در عملیات سیدالشهدا علیهالسلام وقتی دشمن بر ما مسلط شد کار گره خورد بیشتر از نود نفر همان شب به شهادت رسیدند.
حاج حسین بچههایی را که مانده بودند، جمع کرد و گفت «بچه ها، این جا دیگر سلاح کار نمیکند امشب شب عاشور است. هر کس میخواهد اباعبدالله را یاری کند با من بیاد امشب باید با خون مبارزه کنیم. امشب تکلیف این است.»
در مقابل دشمن ایستاد رجز خواند و از خودش گفت.
دشمن جهنمی از آتش درست کرده بود ولی این چیزی از دلاوری حاج حسین کم نمیکرد.
این رجزخوانی حسین به بچه ها روحیه داد میگفت: من فرزند خمینیام، من سرباز خمینیام، من سرباز حسین بن علیام.
صدای «حسین حسین» و «یازهرا» توی دشت فکه بلند شد.
حاج حسین گفت سینهای که به استقبال گلوله های دشمن میرود، باید باز شود.
دکمههای پیراهنش را باز کرد و گفت: «گلوله ها ببارید. اگر با ریختن خون من اسلام احیا می شود پرچم اسلام استوار میشود، تیرها ببارید.» واقعه کربلا در دشت فکه زنده شد.
🌱شهید حسین اسکندرلو
🎙راوی: سردار حاج علی فضلی
#شهید_حسین_اسکندر_لو
@sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
در عملیات سیدالشهدا علیهالسلام وقتی دشمن بر ما مسلط شد کار گره خورد بیشتر از نود نفر همان شب به شها
آمد به خواب شخصی و فرمود:
روضه حضرت علی اصغر علیهالسلام بخوانید. ما در روضه شرکت میکنیم...
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#شهید_حسین_اسکندر_لو
@sh_hosein