eitaa logo
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
578 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
488 ویدیو
50 فایل
مسیرهای طولانی را فقط شوق و علاقه درمان می‌کند و یک زمزمه‌ی آرام از تو گفتن و شنیدن و یک قلبِ‌زیبا برای تکیه دادن... #امام_زمان 📲 توسط ادمین اداره می‌شود. ✍️ انتقادات و پیشنهادات:
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز بنشینید یک مقدار با درد و دل کنید. خوب نیست شیعه‌ روزش شب شود و شبش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد. بنشینید چند دقیقه، ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. با حضرت درد و دلی کند... |مرحوم‌آیت‌الله‌میلانی‌ره| @sh_hosein
به یاد تو بودن هایم همه؛ بهانه های دلِ توست برای بیداریِ‌من...🌿 @sh_hosein
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📸 تصویری از اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر مجاهد بزرگ فلسطینی شهید اسماعیل هنیه و محافظ ایشان. ۱۴۰۳/۵/۱۱ ❤️ 💻 Farsi.Khamenei.ir
📜عنوان: منِ امام حسین یا منِ شمر؟ 📖 موضوع: بی‌ادبیِ شمر ساز ✍قسمت اول https://eitaa.com/sh_hosein/3552 ✍قسمت دوم https://eitaa.com/sh_hosein/3563 ✍قسمت سوم https://eitaa.com/sh_hosein/3575 ✍قسمت چهارم https://eitaa.com/sh_hosein/3601 ✍قسمت پنجم https://eitaa.com/sh_hosein/3615 ✍قسمت ششم https://eitaa.com/sh_hosein/3625 ✍قسمت هفتم https://eitaa.com/sh_hosein/3640 ✍قسمت هشتم https://eitaa.com/sh_hosein/3664 📝نگارنده: حسین ابراهیمی ✅ نشـراین پیام‌صـدقه‌جـاریه‌است. @sh_hosein
این پیام 👇🏻 رو خیییلی جدی بگیریم...
📜 هر انسان حامل یک کربلاست... عاشورا انسان را به انسان معرفی کرد. آنچه در اشقیای کربلا بود در همه موجود است، آنچه در شهدای کربلا بود نیز در همه موجود است. هر انسان حامل کربلاست. هر وقت حق میگوید و برای حق کار میکند امام حسینِ وجودش را بر کُرسی خلافت پذیرفته است. و هر وقت غَضَب و شهوت و آزار و... را ترجیح میدهد یزید وجود خود را بر کرسی نشانده است. @sh_hosein
📸 مراسم تشییع شهید هنیه... سیل جمعیت رو نظاره گر هستید در این گرما... @sh_hosein
🔻مانند مولایم در ۶۳ سالگی شهید می‌شوم حسین صبرا، خبرنگار معروف لبنانی:تقریبا یک و نیم سال قبل ‎فؤادشكر رو دیدم... به من گفت: «مانند حضرت علی - علیه السلام - وقتی ۶۳ شوم، به شهادت می‌رسم؛ ان شاء الله.» او دقیقا در ۶۳ سالگی، به دست صهیونیست‌ها ترور شد. @sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
🔻مانند مولایم در ۶۳ سالگی شهید می‌شوم حسین صبرا، خبرنگار معروف لبنانی:تقریبا یک و نیم سال قبل ‎فؤاد
‌ اگر از دریچه‌ی مبانی معرفتی به مسئله نگاه کنیم خواهیم دید که این نیست که مردان الهی را از بین می‌برد. بلکه این دست خداست که در آستین مردان الهی به پاکسازی تاریخ از جریان باطل دست زده است. ما نباید صرفا اسیر تحلیل های مادی امنیتی، سیاسی و نظامی بشویم، بلکه باید به ندای بی صدای حق گوش فرا دهیم که میفرماید باطل به حتم رفتنی است... @sh_hosein
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر در این محرم تغییر کردیم باید بگیم: محرممون قبول باشه🌱 @sh_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
أحبُّك، بقلب لايرى سواك ملاذًا. دوستَت دارم، با قلبی که فقط تُو را پناهگاه می‌بیند. @sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
📜 هر انسان حامل یک کربلاست... عاشورا انسان را به انسان معرفی کرد. آنچه در اشقیای کربلا بود در همه م
