شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم 📖موضوع: وقایع #سقیفه از لسان سلمان فارسی 📌ا
این خودش روضهست و ساعتها گریه میخواد😔
روزها گذشت
تا فهمیدم
چقدر میتوانم دوستت داشته باشم...
وقتی گلهای بابونه
سربه زیر،
دلدادگی هایمان را تماشا میکردند
@sh_hosein
✅ #رهایی_از_رابطه_حرام ۹
⭕️ حالا اگه کسی گرفتار چنین رابطهای شده باشه باید چیکار کنه؟😭
👈در این زمینه چند تا کار باید انجام بشه:
❇️ اول اینکه روابط اینطوری رو بسته به موقعیتش به دو روش میشه قطع کرد:
۱. در مواردی باید کم کم چنین روابطی رو ترک کرد
۲. در مواردی هم باید یک دفعهای قطعش کرد.
🔵 مواردی که رابطه خیلی عمیق و طولانی شده باشه رو باید کم کم قطعش کرد. راهش هم اینه که به طرف مقابل صادقانه بگید که من میخوام یه زندگی جدید رو شروع کنم و این رابطه رو میخوام کم کنم.☺️
🔸 بعد بگو از این به بعد نهایتا روزی یه پیام میدم.
🔹 بعد از یه هفته بگو که از این به بعد هفتهای یه پیام میتونم بدم!
🔸 بعد از دو هفته بگو از این به بعد فقط ماهی یه پیام میتونم بدم!☺️
💢 معمولا طرف مقابل اگه خیلی گیر نباشه همون جمله اول که بهش گفته بشه خودش تا آخر خط رو میره و دیگه بی خیال میشه! در واقع از این رابطه #ناامید میشه!
و "ناامید کردن انسان از رسیدن به لذت گناه" باعث میشه که زودتر بی خیال گناه بشه.
☢️ ضمن اینکه این روابط چون طبق هوای نفس هست با شنیدن چنین جملاتی سریع به طرف مقابل بر میخوره و ممکنه همون اول بلاک هم بکنه! هیچ چارهای نیست جز اینکه از جلوی چشمتون کنار بره و تعداد دفعات دیدن پروفایل طرف مقابل رو کم کنید!
در هر صورت:
از دل برود هر آنکه از دیده برفت...
✅ نشر این پیام صدقه جاریه است.
@sh_hosein
•
با شیر طعم روضهتان را چشیدهام
وقـتی سَری به چـشم تـرِ مـادرم زدی!
•
🏴وفات حضرت سکینه سلاماللهعلیها را خدمت شما عزیزان تسلیت عرض میکنم.
@sh_hosein
من که از همه بریدهام و جز تو دیگر چیزی برایم
مهم نیست
تنها به تو میل و رغبت دارم
خواستهام تویی، نه هیچ کس دیگر
شب بیداری و بی خوابیام فقط به عشق توست
مایه روشنی چشمم دیدار توست
آرزوی قلبیام رسیدن به تو
و شوقم فقط برای توست.
شیفتگیام تنها در مسیر محبت تو
دلدادگیام در هوای تو
و آرزویم خشنودی توست.
حاجتی جز دیدنت و خواهشی جز
همسایگی ات ندارم
آخرِ خواسته من نزدیک شدن به تو
و سرخوشی و آرامشم در رازونیاز با توست.
دوای دردم
درمان نفس تنگیام
خنکای آتش دلم
و پایان اندوهم
پیش توست؛
فقط تو!
#درگوشی_های_عاشقانه
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: وقایع #سقیفه از لسان سلمان فارسی
📌جمع قرآن و دعوت به آن:
وقتی حضرت عهد شکنی و بیوفایی آنان را دید خانه نشینی اختیار کرد و به قرآن رو آورد و مشغول تنظیم و جمع آن شد، و از خانهاش خارج نشد تا آنکه آنرا جمع آوری نمود در حالیکه قبلاً در اوراق و تکه چوبها و پوستها و کاغذها (نوشته شده) بود.
وقتی حضرت همه قرآن را جمع مینمود و آنرا با دست مبارک خویش طبق تنزیل و تأویلش و ناسخ و منسوخش مینوشت، ابوبکر به سراغ او فرستاد که بیرون بیا و بیعت کن.
على علیهالسلام جواب فرستاد: من مشغول هستم و با خود قسم یاد کردهام که عبا بر دوش نیندازم جز برای نماز، تا آنکه قرآن را تنظیم و جمع نمایم. آنان هم چند روز دربارۀ او سکوت اختیار کردند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام قرآن را در یک پارچه جمع آوری نمود و آن را مهر کرد. سپس بیرون آمد در حالیکه مردم با ابوبکر در مسجد پیامبر اجتماع کرده بودند.
حضرت با بلندترین صدایش فرمود:
ای مردم! من از روزی که پیامبر از دنیا رفته به غسل آنحضرت و سپس به قرآن مشغول بودهام تا آنکه همۀ آن را بصورت یک مجموعه در این پارچه جمع آوری نمودم. خداوند بر پیامبر آیهای نازل نکرده مگر آنکه آنرا جمع آوری کردهام، و آیهای از قرآن نیست مگر آنکه آنرا جمع نمودهام، و آیهای از آن نیست مگر آنکه برای پیامبر خواندهام و تأویلش را به من آموخته است».
