ڪاناݪ داࢪیم چہ ڪانالے😱
معرڪہ ترین ڪاناݪ شهدا و حاج قاسم [🥀]
اینجادݪت حاݪ وهوا؎شهداࢪومیگیࢪه🤩
ٺجمع فࢪزنداݩ حآج قاڛم[🌿]
_بیوگࢪافےها؎ناب[☄]
_عکسها؎مذهبے[🔥]
_رمان ها؎مذهبے [📖]
_پروفـایلهاےنـاب[📸]
_پسٺ ها؎زیبا؎مذهبے[😎]
وڪلے چیزها؎خوب دیگہ↯
خودت بیا وببین😲
https://eitaa.com/joinchat/4280352838C3e5182c0dc
ڪاݩاݪ سرباݫاݩ گݦݩاݥ🥀
گمنامـــے🍃♥️
ٺنها براے شهدا نیسٺ❗️
مےٺونـے زنده باشـے و سربازِ 🧔🏻🧕🏻
حضرٺ زهـرا(س) باشـے 😇✌️🏻
اما ⚠️
یہ شرط داره ☝️🏻
باید فقط ❗️
براے خدا ڪار ڪنـے ✨
نه ریا 🚫
#ما_ݥݪٺ_ݜہادٺیم🗣
#سږباݫاݩ_گݦݩاݥ🥀
★~★~★~★~★~★~★~★~★~★
ږفقا ڪاݩاݪ داږاے💌 :
[🔥] #ٺݪݩگراݩہ
[💔] #فیلم_و_عڪس_شھدا
{📝} #ݦٺݩ_هاے_مذهبے
[🎥] #ڪݪیپ_هاے_مذهبے
[😂] #مطاݪݕ_طݩز
[📚] #معرفۍ_كتاب
[❣] #معرفۍ_شہدا
[🦋] #انگیزشۍ
میڂۅاے سرباز امام زماݩ باݜے؟؟ ڀس عضۅ شۅ ٺۅے ڪاݩاݪ سربازاے گمݩام امام زماݩ 👇
https://eitaa.com/joinchat/1212350515Cc4f2a8bbf4
کپے بنر و عکس بنر حرام میباشد و پیگرد الهی دارد❌❌
لطفا قبل ازاینکه وارداین کانال بشید مراقب قلبتون باشید❤️😉
ایتا پرشده ازکانالای لباس🤷♀😒
همشون گرون گرون هیشکی توان خریدنداره🤦♀😑
من میگم اونارو ولش کن
تو بگو کدوم کانالای ایتا این همه تنوع داره لباساش😍🤔
کدوم کانال اگ یه لباس بخری لاکو 💅شال ست لباسو میده بهت💃💃😳
کدوم کانال اگ۲تا لباس بخری کفش ستشم میده👢👠😱😱
فک میکنی دروغ میگم😏
خودت برو ببین تو که حرف منو باور نمیکنی😒
👇👇👇👇👇👇
کانال ما در ایتا 😍👇👇
https://eitaa.com/joinchat/463994934C8038d88741
کانال ما در واتساپ😍👇😍
https://chat.whatsapp.com/HxW31nslziRCTrMI6fHckA
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
❤️آجیلای شب عییییید رسییید😍
اگه برای شب #عید دنبال یه فروشگاه با انصاف با قیمتای عالیییی هستی ارگانیک سرای ما رو از دست نده😍
💚😋گردو و پسته😋💚
💛😋نخود و کشمششش😋💛
💜فندق کلی لواشک تُررررش💜
🔰مشاوره و خرید محصولات😍👇
https://eitaa.com/joinchat/3074228249C556fd2759c
گردو💜فندق💜آلوقیسی💜بادام💜
هدایت شده از زندگی به سبک شهدا
⭕️بزرگترین مشکل که در زمان مطالعه داری چیه⁉️ حتما در نظر سنجی شرکت کنید👇👇👇
1⃣ سرعت پایین مطالعه و حواس پرتی- 46374 ✅
██████________57%
2⃣ نداشتن تمرکز و خواب آلودگی - 39265✅
█████__________43%
🎁 هدیه بسیار ویژه به اعضای کانال 🎁
جهت دریافت🎁کتاب تندخوانی #رایگان الکترونیکی رمزموفقیت نخبگان به ادمین کانال زیرپیام دهید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2828730429Ca3ed80a7ad
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
💥بزرگترین مرجع تخصصی
حرز امام جواد علیه السلام💥
روی پوست آهو با رعایت موازین شرعی
❗️تایید شده توسط #علما و #سخنرانهای معروف کشوری👇
http://eitaa.com/joinchat/3991470085Cfd96b9c079
✅دارای نماد اعتـماد الکترونیک👆
✅ثـبـت شـده در وزارت ارشـاد👆
✅زیر نظر اساتید مطرح کشور👆
هدایت شده از زندگی به سبک شهدا
اگه میخوای با غذاهای محلی شهرهای مختلف آشنا بشی
اگه دنبال تنوع تو #غذاهای_گیاهی هستی🌮🥗🌯
بیا اینجا غذاهای جدید و نونی رو #ارگانیک درست کن😍
انواع غذاهای ساده و ارزون بیا اینجا🏃♂🏃♂🏃♂
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3632463883Cd3dcf3978b
🍃🌷🌱🌸✨🍃🌷🌱✨🌸✨🍃🌷🌱
#قــرارروزانــه
♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِ مُحَمَد وآلِهِ الطاهِرین🕊
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالیُ بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ ف اطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
در پناه حضرت حق روزی آرام و سرشار از معنویت نثارتان..
