📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: بیعت اجباری امیرالمؤمنین علیهالسلام
📌جواب حديث جعلى ابوبكر:
دلیل بر دروغ بودن سخنی که به پیامبر نسبت دادید کلام خداوند تعالی است که:
«اَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَ آتَيْنَاهُمْ مُلْكاً عَظيماً»؛ آیا بر مردم حسد میبرند بر آنچه خداوند از فضلش به آنان داده است؟ ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان حکومت بزرگ دادیم.
کتاب یعنی نبوت و حکمت یعنی سنت و حکومت یعنی خلافت، و ما آل ابراهیم هستیم.
📌دفاع مقداد و سلمان و ابوذر از امیرالمؤمنین:
مقداد برخاست و گفت: یا علی! به من چه دستور میدهی؟ بهخدا قسم اگر امر کنی با شمشیرم میزنم و اگر امر کنی خودداری میکنم.
علی علیهالسلام فرمود: ای مقداد، خودداری کن و پیمان پیامبر و وصیتی که به تو کرده را بیاد بیاور.
سلمان میگوید: برخاستم و گفتم قسم به آنکه جانم به دست اوست، اگر من بدانم که ظلمی را دفع میکنم یا برای خداوند دین را عزت میبخشم شمشیرم را بر دوش میگذارم و با استقامت با آن میجنگم. آیا بر برادر پیامبر و وصیش و جانشین او در امتش و پدر فرزندانش هجوم میآورید؟ بشارت باد شما را به بلا، و ناامید باشید از آسایش!
ابوذر برخاست و گفت: ای امتی که بعد از پیامبرش متحیر شده و به سرپیچی خویش خوار شدهاید، خداوند می فرماید: «إِنَّ اللهَ اصْطَفَى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ، ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضِ وَ اللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»؛ خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر همۀ جهانیان برگزید، نسلی که از یکدیگرند، و خداوند شنونده و دانا است.
آل محمد فرزندان نوح و آل ابراهیم از ابراهیم و برگزیده و نسل اسماعیل و عترت محمدِ پیامبرند.
آنان اهلبیت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد ملائکهاند.
آنان همچون آسمان بلند و کوههای پایدار و کعبۀ پوشیده و چشمه زلال و ستارگان هدایت کننده و درخت مبارك هستند که نورش میدرخشد و روغن آن مبارک است.{اشاره به آیه ۳۵ سوره نور دارد}
محمد خاتم انبیاء و آقای فرزندان آدم است، و على وصیّ اوصیاء و امام متقین و رهبر سفید پیشانیان معروف است، و اوست صدیق اکبر و فاروق اعظم و وصیّ محمد و وارث علم او و صاحب اختیارتر مردم نسبت به مؤمنین، همانطور که خداوند فرموده:
النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ انْفُسِهِمْ وَ اَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَ أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ في كِتَابِ اللهِ؛ پیامبر نسبت به مؤمنین از خودشان صاحب اختیارتر است و همسران او مادران آناناند و خویشاوندان در کتاب خدا بعضی بر بعضی اولویت دارند.
هر که را خدا مقدّم داشته جلو بیندازید و هر که را خدا مؤخر داشته عقب بزنید، و ولایت و وراثت را برای کسی قرار دهید که خدا قرار داده است.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۴
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#بیعت_اجباری_امیرالمؤمنین علیهالسلام
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: بیعت اجباری امیرالمؤمنین علیهالسلام
📌تهديد عمر به قتل برای بیعت:
عمر، در حالیکه ابوبکر بالای منبر نشسته بود به او گفت: چطور بالای منبر نشستهای و این مرد{اشاره به امیرالمؤمنین است} نشسته و روی جنگ دارد و بر نمیخیزد با تو بیعت کند. دستور بده گردنش را بزنیم!
این در حالی بود که امام حسن و امام حسین ایستاده بودند. وقتی گفتهٔ عمر را شنیدند به گریه افتادند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام آن دو را به سینه چسبانید و فرمود: گریه نکنید بخدا قسم بر قتل پدرتان قدرت ندارند.
📌دفاع ام ایمن و بُرَیدہ اسلمی از امیرالمؤمنین:
ام ایمن پرستار پیامبر آمد و گفت: ای ابوبکر، چه زود حسد و نفاق خود را ظاهر ساختید!
عمر دستور داد تا او را از مسجد بیرون کردند و گفت: ما را با زنان چه کار است.
بریدۀ اسلمی برخاست و گفت: ای عمر! آیا بر برادر پیامبر و پدر فرزندانش حمله میکنی؟ تو در میان قریش همان کسی هستی که تو را آن طور که باید میشناسیم! آیا شما دو نفر همان کسانی نیستید که پیامبر به شما فرمود: نزد علی بروید و به عنوان امیرالمؤمنین بر او سلام کنید؟
شما هم گفتید آیا از امر خدا و امر رسولش است؟ فرمود: آری.
