4292939137.mp3
4.66M
قسمت6⃣ #کتاب_صوتی
#وظایف_منتظران
🔵 دعا کردن برای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🎙️#ابراهیم_افشاری
https://eitaa.com/joinchat/2552758583C11b8326db1
eitaa.com/emame_zaman
با ســــلام و احتـــرامـ
صبــــح بزرگــــواران مهدوے
📣هر روز با یڪی از وظــایف منتـــظران حضـــرت مهدے "عجل الله تعالی فرجه الشریف" آشنــــا شویم و در شبڪه هاے اجتماعی ، گــــروه و ڪانال هاے دیگـــــر انتقال دهیـــــم.
#وظایف_منتظران
https://eitaa.com/joinchat/2552758583C11b8326db1
#وظایف ما 🖌📖
1⃣ تهذیب نفس از مهمترین و اصلی ترین وظایف یک منتظر است.
2⃣اهمیت و آثار شناخت امام زمان عج [برای شناخت امام عصر (عجل الله تعالی ) باید چه کارهایی انجام داد؟]
3⃣ دعوت مردم به سوی امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف
4⃣انواع روشهای دعوت کردن مردم به سوی امام عصر(ارواحنا فداه)
5⃣معرفت به امام زمان و درخواست آن
6⃣ دعا کردن برای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
7⃣خواستن حوائج از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
صوت «زیارت آل یاسین».mp3
19.79M
✨امام زمان فرمودند
این طور به من سلام بدهید✨
🔷زیارت آل یاسین🌸🌸🌸
#مناجات_صبحگاهی
1_422958463.mp3
4.79M
قسمت7⃣ #کتاب_صوتی
#وظایف_منتظران
🔵 خواستن حوائج از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🎙️#ابراهیم_افشاری
https://eitaa.com/joinchat/2552758583C11b8326db1
eitaa.com/emame_zaman
با ســــلام و احتـــرامـ
صبــــح بزرگــــواران مهدوے
📣هر روز با یڪی از وظــایف منتـــظران حضـــرت مهدے "عجل الله تعالی فرجه الشریف" آشنــــا شویم و در شبڪه هاے اجتماعی ، گــــروه و ڪانال هاے دیگـــــر انتقال دهیـــــم.
#وظایف_منتظران
https://eitaa.com/joinchat/2552758583C11b8326db1
#وظایف ما 🖌📖
1⃣ تهذیب نفس از مهمترین و اصلی ترین وظایف یک منتظر است.
2⃣اهمیت و آثار شناخت امام زمان عج [برای شناخت امام عصر (عجل الله تعالی ) باید چه کارهایی انجام داد؟]
3⃣ دعوت مردم به سوی امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف
4⃣انواع روشهای دعوت کردن مردم به سوی امام عصر(ارواحنا فداه)
5⃣معرفت به امام زمان و درخواست آن
6⃣ دعا کردن برای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
7⃣خواستن حوائج از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
8⃣انتظار فرج مهمترین وظیفه
34.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆❧✧﷽✧❧🔆
🔆رسولخــدا {ﷺ} فرمـودند : چون روزیات کم شود و کارت به پراکندگی گرايد ،، حاجتت را به درگاه حق ببر و نماز استغفار را ترک مکن ..
👈توجّه شود که تنها گفتن "اَسْتَغْفِرُاللهَ" کافی است و نباید "رَبّٖیوَاَتُوبُاِلَیْهِ" گفته شود ..
👈طریقهٔ خواندن نماز استغفار👉
📿نماز استغفار دو رکعت است : در هر رکعت حمد و سورهٔ قدر را بخوان و بعد از قرائت ،، ۱۵ بار بگو : "اَسْتَغْفِرُاللهْ" و بعد به رکوع که رفتی آن را ۱۰ بار بگو از رکوع بلند شدی ۱۰ مرتبه ،، به سجده رفتی ۱۰ مرتبه ،، بین دو سجده ۱۰ مرتبه ،، در سجدهٔ دوّم ۱۰ مرتبه ،، و بعد از سجده دوّم هم ۱۰ مرتبه ،، و رکعت دوّم نیز مثل رکعت اوّل اقامه شود ..
📖مفاتیحالجنان : :
✾࿐༅📿༅࿐✾
🌟❧✧﷽✧❧🌟
🌙🌟💫داستــــــــــانِشـــــــــب🌙🌟💫
👈حکایتی بسیار زیبا و خواندنی👉
🔹🔸پیرمرد ثروتمندی را سردی پا آزار داد ،، حکیم گفت : باید پای افزاری {کفش} از پوست شتر سرخمو به پای خود کنی ،، پیرمرد را که ثروت زیاد بود دنبال کاروانی میگشت که از یَمن بتواند برای او این کفش را تهیّه کند ..
🔹🔸تاجری ماهر حاضر شد که کیسهای طلا از پیرمرد بگیرد و این کفش را با خود به خراسان آورد ..
🔹🔸در مسیر شام تا خراسان راهزنان زیادی بودند که حتّٰی این کفشِ نفیس اگر در پای مسافری میدیدند از او میگرفتند ..
🔹🔸تاجر زرنگ وقتی کفشها را خرید یک لنگهٔ کفش در توشهٔ بار مسافری گذاشت که کاروانشان دو روز زودتر از او به خراسان میرفتند و یک لنگهٔ دیگر کفش در بار خود گذاشت ..