آمین یا رب العالمین
#فاطمیه🖤🕊
#حاج_قاسم🖤💔
#شهید_عباس_دانشگر🥀🖤
{ @sh_daneshgar }
【 تلنگــرانـہ 】
~اگر...
تیر دشمن...💣•°
جسم شہدا را شڪافت...‼️••
~تیر بدحجابــے...🏹•°
قلب آن ها را میدرد...💔••
شہدا شرمنده ایم):💔
#تلنگرانه
هرڪارےخواستےبڪنے
باخودتبگو
منمالامامزمان(عج)هستـم
آیااینڪار
اینفڪرورفتار
شایستهاست
از یار امامزمان(عج)سـربزند...👣
ٵللِّھُمَ؏َـجِّݪلِوَلیڪَالفَࢪج°•🌱📿•°
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب🌱🤲
{ @sh_daneshgar }
•-〖شهادت
آمدنی نیسترسیدنی
است،باید آن قدر بدوی تا
به آنبرسی،اگر بنشینی تا
بیایدهمهالسابقون میشوند
میروندو تو جا میمانی.🥀〗
•حاجحسین یکتا•
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب🌱🤲
{ @sh_daneshgar }
"
آری شهادت زیباست
اما مثلِ مرد پایِ بیرقِ انقلاب ایستادن
از آن زیباتر است
خون دادن برای خمینی زیباست
اما خونِ دݪ خوردن برایِ خامنهای
از آن هم زیباتر است...
[سیدمرتضیآوینی]
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب
#شهید_عباس_دانشگر
@sh_daneshgar
🔆 #پندانه
🔴 چقدر ارزش زندگی را میدانیم؟
📆 به تاريخهای روی سنگ قبر نگاه کنید:
🔸تاريخ تولد-تاريخ مرگ؛
🔹آنها فقط با يک خط فاصله از هم جدا شدهاند، همين خط فاصله كوچك نشاندهنده تمام مدتی است كه ما روی كره زمين زندگی كردهايم.
🔸ما فقط به اندازه يک "خط فاصله" زندگی میكنيم و ارزش اين خط كوچک را تنها كسانی میدانند كه به ما عشق ورزيدهاند ...
آنچه در زمان مرگ مهم است پول، خانه و ثروتی كه باقی میگذاريم نيست بلكه چگونه گذراندن اين خط فاصله است.
🔹بياييد به چرايى خلقتمان بيانديشيم،
🔸بياييد بيشتر يكديگر را دوست داشته باشيم،
🔹دير تر عصبانی شويم،
🔸بيشتر قدردانی كنيم،
🔹كمتر كينهتوزی كنيم،
🔸بيشتر احترام بگذاريم،
🔹بيشتر لبخند بزنيم
🔸و به ياد داشته باشيم كه اين "خط فاصله" خيلی كوتاه است ...
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب
#شهید_عباس_دانشگر
@sh_daneshgar
خاطری گـر نظـرم هست
همه خوبـی توست
حسرتی گر به دلم هست
همان دوری توست
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب🌱🤲
{ @sh_daneshgar }
ڪاش تقدیر #شهـادت
بہ سرانجام شود...
🌻و ڪسےهست
کہ میلش شده #گمنام شود
🌻عش❤️ـــق یعنے حرم
بےبے و من مےدانم!
🌻باید این سربرود
تا دلم 💓آرام شود..