ابوبکر گفت: چنین بود ولی پیامبر بعد از آن فرمود: برای اهلبیت من نبوت و خلافت جمع نمیشود.
بریده گفت: «بخدا قسم پیامبر این را نگفته است. بهخدا قسم در شهری که تو در آن امیر باشی سکونت نمیکنم.»
عمر دستور داد تا او را هم زدند و بیرون کردند.!
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۴
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#بیعت_اجباری_امیرالمؤمنین علیهالسلام
@sh_hosein
اینجا
خط مقدم
جایی که خداوند همه بندگان مخلص اش را انگار گلچین کرده است.
خط مقدم
نقطه شروع یک دست آورد بزرگ به دست کسانی است که از هیچ چیز دریغ نکردند برای رسیدن به مقام راضِيَةً مَرْضِيَّةً.
جوانانی در این خط زیسته اند، که قطعا خیلی هایشان الان عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ هستند.
قصه شجاعت است و ازجان گذشتن.
گمشده نسل امروزمان هست انگار.
و گمشده من.
من لابه لای قصه از جان گذشتن شان خودم را جستجو می کنم.
وقتی همیشه سر بر آسمان داشته ام.
اینجا شروع اقتدار کشوری است که جوانانش با خدا معامله هایشان را انجام داده اند و بهای جان هایشان را جز بهشت به چیزی نفروخته اند.
غیرت از سر و رویشان می بارد و تمام عالم شرمسار از سربه زیریشان است.
#عاشقانه_ای_برای_تو
#دفاع_مقدس
@sh_hosein
✅ #رهایی_از_رابطه_حرام ۱۵
⭕️ یکی از طبایعی که معمولاً خیلی سخت میتونن روابط حرام رو ترک کنند طبع #سودا هست.
🚭 سوداییها معمولاً وابستگی بسیار شدیدی به سایر طبایع و خصوصاً دمویها پیدا میکنند به طوری که گاهی وقتها در صورت بهم خوردن رابطه، طرف سودایی اقدام به خودکشی میکنه!😒
💢 فرد سودایی به خصوص دختران به خاطر تخیلات شدیدی که دارن هر پسری رو که میبینن شروع به تخیل در مورد اون طرف میکنند و توی ذهنشون رویا پردازی زیادی دارند.
💢 سوداییها علی رغم ذهن پیچیده و فلسفی که دارند افراد سادهای هستند و خیلی زود تحت تاثیر حرفهای عاطفی طرف مقابل قرار میگیرند و معمولاً ازشون سوء استفاده میشه.
🔵 به طور کلی هر طبعی که به دنبال روابط حرام باشه بعد از یه مدت دچار غلبه سودا خواهد شد و این غلبه سودا راه رو برای پایان این گونه روابط میبنده.
✅ با اصلاح تغذیه و استفاده از غذاهای گرم و تر و تازه تا حدّ زیادی میشه سودای بدن رو کاهش داد. ضمناً استفاده از گوشت بره فوق العاده احساسات عاطفی انسان رو کم و متعادل میکنه.
💢 خصوصا افرادی که مدتها درگیر این روابط هستند باید از خوردن غذاهای سودا زا مثل انواع فست فودها و نوشابه و تنقلات و سردیجات و ترشیها خودداری کنند.
✅ نشر این پیام صدقه جاریه است.
@sh_hosein
در هنگامی که حضرت ختمی مرتبت گزارش سفر تجارت خود را برای خدیجه بیان میفرمود و او اظهار شادی و خوشبختی از ملاقات آن حضرت مینمود این رباعی را با نهایت شوق و خوشحالی انشاء کرد:
فَلَو أَنّني أمسَيتُ فِي كلِّ نِعمَة؛
اگر همه نعمتهای دنیا از آن من باشد.
وَ دامَت لِي الدُّنيا وَ مُلك الأكاسِرة؛
اگر سلطنت همه پادشاهان مال من باشد.
فَما سَوِيَت عِندي جَناح بَعُوضَة؛
همهی اینها به اندازه بال مگسی نمیارزد.
إذا لَم يَكن عَيني لِعَينك ناظِرة؛
وقتی چشمانم نتواند چشمانت را ببیند.
بحارالأنوار، جلد ۱۶، صفحه ۵۲
@sh_hosein
بر من منت بگذار
و بگذار نگاهت کنم
و خودت به چشم محبت و لطف نگاهم کن
رویت را از من برنگردان
و مرا هم جزو آنهایی قرار بده
که کمک کردی تا کامروا شوند
و پیش تو به جاهایی برسند!
