eitaa logo
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
575 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
489 ویدیو
50 فایل
مسیرهای طولانی را فقط شوق و علاقه درمان می‌کند و یک زمزمه‌ی آرام از تو گفتن و شنیدن و یک قلبِ‌زیبا برای تکیه دادن... #امام_زمان 📲 توسط ادمین اداره می‌شود. ✍️ انتقادات و پیشنهادات:
مشاهده در ایتا
دانلود
مقبل میگه: با خودم گفتم خدایا نباید در رابطه با دخول به حرم کسی دیگری را مانع شوند. یکی گفت درست میگویی مقبل اما الان فاطمه زهرا و خدیجه کبری و آسیه و هاجر و ساره (سلام‌الله‌علیهم) و عده ای از حوریان در حرم مشغول زیارتند. چون تو نامحرمی اجازه ورود نخواهی داشت. پرسیدم توکیستی؟ گفت: من از فرشتگان حافّین هستم، حالا برای اینکه ناراحت نشوی بیا تا تو را به قسمت‌های دیگر حرم هدایت کنم. در سمت غربی صحن مطهر مجلسی با شکوه بود... ادامه دارد‌‌‌... @sh_hosein
از او راجع به حاضرین در مجلس سوال کردم. گفت: پیامبرانند از آدم تا خاتم که همه برای زیارت قبر سید الشهدا (علیه‌السلام) آمده اند. مقبل میگه: حضرت رسول صلی الله علیه و آله را دیدم که فرمود بروید به بگویید بیاید. ناگاه دیدم محتشم با همان قیافه، قدی کوتاه و چهره ای نورانی و عمامه ای ژولیده وارد شد حضرت به منبری که در آنجا بود اشاره فرمودند که ای محتشم برو بالا و هر چه بالا میرفت. حضرت میفرمود: برو بالاتر تا پله نهم رسید ایستاد ومنتظر دستور پیامبر بود. حضرت فرمود: ای محتشم امشب شب عاشوراست، از آن اشعار جانسوزت بخوان و محتشم شروع کرد به خواندن اشعارش. ادامه دارد... @sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
از او راجع به حاضرین در مجلس سوال کردم. گفت: پیامبرانند از آدم تا خاتم که همه برای زیارت قبر سید ال
اشعاری که محتشم خواند: کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون طپیده میدان کربلا گر چشم روزگار بر او زار میگریست خون میگذشت از سر ایوان کربلا نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد فریاد العطش ز بیابان کربلا ادامه دارد... @sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
اشعاری که محتشم خواند: کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون طپیده میدان کربلا گر چشم روزگار بر
‌ اینجا بود که صدای گریه و ناله از پیامبران بلند شد… حضرت رسول صلی الله علیه و آله گریه کنان می فرمود: ای پدران من! ای عزیزان! ببینید با فرزندم حسین چه کرده اند، آب فراتی که همه حیوانات از آن مینوشند بر فرزندم حرام کردند. سپس اشاره کرد که محتشم باز هم بخوان. محتشم ادامه داد: روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار ادامه دارد... @sh_hosein
در این لحظه گریه آنقدر زیاد شد که گویی صدای گریه به عرش میرسید. محتشم خواست تا پایین بیاید حضرت فرمود باز هم بخوان زیرا هنوز دلها از گریه خالی نشده. محتشم اطاعت امر کرد و در حالیکه عمامه اش را از سر برداشت و فریاد کنان صدا زد یا رسول الله: این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی دود از زمین رسانده به گردون حسین توست این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست ادامه دارد... @sh_hosein
با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کرد و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکرند. و ملکی این شعر محتشم را میخواند: خاموش محتشم که دل سنگ آب شد بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد خاموش محتشم که از این حرف سوزناک مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد محتشم لب فرو بست و از منبر پایین آمد. ادامه دارد... @sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کرد و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکرند. و ملکی
‌ پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عبای خود را بر دوش انداخت... ادامه دارد... @sh_hosein
مقبل می‌گوید: من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان. هر چه انتظار کشیدم نفرمود. مأیوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند ای مقبل! فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمود به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند. ادامه دارد... @sh_hosein
مقبل گوید رفتم روی منبر پله اول ولی دیگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به من نفرمود برو بالاتر. فهمیدم مقام از من خیلی بالاتر است. شروع کردم به خواندن اشعارم: نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت کشید پا ز رکاب آن خلاصه ایجاد به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ادامه دارد... @sh_hosein
تا این اشعار را خواندم حوریه ای آمد و گفت: مقبل دیگر نخوان که زهرا سلام الله علیها غش کرد. مقبل گوید: از منبر فرود آمدم و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به عنوان صله چیزی به من عطا نفرمود. ناگهان امام حسین علیه السلام را در همان حالت رویا دیدم که ازآن حلقوم بریده صدا زد: ای مقبل من خودم خلعت تو را خواهم داد. ادامه دارد... @sh_hosein
مقبل گوید در این حال از خواب بیدار شدم. فردای آن روز قافله ای به قصد زیارت حرکت کرد و مرا همراه خود بردند. تمام. @sh_hosein
اللهم ارزقنا توفیق زیارة الحسین علیه‌السلام فی‌ الدنيا و شفاعة الحسین علیه‌السلام فی الآخره...