‌ فلسفه لعن کردن چیه؟ لعن ثواب بالایی داره... وقتی شما لعن میکنی یکی رو ضمن اینکه از خدا میخوای که عذابش رو بیشتر کنی، داری ازش برائت میکنی... لعن دو قسم داره: لفظی، عملی لفظی یعنی با زبانت لعن کنی... عملی یعنی در عمل شبیه اون نباشی و از عمل و رفتار اون ملعون هم برائت کنی و شبیه‌ش نباشی و نشی... @sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
‌ فلسفه لعن کردن چیه؟ لعن ثواب بالایی داره... وقتی شما لعن میکنی یکی رو ضمن اینکه از خدا میخوای که
‌ گاهی اوقات ما زبانی میکنیم ولی عمل‌مون شبیه همون ملعون‌هاست... و ما خودمون شامل همون لعن میشیم و از رحمت خدا دور... @sh_hosein
📜عنوان: منِ امام حسین یا منِ شمر؟ 📖 موضوع: هیولای کوچک 🔖 قسمت ۱ چند نفر از لات‌ها و جوانان، زمان میرزای قمی (حدود ۲۹۵ سال قبل) از روی جوانی و جهالت شرط بستند که میرزا را عصبانی کنند. از بس که این میرزا بُردبار بود. ۱۰۰ تومن شرط بستند که آیا می‌شود میرزا را عصبانی کرد یا نه؟. صد تا یه تومنی. قدیم ۱۰۰ تومن خیلی پول بوده. حدود ۵۰ یا ۶۰ سال پیش در مشهد یک کوچه‌ای بود به نام کوچه حاجی صد تومنی. که این حاجی ۱۰۰ تا یه تومنی پول داشت معروف بود. حالا ۲۰۰ سال قبل شرط بستند که اگر میرزا را عصبانی کردند ۱۰۰ تومن برنده شوند. گفتند: خب چیکار کنیم که میرزا رو عصبانی کنیم؟ یکی از این لات‌ها گفت: من میتونم. من میرزا را عصبانی می‌کنم. گفت: نیمه شب میرم از خواب بیدارش می‌کنم و ازش مسئله می پرسم. میرزا عصبانی میشه که آخه ساعت یک شب وقتی مسئله پرسیدنه؟ رفت ساعت ۱ شب در زد. جناب میرزا از خواب بیدار شدند آمدند در را باز کردند و فرمودند: سلام علیکم بفرمایید. دید میرزا عصبانی نشد. گفت: حاج آقا یه مسئله ای داشتم. میرزا فرمودند: بپرس. گفت: ببخشید تا شما رو دیدم مسئله یادم رفت. پیش خودش گفت: خب دیگه اینجا عصبانی میشه و میگه: مرد مؤمن! تو منِ پیرمردِ آیت‌الله رو اومدی از خواب بیدار کردی نصفه شب، حالا میگی مسئله دارم و یادم رفته؟ میرزا فرمودند: مانعی نداره عزیزم. من در همین اتاق خوابیدم برو استراحت بکن وقتی که مسئله‌ت یادت امد بیا به من جوابت را بدهم. رفت یک ساعت بعد آمد، دوباره در زد. میرزایِ بزرگوار امدن دم در فرمودند: بفرما آقا جان! گفت: مسئله داشتم. فرمودند: بپرس. گفت: آقا تا شما رو دیدم دوباره یادم رفت. دوباره پیش خودش گفت: خب دیگه اینجا عصبانی میشه. دید نه عصبانی نشد. فرمودند: مانعی نداره. برو جانِ من. دوباره بیا. هر وقت خواستی بیا. رفت یک ساعت بعد دوباره در زد. میرزا آمدند دم در: بله آقا جان! گفت: مسئله ای دارم. میرزا فرمودند: بپرس دید عصبانی نشد. گفت پس یه مسئله بدی بپرسم که ایشونو عصبانی کنه. گفت: میرزا! خواستم بدانم نجاست انسان چه مزه‌ای میده؟ پیش خودش گفت: دیگه اینو بگم چکِ رو خوردم. میرزا با اخلاق حلیمی که داشت شروع کرد برایش توضیح دادن: که در سه مرحله سه مزه پیدا میکنه. لات گفت: میرزا مگه خوردی که مزه‌اش رو میدونی؟ دوباره گفت: اگه اینو بگم میرزا عصبانی میشه و بُردم. باز میرزا بزرگوارانه شروع کرد براش توضیح دادن. این لات خم شد دست میرزا رو بوسید. گفت: ما که ۱۰۰ تومن رو باختیم؛ اما میرزا تو هم ما را آدم کردی. 📝نگارنده: حسین ابراهیمی ✅ نشـراین پیام‌صـدقه‌جـاریه‌است. @sh_hosein
هدایت شده از یاس‌فاطمی🇵🇸غَزةّسَتنتَصر
دستت به گیسوان رهایش نمی‌رسد! از دوردست‌ها به نگاهی بسنده کن...
شب‌های جمعه دور و بر قتلگاه عشق با نالۀ کبود زنی فَابکِ لِلحُسَین @sh_hosein
سلام علیکم ان شاءالله در آینده خصلت‌های دیگه رو هم در کانال میذارم. التماس دعا
سلام علیکم ۱. متأسفانه امکان اینکه مطالب رو با سند بذارم، نیست. چون قبلا هم عرض کردم: ان شاءالله قصد چاپ دارم. پ.ن: اطمینان داشته باشید که همه مطالب مستند هست. ۲. ان شاءالله در آینده صفات دیگر شمر رو هم در کانال میذاریم التماس دعا