🔹🔸چون در مسیر به راهزنان رسیدند و یک لنگهٔ کفش را راهزنان دیدند هرچه گشتند لنگهٔ دیگر آن را نیافتند ،، پس آن یک لنگه را هم در بارشان رها ساختند و چنین شد که تاجر ماهر توانست کفشِ نفیس را از یَمن به خراسان به سلامت رساند ..
🔹🔸تاجر را شاگردی بود که کار نیک میکرد امّا به خدا ایمان نداشت و همواره میگفت : باید کارت نیک باشد که خدا تو را بهشتی کند ایمان به خدا مهم نیست کار نیک را بهخاطر نیک بودن آن انجام بده نه برای ایمان به خدا ..
🔹🔸بعد از این داستان تاجر شاگرد را گفت : ای جوان دیدی که کفشِ نفیس را یک لنگهاش به کار کسی نیامد و رهایش ساخت بدان عمل صالح بدون ایمان بدون نماز بدون زکات و ....
🔸🔹مانند یک لنگهٔ کفش هستند و تو را هرگز سودی نبخشند هراندازه هم قوی و نفیس باشند ..
✾࿐༅👌༅࿐✾
#داستان_آموزنده
🔆از دزدی بادمجان تا ازدواج
🦋شیخ علی طنطاوی تعریف میکند: یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام «مسجد جامع توبه» که مشهور است.
جوانی طالب علم، بسیار فقیر و مشهور به عزت نفس بود. او ساکن اتاقی در مسجد بود.
دو روز بر او گذشته بود و غذایی نخورده بود؛ توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است.
🦋با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست؛ بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود.
🦋این مسجد در یکی از محلههای قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسبیده و پشت بامهای خانه ها به هم متصل بود به طوری که میشد از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید، دید چند زن در آن است، چشم خودش را پایین انداخت و دور شد. به خانه بعدی که رسید دید خالی است و بوی غذایی مطبوع از آن خانه میآمد. وقتی بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد.
🦋این خانه یک طبقه بود و از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجانهای شکمپر (دلمهای) قرار دارد؛ یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد. گازی از آن گرفت، تا میخواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. با خودش گفت: پناه بر خدا، من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟
🦋از کار خودش خجالت کشید. پشیمان شد، استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود، سراسیمه بازگشت.
وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد درحالیکه از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه میگوید.
🦋وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. زنی کاملا پوشیده پیش آمد و با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبتهایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت.
🦋صدایش زد و گفت: تو متاهل هستی؟ جوان گفت: نه، شیخ گفت: نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند، شیخ باز ادامه داد، به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟
جوان: پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم، چگونه ازدواج کنم؟
🦋شیخ گفت: این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشناست. کسی را ندارد، نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر و او را با خودش آورده؛ او اکنون در گوشهای از این مسجد نشسته. این زن خانه شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است؛ اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بد طینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟
🦋جوان گفت: بله
استاد رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود.
🦋آنها به عقد یکدیگر درآمدند. عموی زن به او گفت: دست شوهرت را بگیر. سپس آن دو را به طرف خانه زن راهنمایی کرده و از آنان خداحافظی کرده و رفت.
زن و شوهر وقتی وارد خانه شدند، زن نقاب از چهرهاش برداشت.
🦋جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه شد. الله اکبر. این همان خانهایست که واردش شده بودم.
زن از او پرسید : چیزی برای خوردن میل داری؟
🦋گفت: بله. پس سر دیگ را برداشت. نگاهی به درون آن انداخت و با تعجب گفت: عجیب است. چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟
مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش باز گفت.
🦋زن گفت: این نتیجه امانتداری و تقوای توست. از خوردن بادمجان حرام خویشتنداری نمودی؛ اکنون خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را بر تو حلال نمود.
🌸 🎀🌸
╭┈──────
🌿 @halekhoobbanvan 🍒
╰───────➤
هدایت شده از قم آنلاین
🛑 هزاران جایزه نقدی و غیر نقدی در سی امین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج
برای همه ایرانیا حتی زیر ۷ سالهها
🔹در نزدیکترین مسجد شهرتون در مسابقه جذاب قرآن شرکت کنید...
🔹خانوادگی، گروهی و فردی
همین حالا وارد لینک ثبتنام شوید🔻
event.Quranbsj.ir
http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c
اولین و بزرگترین کانال قمیها
🔴فضیلت صلوات از شامگاه پنجشنبه تا غروب روز جمعه
🔵 امام صادق علیه السلام میفرماید:
🟢 هنگامی که شام پنجشنبه و شب جمعه فرا میرسد، فرشتگانی از آسمان نازل میشوند که به همراه خود قلمهایی از طلا و کاغذهایی از نقره دارند. آنها در طی این مدت تا غروب روز جمعه، هیچ عملی به جز صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ثبت نمیکنند.
📚 من لا یحضره الفقیه،ج ۱ص ۴۲۴
🟣 منتظرین گرامی صلوات از بهترین ادعیه برای حاجت روایی است و چه حاجتی بالاتر از فرج امام زمان (عج)
🌹 در این فرصت طلایی امام خود را یاری کنید با دعا برای ظهور با ذکر صلوات همراه با عجل فرجهم
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr