eitaa logo
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
788 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.9هزار ویدیو
124 فایل
♦️شهیدمحمدحسین‌حــدادیان 🌹ولـــادت۲۳دی‌مـــــاه‌۱۳۷۴ 🌿شــهادت‌۱اسفـــندماه۱۳۹۶ 🌹ٺوســط‌دراویــش‌داعشی خادم: @sh_hadadian133 خادم تبادل: @falx111 کپی حلال برای ظهور آقا خیلی دعا کنید !❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه کلیپ جذاب و کوتاه 😍✨ قول میدم از دیدنش پشیمون نشی 😉 💚| 💚| ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🌹
🌸 هر وقت ❌ کردید و سپس توبه کردید ؛ اگر دیدید هنوز محبت حضرت زهرا (س)🌸 در قلبتان هست ، امیدوار باشید ! 👌 💚 ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۵ نویسنده: شهید مدافع حرم .... 💛بسم رب الشهدا والصدیقین 💚 قسمت پانزدهم داستان دنباله دار عاشقانه ای برای تو: ✨ ✨ 🍃توی این حال و هوا بودم که جلوی یه ساختمان بزرگ، با دیوارهای بلند نگه داشت ... رفت زنگ در رو زد ... یه خانم چادری اومد دم در ... چند دقیقه با هم صحبت کردند ... و بعد اون خانم برگشت داخل ... 🍃دل توی دلم نبود ... داشتم به این فکر می کردم که چطور و از کدوم طرف فرار کنم ... هیچ چیزی به نظرم آشنا نبود ... توی این فکر بودم که یک خانم روگرفته با چادر مشکی زد به شیشه ماشین ... 🍃انگلیسی بلد بود ... خیلی روان و راحت صحبت می کرد ... بهم گفت: این ساختمان، مکتب نرجسه. محل تحصیل خیلی از طلبه های غیرایرانی ... راننده هم چون جرات نمی کرده من غریب رو به جایی و کسی بسپاره آورده بوده اونجا ... از خوشحالی گریه ام گرفته بود ... 🍃چمدانم رو از ماشین بیرون گذاشت و بدون گرفتن پولی رفت ... 🍃اونجا همه خانم بودند ... هیچ آقایی اجازه ورود نداشت ... همه راحت و بی حجاب تردد می کردند ... اکثر اساتید و خیلی از طلبه های هندی و پاکستانی، انگلیسی بلد بودند ... 🍃حس فوق العاده ای بود ... مهمان نواز و خون گرم ... طوری با من برخورد می کردند که انگار سال هاست من رو می شناسند ... 🍃مسئولین مکتب هم پیگیر کارهای من شدند ... چند روزی رو مهمان شون بودم تا بالاخره به کشورم برگشتم ... یکی از اساتید تا پای پرواز هم با من اومد ... حتی با وجود اینکه نماینده کشورم و چند نفر از امورخارجه و حراست بودند، اون تنهام نگذاشت ... 🍃سفر سخت و پر از ترس و اضطراب من با شیرینی بسیاری تموم شد که حتی توی پرواز هم با من بود ... نرفته دلم برای همه شون تنگ شده بود ... علی الخصوص امیرحسین که دست خالی برمی گشتم ... . 🍃اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم بیشتر از هر چیز، تازه باید نگران برگشتم به کانادا باشم ... ✍ادامــــــه دارد .... @sh_hadadian74
بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ🌿
در جوشن کبیر یک عبارتی هست که میگه: "یا کریم الصَّفْح" یک جوری تو رو می‌بخشه انگار نه انگار که تو خطایی مرتکب شدی و خدای ما اینگونه است...!💛 ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🌹
🌿 امیرالمؤمنین علیه السلام : تو به ادب خود، ارزش می یابی پس، آن رابا بردباری زینت بخش (غررالحكم حدیث3|38) •═•••◈🌸◈•••═• @sh_hadadian74 •═•••◈🌸◈•••═•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیبر شکن یاعلی (ع) 😍 ✨ مولایِ من یاعلی (ع) 💫🌟 فقط یک روز تا عید بزرگ غدیر 🤩 •═•••◈🌸◈•••═• @sh_hadadian74 •═•••◈🌸◈•••═•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ایران نمی‌خواهد من حریف شما هستم •═•••◈🌸◈•••═• @sh_hadadian74 •═•••◈🌸◈•••═•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه کلیپ جذاب و کوتاه² 😍✨ قول میدم از دیدنش پشیمون نشی 😉 💚| 💚| ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🌹
🌷بسم‌رب‌الشهدا...🌷 رفقا ی همراه سلام 😍🌹 ان شاءالله حالتون خوب باشه 😇ویادتون نره پروتکل های بهداشتی رو رعایت کنید😷😷 تا خدایے نکرده مبتلا به این ویروس منحوس نشید. خوب خوب خبرم چیه ؟!! دوست‌داری‌خادم‌الشهداباشی؟؟ کانال‌رسمی‌شهیدذاکرحسینی‌خادم میپزیره جهت اطلاعات بیشتر پی وی مراجعه کنید⇦ @CiefKomeyl به خصوص اگه تو کلیپ سازی عکس نوشته واستیکر سازی مهارت دارید.😁 💌| ♥️ ✌️