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب🌱🤲
{ @sh_daneshgar }
بخشــے از وصیـت نـامہ
شہیـد عبـاس دانشگـر...🌹
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب🌱🤲
{ @sh_daneshgar }
#چـادرانـہ🌈🌷
ماگمانمیکنیم#حجاب
برای این است که شناخته نشویم🧐
اما قرآن میگوید
حجاب را رعایت کنید
تا شناخته بشوید ... 👌
به چه چیزی؟
• به #تقوا و #عفت
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب🌱🤲
{ @sh_daneshgar }
[🌸📿]
خـدایا مےگویند در ان دنیا
اعضای بدن سخن مےگویند و...
گناهان انسان را به زبان مےاورند
خـــدایا مطمئنم قلبم برخلاف همه ے
انهاست!!
قلبم مےگوید←↓→
مݩ خــدا وارباب را دوست داشتم اما...
نمےتوانستم همه ے اعضارا متقاعد ڪنم!❌🧣
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب
#شهید_عباس_دانشگر
@sh_daneshgar
♥️ﭘﺸﺖ ﻭﯾﺘﺮﯾﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﻓﺮﻭشی
🌸ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
♥️ﺳﺎعت ها ﺭﻭﻛﻪ
🌸ﻧﮕﺎﻩ می کردم
♥️ﺩﯾﺪﻡ ﻫﯿﭻ ﺳﺎﻋﺘﯽ
🌸ﺑﻪ ﻗﺸﻨﮕﯽﺳﺎﻋﺘﯽ ﮐﻪ
♥️ﺩﻭﺭ ﻫــﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻧﯿﺴﺖ
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب
#شهید_عباس_دانشگر
@sh_daneshgar
#تلنگـــرانه 🌱 🦋
-نگرانی؟🙂
+آره
-پس زیاد بگو
+چی؟
-حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ❤️👌
(خدا برای من کافیه و بهترین حامی منه)
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب🌱
{ @sh_daneshgar }
•|شَهید عَباس دانِشگَر |•
🍃رمان ناحله #قسمت_پنجاه_و_هفت بابا تو ماشین منتظرم نشسته بود تا نشستم ، گاز ماشینو گرفت و حرکت کرد
رمان ناحله
#قسمت_پنجاه_وهشت
چند دقیقه گذشت تا ورقه ها رو پخش کردن خودکارمو گرفتم و شروع
کردم به سیاه کردن ورقه.
_
کلافه ورقه رو دادم و از کلاس زدم بیرون.
همینطور که کل مدرسه رو به فحش گرفته بودم پله ها رو رد کردم
انقدر حالم بد بود میخواستم داد بزنم گریه کنم.
حس بد همه ی وجودمو گرفته بود
از حیاط مدرسه خارج شدمو یه گوشه نشستم رو زمین.
سرمو گذاشتم رو زانوم
اخه اینم امتحانه؟؟
بلند گفتم
چه وضعشههه کصافطای عقده ای.
کسایی که دم در بودن اومدن سمتم.
یکیشون گف
+عه فاطمه چرا گریه میکنی؟
سرمو اورم بالا و نگاهش کردم.
ساجده بود.یکی از هم کلاسیا
کلافه گفتم
_شما چیکار کردین امتحانو؟
خوب دادین؟
همه یه صدا گفتن
+ن بابا
رها داد زد
ان شالله شهریور همدیگرو ملاقات میکنیم عزیزم
بقیه بچه ها با حرفش زدن زیر خنده.
+تو به خاطر این داری گریه میکنی جوش میزنی؟
_گریه نداره؟
+نهههه اصلا.
ب درک .
ول کن بابا به این فکر کن که از زندون آزاد شدیم.
جیغ زد :
یوهوووو . آخریش بود!!!
کی فکرشو میکرد تموم شه ؟
واقعا کی فکرشو میکرد ؟؟
دستمو گرفت و از زمین بلندم کرد که با شنیدن صدای بوق ماشین مامان رفتم سمتش و از بقیه بچه ها خدافظی کردم.
تو دلم یه پوزخند زدم
از زندان آزاد شدیم؟
از امروز تازه من زندانی شدم .
رفتم سمت ماشین که که قیافه متعجب محمد که داشت از تو ماشین نگاهم میکرد منو تا مرز سکته برد
آب دهنمو بزور فرو بردم و مشغول شدم تو دلم غر زدن.
تو این همه روز اینجا نبودی که!!!!
یه روز که من ...
وااااای.
نشستم تو ماشین و محکم درو کوبوندم.
اونم که متوجه نگاه من شده بود زاویه دیدش رو عوض کرد.
