🖤¦⇢ #حاج_قاسم
☁️⃟🖤¦⇢ #سردار_سلیمانی
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
اسیر نفس شیطانی چه حاصل
بود قدر تو برتر از ملائک .
تو قدر خود نمی دانی چه حاصل
«صــدر عــشــقــ».❤️
بیشتر از هر زمان دیگه ای محتاج کمکتیم آقا مصطفی🙏
به یاد شهدا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
سالگرد شهادت جهاد مغنیه تاریخ تولد : 1370/02/12 · محل تولد : شهرک طیردبا - لبنان شهادت 1393/10/28
شهید جهاد عماد مغنیه، در سال ۱۹۹۱ در طیربا لبنان متولد شد. پدرش، عماد مغنیه نام برادر شهیدش در مبارزه با صهیونیستها را برای وی انتخاب کرد..
فعالیتهای شهید جهاد مغنیه در حزب الله: در طول سالهای جنگ با تروریست های اجاره ای در سوریه، حزبالله به کمک ایران در سوریه زیرساختهای در حومه «جولان» را به دست می گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر می کند. مسئول اول این پایگاه شهید جهاد مغنیه، پسر شهید عماد مغنیه بود و مسئول دوم نیز «سمیر قنطار» که در سال ۲۰۰۸ در توافق تبادل اسرا، میان اسرائیل و حزب الله آزاد شده بود. حزب الله خطوط دفاعی گوناگونی را در این منطقه به وجود آورد و نیروهایی از حزب الله را در آن خطوط مستقر کرده است تا به این ترتیب از عبور تروریست های اجاره ای از سوریه به خاک لبنان جلوگیری کند.
سخنرانی شهید جهاد مغنیه در سالگرد شهادت پدرش در دمشق ، سال ۲۰۰۸ :
«ما در مواجهه با مرگ، رسیدن به شهادت و بزرگی را انتخاب کرده ایم؛ ما فرزندان کسانی هستیم که مرگ راه آنها را نمیشناسد؛ چرا که آنها بهوسیله مرگ در مسیر خدا صعود کردهاند و به زندگی و نشاط و بشارت دست یافتند؛ زندگی که جز کسی که ابرها از دیدگانش کنار رفتند آن را احساس نمیکند؛ از این رو آنچه را که کسی ندیده میبیند و آنچه که به قلب کسی خطور نکرده به قلب وی خطور میکند.
ما فرزندان کسانی هستیم که در راه دفاع از مرزهای وطن جز زیبایی چیزی ندیدند. وطنی که ما شرم داریم آنرا رها کنیم هر چقدر تهدید هم باشد؛ ما سربلند میایستیم و افتخار میکنیم که میوههای سالها جهاد با چشمانی باز هستیم، با اختیار و اخلاص، چشمانی که با عشق و اراده با شهادت بسته شدند.
ما فرزندان مدرسهای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم، ما امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمیکنیم؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است، باز پس میگیریم.
ما یاد گرفتیم که اگر سلاحت را در جنگ خونین بیرون نیاوری، بردهای خواهی شد در بازار برده فروشان که رحم و مروتی دیگر در آنجا نیست...
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
#کتاب_سید_ابراهیم قسمت هفتم { خادم الحسین } مادر شهید: منطقه ای که او برای راه انداختن هیئت انت
#کتاب_سید_ابراهیم
قسمت هشتم
{ سبک زندگی }
همسر شهید :
مصطفی خوزستانی و من شمالی بودم ، حتی در ذائقه و سلایق غذایی بسیار متفاوت بودیم و غذاهای محلی یکدیگر را نمیتوانستیم بخوریم .
آن چیزی که مارا اینقدر نزدیک کرده بود، اعتقاداتمان بود. همین نزدیکی و استحکام اعتقادات، باعث شیرینی زندگی ما شده بود.
خیلی قشنگ محبتش را ابراز میکرد. سخت گیر نبود، بازخواست نمیکرد، سوال و جواب نداشتیم، دو سه ماهی که از ازدواجمان گذشت به خاطر یک مشکل خاص اداری دیگر قادر به ادامه تحصیل در حوزه نبود و مجبور شد درس حوزه را کنار بگذارد و چون تنها در آمد زندگی ما با همان شهریه ناچیز حوزه بود و در آمد دیگری نداشتیم، سال اول زندگی را با هدیه های ازدواج مان گذراندیم که واقعا سخت بود.
