اَنت عُدَّتی اِنْ حَزِنْت‌ چون اندوهناک شوم، تو دلخوشی منی! #امام_زمان @sh_hosein

🔻نامه یک شهید به همراه فیش واریزی ۴۰۰۰ ریال پول به حساب دولت در زمان جنگ با عراق 🔹شهید امیر مقدم: حلال کنید... امروز پای خاکریز، دو تا از گلوله‌های آرپی‌جی به هدف نخورد، حقوق این ماهم حلال نیست، ببخشید. #بیت_المال @sh_hosein

این‌جوریه که میگن‌ الرِفیق‌ُثُم‌َّالطَریق حواستون‌باشه چه فردی رو واسه رفاقت‌انتخاب‌می کنید...🌱‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @sh_hosein

شدیداً نیاز دارم آقا امام حسین ازم بپرسه: -کیْفَ حالُکَ؟! منم بگم: +هَلْ یَمکَنك اَنْ تَعٰانَقني...! «میشه بغلم کنی؟؟» حسین جان 💔 #شب_جمعه #بغلم_کن_حسین @sh_hosein

پناه بده خیلی گرفتارم... 🎙کربلایی پیام کیانی #شب_جمعه #بر_در_کوفتن_های_شبانه @sh_hosein

ما‌هیچوقت‌به‌کسی‌که‌دوستش‌داریم، نمیگیم‌پـدر‌و‌مادرم‌فدات‌شه! اما‌وقتی‌به‌شما‌برسه بِاَبی‌أَنتَ‌وَ‌أُمّی‌یا‌اَباعَبدالله... #شب_جمعه #دلتنگی @sh_hosein

قتلوک عطشانا... ذبحوک عریانا... 🎙کربلایی پیام کیانی #شب_جمعه #بر_در_کوفتن_های_شبانه @sh_hosein

چقدر چشم خودم را ز گریه تر بکنم چقدر من به فراق حرم به سر بکنم... #شب_جمعه #شب_زیارتی @sh_hosein

ما را بِـخَر که شکسته‌ی عشق توایم ای آباد کننده‌ی ویـرانه ها حُـسین‌... #دلتنگی @sh_hosein

و عشق هر آنچه که بوی تو را می دهد... #امام_زمان @sh_hosein

شهید همیشه آرزو می‌کرد به جبهه برود وقتی که کارت اعزام به جبهه به دستش رسید خیلی خوشحال بود هر بار که مرخصی می‌آمد خاطرات جبهه را برایمان تعریف می‌کرد می‌گفت‌ یک شب پسر عمویم شهید سید توفیق خیلی حالش بد بود همه دوستان نگران او بودند و برای او دعا می‌کردند نیمه‌های شب که همه خواب بودند صدایی شنیده بودند متوجه می‌شوند صدای سید توفیق است می‌گوید امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) سراغم آمد و دستی روی سرم کشید و حالا حالم خوب است و شفاء پیدا کرده‌ام… 🔻راوی: خواهر شهید سید ابراهیم موسوی #شهید_سید_توفیق_موسوی #گناوه #خلیج_فارس 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir

ادب سعید یه جوری بود که پیش پدر و مادر حرف نمی زد و جلوی پدر و مادر راه نمی رفت. هیچوقت نبود دست پدر و مادر رو نبوسه، فقط یک بار دست منو نبوسید اونم فورا پیام داد: بابا ببخشید فرزند شهید نشسته بود اونجا ترسیدم دل فرزند شهید بلرزه. من و سعید فقط یه عکس دوتایی با هم داریم اونم جوری نشسته که عقب‌تر از من باشه. وقتی می خواستیم با هم راه بریم دستش رو می‌ذاشت روی شانه من تا از من یه کم عقب تر باشه. حتی دوش به دوش هم نه. همیشه دقت می‌کرد در ادب نسبت به پدر و مادر. با مادرش میرن خونه فامیلا ۹ سالشه، آب میخواد. آب میارن نمیخوره. مامانش میگه: چرا نخوردی؟ میگه: مامان دیدی بچه‌اش اومد داخل به مادرش احترام نکرد؟ میترسم آب رو بخورم به منم اثر کنه... #دیدار_با_خانواده_شهدا #شهید_سعید_سامانلو @sh_hosein