eitaa logo
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
747 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
64 فایل
ٖؒ﷽‌ شهید صدرزاده میگفت یه شهید‌انتخاب‌کنیدبرید‌دنبالش بشناسیدش‌باهاش‌ارتباط برقرارکنید‌شبیهش‌بشیدحاجت بگیریدشهیدمیشید‌ٖؒ خادم کانال @solaimani1335 @shahid_hajali
مشاهده در ایتا
دانلود
ویل دورانت: "حیا امر غریزی نیست بلکه اکتسابی است. زنان دریافتند که دست و دلبازی مایه ی طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند." مسئله حجاب، شهید مطهری، ص 63 @seyyedebrahim
سید ابراهیم که آمد «تدمر»، یکسره با او بودم. هنوز مسئولیت تبلیغات کل لشکر فاطمیون را داشتم. بالاخره بابت اینکه دائم با سیدابراهیم [شهید مصطفی صدرزاده] بودم، صدای شیخ محمد، مسئول فرهنگی لشکر، درآمد و گفت: «به اصطلاح من تو رو مسئول تبلیغات معرفی کردم، حالا که سید ابراهیم اومده، دیگه ما رو نمی‌شناسی؟» گفتم: «حاجی! تو خودت می‌دونی که من از اول با سید ابراهیم بودم. الان هم من بی خیال تبلیغات نشدم. کاری رو که قبول کردم، انجام می‌دم، ولی اگه حمله‌ای برنامه‌ای چیزی باشه، خودت می‌دونی که سید ابراهیم رو ولش نمی‌کنم.» بعد از صحبت با سید ابراهیم، او گفت: «بیا پیش ما.» قرار شد با حفظ سمت، جانشین او در گردان [گردان عمار، لشکر فاطمیون] شوم. از این طرف شیخ محمد گفت: «بابا! تو مسئول تبلیغات لشکری، می خوای بری بشی جانشین گردان؟!» گفتم: «آقا! خودت که می‌دونی، من در قید مسئولیت و این چیزا نیستم. از اول با سید ابراهیم بودم، تا آخرشم باهاش هستم؛ حتّی آگه به من فرمانده تیپی رو پیشنهاد بکنن، می‌دونی که سید ابراهیم رو ول نمی‌کنم.» محل استقرار بچه‌های فرهنگی، یک مسجد بود. با آمدن سید ابراهیم و نیروهایش از «حما»، آن‌ها هم در همین مسجد مستقر شدند. فرهنگی یک ماشین داشت که با هماهنگی فرمانده لشکر، این ماشین (علاوه بر ماشین گردان) زیر پای من و سید ابراهیم بود. بریده‌ای از کتاب «مصطفی و مرتضی»؛ خاطرات خودگفتۀ شهید مدافع حرم «مرتضی عطایی (ابوعلی)» (صفحات ۱۹۰ و ۱۹۲، با تصرف) مصاحبه و تدوین: علی اکبری مزدآبادی نشر یا زهرا (س) @seyyedebrahim
خاطره ای از شهید مصطفی (صدر زاده) از عاشقان شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی🌹 🌸🍃یک روز بہ میدان شهدایِ گمنام در فـاز ۳ اندیشہ رفتیم... چند تا پله می‌خورد و آن بالا پنج شهید گمنام دفن بودند... من از پلہ‌هـا بالا رفتم و دیدم که مصطفی حتی از پلہ‌هـا هم بالا نیامد !! 🌸🍃پایین ایستادہ بود وبا لحن تندی گفت: « اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید، هرجا بروم می‌گویم که شما کاری نمی‌کنید هرجا بروم می‌گویم دروغ است که شهـ🕊ـدا عند ربهـم یرزقون هـستند، می‌گویم روزی نمی‌خورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمی‌کنید خودتان باید کارهای من را جور کنید». 🌸🍃دقیقا خاطرم نیست که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود من فقط او را نگاہ می‌کردم ... گفتم من بالا می‌روم تا فاتحه بخوانم او حتی بالا نیامد که فاتحه‌ای بخواند؛ فقط ایستادہ بود و زیر لب با شهدا دعوا می‌ کرد !! 🌸🍃کمتر از دہ روز بعد از این ماجرا حاجتــش را گرفت ... سه روز بعد از عید فطر بود که برای اولین بار اعزام شد. 🎋مصطفی (سید ابراهیم) اصلا برای ماندن نبود نمی توانست بمــاند... آن زمانی هم که اینجا بود، اینجا نبود گمشدہ خودش را پیدا کردہ بود... 🗣همسر شهید @seyyedebrahim ♠️🍃 ♠️🍃🍃♠️🍃🍃♠️🍃🍃♠️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید رسول خلیلی بعد از شهادت یکی از دوستانش "شهید محرم ترک" که به اصرار دوستاش برای عوض شدن حال و هواش به زور به مسافرت می برنش که تو این فیلم می گویدشهدا من نمی خواستم بیام اینا من و به زور آوردن 📹 @seyyedebrahim
🌸زیارت حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)🌸 یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى [أَتَانَا] بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ اِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلایَتِکِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِکَتِهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّةِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَةَ وَلِیِّ اللهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّکِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَ عَلَى رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکِ وَ أَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِأَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أُشْهِدُ اللهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلائِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ کَفَى بِاللهِ شَهِیدا وَ حَسِیبا وَ جَازِیا وَ مُثِیبا @seyyedebrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهداء....🌹 دلم تنگ زمین تنگ زمان پُر حسرت تو دلت شاد چه آرام در آغوش خدایی... @seyyedebrahim
