2.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداوندا باتمام وجووودم برای صبر و ارامش دل مادر شهیدمون خووواهش میکنم 😭
.
،
تووولدت مبارک رفیق جانم❤️
.
@seyyedebrahim
امام باقر عليه السلام :
درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: بهترين سخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند، لعنت كننده، دشنام دهند، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى دارد و با حيا و بردبار و عفيفِ پارسا را دوست دارد.
امالى صدوق، ص326
منبع مجموعه احادیث مشکوة
📌چرا اصحاب کهف در آن مدت کوتاه آن همه رشد کردند؟
🔸پاسخ این است که "به ساز درآمدنِ چینشِ افراد در یک گروه، رشد را تسریع می کند."
🔹به عبارتی، گروههای دوستی که هدف واحد دارند و افراد در سلیقه و اخلاق با هم همخوان میشوند، رشد و تعالی را سریعتر میکند تا آنجا که اصحاب کهف در زمره یاران حضرت بقیه الله الاعظم(عج) قرار میگیرند و در شرایط فعلی این همسازی و انسجام نیروها ضروری است.
💬 گفتاری از آیتالله ناصری
#چالش_تشکیلاتی
3.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید مدافع حرم
#شهید مصطفی صدر زاده (سیدابراهیم)
#فدایی حسین (ع)
مدافعین حرم حضرت زینب (س)
😔😔😭😭😭بخدا نمی ارزه
@seyyedebrahim
🌹 ای شهیــد
از نگاهت خجالت میکشم
دعا کن ، که ما هم
از خستگی و غفلت خوابمان نَبَـرد
تا اسیر و برده شیطان نشویم
و از قافلۂ مهـدیِ فاطمه(س) جا نمانیم...
@seyyedebrahim
نوید سر سفره عقد، قرآن را که دستش گرفت، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحهای که آمد باهم بخوانیم؛ آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با آرامش نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق میزد، آیه 23 سوره احزاب دلش را آرام کرده بود.
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»: «برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»
چه زیبا به عهدت با خدا وفا کردی که به جرگه شهدا پیوستی مرد آسمانیام...
@seyyedebrahim
سال 94 وارد جبهههای سوریه شد
محمد نجفی از دوستان شهید در مورد آشناییاش با شهید صفری میگوید: از بچگی با هم در یک محل بزرگ شدیم. در یک مدرسه درس خواندیم. دو سال من از او بزرگتر بودم. از دوستان پای کار مسجد بود. این اواخر هم چند سالی بود که جزء بچههای پاسدار شده بود. سال 94 وارد جبهههای سوریه شد. شهدا همه گلچین میشوند و نوید هم مثل بقیه شهدا از همان اول روحیه شهادت طلبی داشت. یک الگو برای بچههای بسیج پایگاه شهید شیرین بیان بود. در کارهای خیر پیشقدم بود و تلاش میکرد برای بچههایی که دنبال کار بودند کاری دست و پا کند.
او ادامه میدهد: اکثر مواقع اصلا صحبت نمیکرد. به خصوص در مورد کارهایش در سوریه سکوت خاصی داشت. یک بار یادم هست دیدم داخل مسجد نشسته است. چند وقت قبلش خوابی در موردش دیده بودم. از او پرسیدم: «کی رسیدی؟» گفت: «یک هفته ای است از سوریه آمدهام.» گفتم: «خواب دیدم مجروح شدهای؟» گفت: «چطور؟» گفتم: «خواب دیدم ران پای راستت مجروح شده است.» توجهش جلب شد و گفت: «خوابت را از ابتدا برایم بگو.» میخواست بداند آخر خوابم شهید شده است یا نه. گفت: «من لایق شهادت نیستم.» گفت:«دقیقا از همین ناحیه ران پای راست به من ترکش اصابت کرد و مجروح شدم.»
@seyyedebrahim