🌸بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ🌸 اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ و ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَة ✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ ✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِ ✨مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۶ نویسنده: شهید مدافع حرم 🌿بسم رب الشهدا و الصدیقین🌿 قسمت شانزدهم داستان دنباله دار عاشقانه ای برای تو: ✨ ✨ 🍃از هواپیما که پیاده شدم پدرم توی سالن منتظرم بود ... صورت مملو از خشم ... وقتی چشمش به من افتاد، عصبانیتش بیشتر شد ... رنگ سفیدش سرخ سرخ شده بود ... اولین بار بود که من رو با حجاب می دید ... 🍃مادرم و بقیه توی خونه منتظر ما بودند ... پدرم تا خونه ساکت بود ... عادت نداشت جلوی راننده یا خدمتکارها خشمش رو نشون بده ... 🍃وقتی رسیدیم همه متحیر بودند ... هیچ کس حرفی نمی زد که یهو پدرم محکم زد توی گوشم ... با عصبانیت تمام روسری رو از روی سرم چنگ زد ... چنان چنگ زد که با روسری، موهام رو هم با ضرب، توی مشتش کشید ... تعادلم رو از دست دادم و پرت شدم ... پوست سرم آتش گرفته بود ... 🍃هنوز به خودم نیومده بودم که کتک مفصلی خوردم ... مادرم سعی کرد جلوی پدرم رو بگیره اما برادرم مانعش شد ... 🍃اون قدر من رو زد که خودش خسته شد ... به زحمت می تونستم نفس بکشم ... دنده هام درد می کرد، می سوخت و تیر می کشید ... تمام بدنم کبود شده بود ... صدای نفس کشیدنم شبیه ناله و زوزه شده بود ... حتی قدرت گریه کردن نداشتم ... 🍃بیشتر از یک روز توی اون حالت، کف اتاقم افتاده بودم ... کسی سراغم نمی اومد ... خودم هم توان حرکت نداشتم ... تا اینکه بالاخره مادرم به دادم رسید ... 🍃چند تا از دنده ها و ساعد دست راستم شکسته بود ... کتف چپم در رفته بود ... ساق چپم ترک برداشته بود ... چشم چپم از شدت ورم باز نمی شد و گوشه ابروم پاره شده بود ... 🍃اما توی اون حال فقط می تونستم به یه چیز فکر کنم ... امیرحسین، بارها، امروز من رو تجربه کرده بود ... اسیر، کتک خورده، زخمی و تنها ... چشم به دری که شاید باز بشه و کسی به دادت برسه ... ✍ادامــــــه دارد .... @sh_hadadian74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام به امام حسین (علیه‌السلام) به نیابت از همه شهداو شهید محمدحسین حدادیان ✨ 🌹| اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌹| وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌹| وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌹| وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ من دلتنگم ...💔 برا نیمه شبای حرم دم ایوون باز بیتابم ..😢 هر شب آقا به امید زیارت تو توی رویاهام می‌خوابم💫 شب به خیر ای حرمت شرح پریشانی ما🌙 🌟 التماس دعای فرج 🌟 •┄═•✨🌙•═┄• @sh_hadadian74 •┄═•✨🌙•═┄•
بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ🌿
🌿💚 جهانیان همھ دانید از صغیر و کبیر؛ فقط علی است پس از مصطفی، به خلق، امیر! ✨ ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🌹
🌿 پیامبر اکرم (ص) : روز غدير خم عید امت من است. (بحار الانوار، ج۹۷، ص۱۱۰ ) •═•••◈🌸◈•••═• @sh_hadadian74 •═•••◈🌸◈•••═•
‹•.𖧷.•› ° رهبرانقلابـ🌿: اگرمامردم‌شیعھ‌ومُدعۍپیروۍاز امیرالمؤمنین؏حقیقت رادرست‌تبیین‌کنیم، هم‌خودمان‌درک‌کنیم، هم‌بھ‌دیگران‌معرفۍکنیم، خودمسئلهـ‌ۍغدیرمۍتواندوحدت‌آفرین‌باشد!' ♥️' ⓙⓞⓘⓝ↴ ❀|→@sh_hadadian74⃟🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۷ نویسنده: شهید مدافع حرم بسم رب الشهدا والصدیقین . . .💛 قسمت هفدهم داستان دنباله دار عاشقانه ای برای تو: ✨ ✨ 🍃حدود دو ماه بیمارستان بستری بودم ... هیچ کس ملاقاتم نیومد ... نمی دونستم خوشحال باشم یا ناراحت ... حتی اجازه خارج شدن از اتاق رو نداشتم 🍃دو ماه تمام، حبس توی یه اتاق ... ماه اول که بدتر بود ... تنها، زندانی روی یک تخت ... 🍃توی دوره های فیزیوتراپی، تمام تلاشم رو می کردم تا سریع تر سلامتم برگرده ... و همزمان نقشه فرار می کشیدم ... بالاخره زمان موعود رسید ... وسایل مهم و مورد نیازم رو برداشتم ... و فرار کردم ... 🍃رفتم مسجد و به مسلمان ها پناهنده شدم ... اونها هم مخفیم کردن ... چند وقت همین طوری، بی رد و نشون اونجا بودم ... تا اینکه یه روز پدرم اومد مسجد ... 🍃پاسپورت جدید و یه چمدون از وسایلم رو داد به روحانی مسجد ... و گفت: بهش بگید یه هفته فرصت داره برای همیشه اینجا رو ترک کنه ... نه تنها از ارث محرومه ... دیگه حق برگشتن به اینجا رو هم نداره ... 🍃بی پول، با یه ساک ... کل دارایی و ثروت من از این دنیا همین بود ... حالا باید کشورم رو هم ترک می کردم ... 🍃نه خانواده، نه کشور، نه هیچ آشنایی، نه امیرحسین ... کجا باید می رفتم؟ ... کجا رو داشتم که برم؟ ... ✍ادامــــــه دارد .... @sh_hadadian74