به مامان نگاه کردم که گفت
+سلام گریه کردی؟
چیشده؟
چرا سرخ و بر افروخته ای؟
چیزی نگفتم
دستم و گرفتم جلو صورتم و نفس عمیق کشیدم.
مامان بدون اینکه چشم ازم برداره گفت
+عه عه این و نگاه کن !
_اههه مامان ولم کن تو رو خدا
وقت گیر آوردی؟
حوصله ندارم.
+باز کدوم امتحانتو گند زدی داری خودکشی میکنی؟
_عربی
مامان یه نچ نچی کرد و حرکت کرد سمت خونه.
____
محمد:
این هوای گرم خال آدمو بد میکرد
منتظر به در مدرسه زل زدم
این دختره هم که همش ما رو میکاره.
بی اختیار توجهم به یه سری بچه که دور یه نفر حلقه زده بودن جلب شد.
یه دفعه رفتن کنار و یه نفر از رو زمین پا شد و حرکت کرد سمت من.
این دیگه کیه
به چهرش دقت کردم .
فکر کنم همون دوستِ ریحانه بود.
داشتم نگاش میکردم که نشست تو ماشینی که رو به روی ماشین من پارک شده بود
یه ۲۰۶ نوک مدادی.
چشم ازش برداشتم
به ساعتم نگاه کردم و مشغول ضبط ماشین شدم که یهو ریحانه پرید تو ماشین.
با ی لحن عجیب گف
+سلام علیکم
چطوری داداش؟؟؟؟
_چه عجب تشریف اوردین شما.
ممنون خوبم ولی شما بهترین انگار.
+اره دیگه یه داداشِ عشق و یه همسرِ عشق تر داشته باشم بایدم خوشحال باشم دیگه.
_بله. خسته نباشید واقعا.
+ممنون.
_میگم ریحانه.
+جانم داداش؟
_هیچی
+خب بگو دیگه
_هیچی.
+محمد میزنمتا
_این رفیقت ناراحت بود فکر کنم.
+کدوم
_همون دیگه
+عه از کجا فهمیدی؟؟
_خب دیدم داشت گریه میکرد .
با ناراحتی گفت
+عه حتما یه چیزی شده .
دستشو دراز کرد سمتم و
+یه دقیقه گوشیتو بده .
_چه خبره ان شالله؟
+میخوام زنگ بزنم بده
بدو!
_اولا اینکه این گوشیِ منه
خطِ منه
و شما حق نداری باهاش با دوستای مونثت تماس بگیری
ثانیا اینکه این دوست شما تازه از مدرسه زد بیرون و هنوز تو راهه شما میخوای به چی زنگ بزنی؟!
ثالثا اینکه صبر کن رسیدی خونه اگه خیلی نگران بودی با موبایل خودت زنگ بزن!!
و رابعا اینکه از همه مهمتر برا من شر درس نکن!
قربون ابجیم برم.
به قیافه پر از خشمش نگاه کردم
یه چشم غره ی غلیظ داد و روشو برگردوند .
با لبخند گفتم
_عه آقا!!!
نکن روح الله بدبخت میشه باید یه عمر چشمای چپ تو رو تحمل کنه
ریحانه هم باهام خندید و
+خیلی پررویی محمد!
خیلی !!
دستمو بردم سمت ضبط و ی چیزی پلی کردم تا خونه.
___
ساعت نزدیکای ۶ بود و هوا رو به غروب کردن.
بالاخره از سپاه دل کندم و از محسن خداحافظی کردم
از پله ها اومدم پایین رفتم تو پارکینگ ، سمت ماشینم.
تنها ماشینی بود که تو پارکینگ پارک بود.
موتور محسن هم از دور چشمک میزد.
در ماشینو با دزدگیر باز کردم و نشستم
استارت زدمو روندم سمت خونه
امشب قرار بود بریم خونه داداش علی .
دلم واسه فرشته کوچولوش یه ذره شده بود.
با دیدن داروخانه یادم اومد قرصام یه مدتیه که تموم شده
کنارش پارک کردم و قرصایی که میخواستمو یه پاکت ازش گرفتم .
زنگ زدم به ریحانه که هم خودش حاضر شه هم بابا رو حاضر کنه.
بعد چند دقیقه رسیدم دم خونه.
چندتا بوق زدم که باعث شد بیان بیرون و بشینن تو ماشین.
درو برای بابا باز کردم و کمک کردم که بشینه .ریحانه هم رفت پشت نشست.
دوباره سرجام نشستم و بدون توقف روندم سمت خونه داداش اینا.
#نویسندگان:فاطمه زهرا درزی و غزاله میرزاپور
#شهید_