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
افشای راز تقریبا 17 سال داشت که روزی پیش من آمد و گفت: «مادر من هیئت راه انداخته‌ام.» با خوشحالی گفتم: «آفرین پسرم! بگو ببینم اسم هیئتت رو چی گذاشتی؟» لبخند زیبایی زد و گفت: «هیئت حضرت اباالفضل (ع).» نگاهی به برق چشمانش کردم و بغض راه گلویم را بست. پرسید: «چیزی شده؟» گفتم: «نه مادر جان! کار خوبی کردی؛ حالا بگو ببینم چرا اسمش رو گذاشتی حضرت اباالفضل (ع)؟» درواقع می‌خواستم بدانم از قضیه نذرم چیزی متوجه شده است یا این که نامگذاری او دلیل دیگری دارد. مصطفی گفت: «به خاطر ادب حضرت، آخه ارباب خیلی با ادب بودند. به امام حسین (ع) خیلی ارادت داشتند. من شیفته ادب حضرت عباسم.» یقین کردم که این همه سال با این همه اتفافی که برای پسرم افتاده بود، خود حضرت از او مراقبت می کرد. خدا را شکر کردم که مصطفی این مسیر را انتخاب کرده و خیالم از بابت عاقبت بخیری او راحت شد. به همین دلیل راز خود را بعد از 13 سال برای او افشا کردم و گفتم: «مصطفی جان! تو نذر حضرت عباس(ع) هستی» و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. او بدون این که حرف بزند با بهت و تعجب به چشمان من نگاه می‌کرد. می‌توانستم برق خوشحالی و شعف را در عمق نگاهش ببینم. آن موقع نمی‌دانستم مصطفی چطور قرار است فدایی حضرت عباس (ع) شود؛ اما از خدا خواسته بودم اگر قرار است داغ هر کدام از فرزندانم را ببینم در راه سربازی اهل بیت (ع) آن‌ها را فدا کنم تا بتوانم داغشان را تحمل کنم. پیش بینی این که دقیقا چه اتفاقی خواهد افتاد و مصطفی چطور فدایی راه اهل بیت (ع) می‌شود برایم امکان نداشت، اما از آنجا که اسلام و مخصوصا شیعه همیشه در تقابل با کفر در ستیزه است این یقین را داشتم که بالاخره یک زمان خاص او فدایی آل الله خواهد شد. احساس می‌کردم از روزی که راز مرا متوجه شده بود، رابطه‌اش با حضرت عباس(ع) بیشتر شده و مسیر زندگی‌اش جهت گرفته بود.‌ *به نقل از مادر شهید @seyyedebrahim
کانال(شهید مصطفی صدرزاده) سید ابراهیم
افشای راز تقریبا 17 سال داشت که روزی پیش من آمد و گفت: «مادر من هیئت راه انداخته‌ام.» با خوشحالی گف
بریده‌ای از کتاب «سید ابراهیم»؛ شهید مدافع حرم «مصطفی صدرزاده» به روایت مادر و همسر‌ (صفحه‌ی 14، 15، 17 و 18) نویسنده: مهدی گودرزی ناشر: تقدیر
صل الله علیک یابن الرسول الله وبن ثاره والوترالموتور السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین @seyyedebrahim
آخرین تماس... یک هفته قبل از شهادت تماس گرفت. قبلا هر وقت تماس می‌گرفت، زود قطع می‌شد اما این بار یک ساعت و نیم با من حرف زد اما تلفن قطع نشد. از روح‌الله نپرسیدم که چرا تلفن قطع نمی‌شود گفت این دنیا می‌گذرد تمام می‌شود مادرم هم رفت خیلی‌ها رفتند حاج آقا مجتبی تهرانی هم رفت (روح‌الله شاگرد حاج آقا مجتبی تهرانی بود) گفت این دنیا خیلی کوتاه است. اگر من شهید شدم تو ناراحت نباش من به تو قول می‌دهم که آن دنیا همیشه با هم باشیم. یک ساعت و نیم روح‌الله از این حرف می‌زد که آنجا کار خیلی زیاد است و باید بماند از من می‌خواست که بگذارم بماند. آقا روح‌الله از ظلم به مظلوم خیلی ناراحت می‌شد و ظلم را برنمی‌تافت همیشه می‌گفت در سوریه افرادی هستند که مورد ستم قرار می‌گیرند در حالی که بی‌گناه هستند. می‌گفت من باید بروم و در نابود کردن این ظلم کمک کنم و می‌گفت که حرم حضرت زینب(س) نباید خالی بماند. می‌گفت ما باید برویم تا حرم خالی نباشد. @seyyedebrahim
بسم رب الحسین ع🌺🌺🌺
🔳💢🔳💢 💢🔳💢 🔳💢 🌹 ﷽ بسم الله الرحمن الرحیم ﷽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ 🔳ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ 🔳ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ 🔳ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ 🔳ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ 🔳ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ الرضا ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ 🔳ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ ♦️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ 🔳ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَﯾﺎﺑﻘﯿﺔَ اﻟﻠﻪِورحمة الله وبرکاته 🌹 🔳💢 💢🔳💢 @seyyedebrahim 🔳💢🔳💢
صبحتون منور ب نگاه شهدا شهید مدافع حرم شهید رسول خلیلی @seyyedebrahim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز ب وقت عاشقی🕌🕌🕌🕌
🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 ای دوستان و همکلاسیان من ... قلم‌های شما استخوانهای شهدا و مُرڪب‌ تـان خون شهدا ، و سنگرتان مسجد و مدرسه است، پس از آنان تا پای جان مراقبت نمایید و پیشرفت علمی کشور را مدّ نظر قرار دهید.🌈 ۸ 🌷🍃 @seyyedebrahim
امامزاده علی اکبر چیذر #ارسالی از کاربر اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺نماز بوقت معشوق🌺🍃