با تمام این سختی ها یک روز آمد خانه و مرا که در حال شستن ظرف ها بودم صدا کرد. خواستم ظرف هارا تمام کنم که گفت:« سریع بیا ! شاید این حسی که دارم را بعدا نداشته باشم و کاری که میخواهم انجام بدهم بعدا نتوانم انجام بدهم.» به خواست او ظرف هارا رها کرده و رفتم کنارش نشستم.
گفت:« میخواهم یک کاری انجام بدهم که نیاز به رضایت شما دارد.» گفتم:«موضوع را بفرمایید تا نظرم را بگویم.»گفت:«یک نفر در کهنز است که همه اورا به چشم ارازل و اوباش نگاه می کنند. او حتی به روی پدر خود چاقو کشیده و مادرش را با کتک از خانه بیرون کرده و همه خانواده و اهل محل از دست آزار او در رنج و سختی اند.
امروز اورا کنار کشیدم و نصیحتش کردم و پرسیدم که:« چرا پدرو مادرت را اذیت می کنی؟ چرا اهل محل را اذیت می کنی؟
به من گفت:« اگر کربلا بروم درست میشوم ! گفتم:« خب حالا ماباید چه کار کنیم؟»
گفت:«ما باید خرج سفر کربلای اورا بدهیم.»و این در شرایطی بود که ماهیچ منبع در آمدی نداشتیم و از هدایای ازدواج مان امرار معاش میکردیم.
با موافقت من اورا برای اعزام به کربلا ثبت نام کرد و حتی اورا تا فرودگاه رساند و وقتی هم که برگشت او را از فرودگاه تا خانه آورد. من خیلی دوست داشتم که بدانم سفر کربلا روی او چه تاثیری داشته است؟ وقتی یک روز از او پرسیدم:«آن بنده خدا تغییر کرده یا نه؟.»
گفت:« پیگیری نکردم» و ادامه داد:«ما مکلفیم به انجام وظیفه و نتیجه با خداست.» مصطفی در مسیر زندگی فقط به فکر امور مربوط به خود و خانواده نبود او در قبال همه احساس وظیفه میکرد و این عمل او نشان میداد که در قبال ارازل و اوباش محل هم احساس وظیفه داشت و نسبت به هیچ چیز بی اهمیت و بی تفاوت نبود.
❣ #سلام_امام_زمانم❣
عاقبت به خیری یعنی
کارهای خوبت را
به نیابت از امام زمانت
انجام دهی....
♥️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ♥️
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات
🌹ঊঈ═┅──
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
◾️#خاطره_شهید 🎤✨
یکے از دعاهاے همیشگی مصطفے شهادت بود و همیشه دعای قنوتش بود ...
ولی اواخر دیگه نمی گفت مامان دعا کن شهید بشم!
یه روز زنگ زد گفت: مامان دعا کن اون چه که موثرتره اتفاق بیفته، اگر شهادت مؤثرتره اتفاق بیفته! :)
گفتم: "عزیزم معلومه اگر بمونے بیشتر میتونی خدمت کن! ولی اگه شهید بشی...💔"
گفت: "کسے که شهید میشه دستش باز هست و بیشتر میتونه دستگیری کنه🖐🏻🍃"
مصطفے حتے شهادت رو برای خودش نخواست، بخاطر اینکه بتونه دستگیری کنه!
و تازه متوجه شدم منظورش از مؤثرتر بودن یعنی چی...
وقتے پیام میدن که ماهواره رو جمع کردن از خونه و یا حجابشون کامل تر شده✨
و یا اینکه فعالیت فرهنگے درجهت ارزش های اسلامی میشه...
به آرزوی مصطفے یقین پیدا کردم🖇
دوست داشت اون چیزی که موثرتر بود برایش رقم بخورد...♥️
#شهید_مصطفے_صدرزاده
راوی مادرشهید