ای خدایی که جواب دعا را میدهی
ای از همه مهربانها مهربانتر!
#درگوشی_های_عاشقانه
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: بیعت اجباری امیرالمؤمنین علیهالسلام
📌کیفیت بیعت اجباری امیرالمؤمنین:
عمر گفت: برخیز ای فرزند ابیطالب و بیعت کن!
حضرت فرمود: اگر انجام ندهم چه خواهید کرد؟
گفت: بهخدا قسم در این صورت گردنت را میزنیم!
اميرالمؤمنین سه مرتبه حجّت را بر آنان تمام کرد و سپس بدون آنکه کف دستش را باز کند دستش را دراز کرد.
ابوبکر هم روی دست او زد و به همین مقدار از او قانع شد.
علی علیهالسلام قبل از آنکه بیعت کند در حالیکه طناب برگردنش بود خطاب به پیامبر صدا زد:
ای پسر مادرم، این قوم مرا خوار کردند و نزدیک بود مرا بکشند. {اشاره به آیه ۱۵۰ سوره مبارکه اعراف دارد}
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۴
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#بیعت_اجباری_امیرالمؤمنین علیهالسلام
@sh_hosein
#پیام_ناشناس
سلام علیکم
از دغدغه جنابعالی بسیار خرسند شدم🌸
اول اینکه دغدغه #منویات رهبری رو بنده هم دارم.
دوم اینکه در اوایل بحث این نکته را متذکر شدم این کاری که بنده دارم انجام میدهم با تفرقه متفاوت هست.
و وحدتی که امام و رهبری فرمودند به این معنا نیست که ما حتی نقلهای تاریخی رو نباید بیان کنیم.
بلکه مطالعه و نقل اتفاقات تاریخی بسیار مهم و اساسی هست.
از خود رهبر معظم نقل هست که تاریخ اسلام رو باید سطر به سطر خوند.
خب قاعدتا همه این اتفاقات در تاریخ اسلام صورت گرفته و خوندن و نشرش بر همه ما واجب هست.
سوما در مباحث مندرج فقط تاریخ هست و برداشتی از حقیر در اون مطالب نیست و همه مطالب طبق سندی که درج شده از کتاب "اسرار آل محمد" هست.
اگر فرمایشی دارید باز درخدمت هستم.
#التماسدعا
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: بیعت اجباری امیرالمؤمنین علیهالسلام
📌بیعت زبير و سلمان و ابوذر و مقداد:
به زبیر گفته شدد بیعت کن. ولی ابا کرد. عمر و خالد بن ولید و مغيرة بن شعبه با عدهای از مردم به همراهشان بر او حمله کردند و شمشیرش را از دستش بیرون کشیدند و آنرا بر زمین زدند تا شکستند و او را کشان کشان آوردند.
زبیر -در حالیکه عمر روی سینهاش نشسته بود- گفت: «ای پسر صهّاک، بخدا قسم اگر شمشیرم در دستم بود از من فاصله میگرفتی»، و سپس بیعت کرد.
سلمان میگوید سپس مرا گرفتند و برگردنم کوبیدند تا مثل غدهای ورم کرد. سپس دست مرا گرفتند و آنرا پیچانیدند. لذا به اجبار بیعت کردم.
سپس ابوذر و مقداد به اجبار بیعت کردند، و احدی از امت غیر از علی علیهالسلام و ما چهار نفر به اجبار بیعت نکردند، و در بین ما هم احدی گفتارش شدیدتر از زبیر نبود.
او وقتی بیعت کرد چنین گفت:
ای پسر صهّاك، بهخدا قسم اگر این طاغیانی که تو را کمک کردند نبودند تو در حالی که شمشیرم همراهم بود نزدیک من نمیآمدی، به خاطر پستی و ترسی که از تو سراغ دارم، ولی طاغیانی یافتهای که به کمک آنان قوی شدهای و قهر و غلبه نشان میدهی.
عمر عصبانی شد و گفت: آیا نام صّهاک را می آوری؟
گفت: مگر صهّاک کیست؟! و چه مانعی از ذکر نام او هست؟ صهاک زنی زنا کار بود آیا این مطلب را انکار میکنی؟ آیا کنیز حبشی جدم عبدالمطلب نبود که جد تو نفیل با او زناکرد و پدرت خَطّاب را به دنیا آورد. عبدالمطلب هم صهّاک را بعد از زنایش به جدت بخشید و بعد خطاب را به دنیا آورد. خطاب غلامِ جدِ من و ولد الزنا است!
ابوبکر بین آن دو را اصلاح کرد و هرکدام دست از یکدیگر برداشتند.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۴
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#بیعت_اجباری_امیرالمؤمنین علیهالسلام
@sh_hosein