مبادا این‌ را‌ آنقدر‌ جدی‌ بگیری که‌ آخرتت‌ را‌ فراموش‌ کنی! دنیا‌ به‌ مثل‌ شیشه‌ای‌ میماند‌ که یكدفعه‌ میبینی‌ از‌ دستت‌ افتاد‌ و‌ شکست. @sh_hosein
308.6K
تنها پادکست انگیزشی که حوصلم میکشه گوش بدم پادکستای این طلبه اصفهانیه😂 @sh_hosein
دلیل عافیت از من اگر سراغ کنند بگو که در همه عمر مبتلای تو بود... @sh_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه‌با‌دست‌پر‌از‌كرببلا‌می‌رفتند؛ غیر‌زینب‌كه همه‌زندگی‌اش‌غارت‌شد... @sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
دلیل عافیت از من اگر سراغ کنند بگو که در همه عمر مبتلای تو بود... #دلتنگی @sh_hosein
تپش های قلبمان گاهی احتیاج دارد به هوای تازه همان هوایی که از بین الحرمین استشمام می کنیم... @sh_hosein
54.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «من از هلند می‌آیم» 📖 روایتگر حضور زن تازه مسلمان شده هلندی در پیاده روی اربعین و حال و هوای عجیبش است که داستان جالب مسلمان و با حجاب شدنش را بیان می‌کند. 👤 کارگردان: محمد کرم زاده 👤 تهیه کننده: سید کوشا اعتمادی ⏱️| مدت زمان: ۶ دقیقه @sh_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین حالا.... دقیقا چند دقیقه قبل هنگامی که من؛ تو؛ خانواده هامون در خواب ناز بودیم این بچه ها در غزه به خون خود غلتیدند. خدایا به حضرت عباس قسمت میدیم یا جون ما رو بگیر یا جون این صهیونیست های خبیث رو ......... شکایت می کنیم از این اوضاع به محضر امام زمانمان‌ آقاجان به مادرتان قسم دیگر یک راهی برای این مردم گرفتار باز کنید. دختر دارها بهتر می فهمند! @sh_hosein
بودن هر آدمی توی زندگیم یه تجربه جدید برای ساخته شدن مَن داشته!
پریشونم حسین ....mp3
2.95M
پریشونم، یه جورایی من شبیه مجنونم من از کی عاشق شدم نمی دونم بدون تو زندگی نمیتونم... 🎙کربلایی حسین ستوده @sh_hosein
تفاوت زیادی است میانِ: با ! سرنوشتِ 'جَو زده‌ها' به عاشورا ختم شد! و سرآغازِ ثابت‌قدمان از عاشورا است... @sh_hosein
وقتی به خانه دل مینگرم؛ وَ خَسِرَ المُتَعرِّضُونَ الّا لَکَ...
📜 ماجرای وصیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله چه بود؟ روایتی که در ادامه می‌خوانید، اشاره دارد به قلم و دوات خواستن حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بستر بیماری، برای نوشتن وصیتی به مسلمانان که پس از وی گمراه نشوند. شرح این مطلب در کتاب تقویم الشيعة آمده است. #شهادت_رسول_الله #شهادت_پیامبر @sh_hosein