سپس فرمود: «برای آنکه فردا نگوئید: ما از این مطلب بی خبر بودیم»! و بعد فرمود:
و بدین جهت که روز قیامت نگوئید من شما را به یاری خویش دعوت نکردم و حق خود را برایتان یادآور نشدم و شما را به کتاب خدا از ابتدا تا انتهایش دعوت نکردم
عمر گفت: قرآنی که همراه خود داریم ما را از آنچه بدان دعوت میکنی بی نیاز مینماید!
سپس علی علیهالسلام داخل خانهاش شد.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۲
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#وقایع_سقیفه_از_لسان_سلمان_فارسی
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: وقایع #سقیفه از لسان سلمان فارسی
📌اتمام حجت بر ابوبکر در القاب ادعایی:
عمر به ابو بکر گفت:
سراغ علی بفرست که باید بیعت کند، و تا او بیعت نکند ما صاحب مقامی نیستیم، و اگر بیعت کند از جهت او آسوده میشويم.
ابوبکر کسی را نزد علی فرستاد که #خلیفهٔ_پیامبر را جواب بده!
فرستاده نزد حضرت آمد و مطلب را عرض کرد.
حضرت فرمود: «سبحان الله، چه زود بر پیامبر دروغ بستید! او و آنانکه اطراف او هستند میدانند که خدا و رسولش غير مرا #خلیفه قرار ندادهاند.
فرستاده آمد و آنچه حضرت فرموده بود رسانید.
(ابوبکر) گفت: برو به او بگو: #امیرالمؤمنین_ابوبکر را جواب بده او هم آنچه گفته بود به حضرت خبر داد علی علیهالسلام فرمود: سبحان الله، بخدا قسم زمانی طولانی نگذشته است که فراموش شود. بخدا قسم او میداند که این نام ( #امیرالمؤمنین ) جز برای من صلاحیت ندارد. پیامبر به او که هفتمی در میان هفت نفر بود امر کرد و به عنوان #امیرالمؤمنين بر من سلام کردند. او {ابوبکر} و رفیقش عمر از میان هفت نفر سؤال کردند و گفتند: آیا حقی از جانب خدا و رسولش است؟ پیامبر به آن دو فرمود: آری حق است، حقی از جانب خدا و رسولش که او امیرمؤمنان و آقای مسلمانان و صاحب پرچم سفید پیشانیان شناخته شده است. خداوند عزّوجلّ او را در روز قیامت بر کنار صراط مینشاند و او دوستانش را به بهشت و دشمنانش را به جهنم وارد میکند.
فرستاده ابوبکر رفت و آنچه حضرت فرموده بود به او خبر داد.
سلمان میگوید: آن روز را هم دربارۀ او سکوت کردند.
📌کمک خواهی اصحاب کساء از صحابه برای بار چهارم:
شب هنگام که شد علی علیهالسلام حضرت زهرا سلاماللهعلیها بر چهارپایی سوار کرد و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را گرفت، و احدی از اصحاب پیامبر را باقی نگذاشت مگر آنکه در منزلشان نزد آنان رفت، و حق خود را برای آنان یادآور شد و آنان را به یاری خویش فراخواند. ولی هیچکس جز ما چهار نفر او را اجابت نکرد.
ما سرهایمان را تراشیدیم و یاری خود را مبذول داشتیم، و زبیر در یاریاش از همه ما شدّت بیشتری داشت.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۲
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#وقایع_سقیفه_از_لسان_سلمان_فارسی
@sh_hosein
عزیزدلم...
من
قلبم را
روبه روی ضریحتان
حوالی دلتنگی هایم برای شما
جا گذاشته ام
#عاشقانه_ای_برای_تو
@sh_hosein
✅ #رهایی_از_رابطه_حرام ۱۰
🔶وقتی گفته میشه که رابطهت رو باهاش قطع کن، یکی از حرفایی که زیاد زده میشه اینه که ما دو تا "عاشق" همدیگهایم و هیچ وقت نمیتونیم بدون همدیگه زندگی کنیم!😢❤️
☢️ ببینید این روابط اسمش عشق نیست! بلکه هوای نفس و "خودخواهی" هست.
❤️ معنای ساده عشق اینه: هر چی تو بگی! من میخوام مال تو باشم و در خدمت تو باشم...😌💕
⭕️ اما روابط با نامحرم چون از جنس هوای نفسه معناش اینه: هر چی تو بگی البته تا زمانی که در خدمت منی! اگه قرار باشه مال من نباشی میخوام اصلا نباشی!😤
💢 بنابراین هیچ وقت فکر نکنید که شما دوتا عاشق همدیگه هستید!
به خاطر همین هم هست که معمولاً تا توی این روابط، یک طرف میخواد ترک کنه، طرف مقابل عصبی میشه و توهین و تهدید میکنه و...
🚫 پس این روابط هوای نفسه، و هوای نفس رو هم باید با #مبارزه_شدید سر جاش بشونی!😒
هوای نفس رو شما هر چقدر بهش لذت بدی ده برابر زندگیت رو #تلخ و سرد میکنه...
پس محکم بایست و این روابط رو ترک کن...
نترس...
چیزی نمیشه...
خدا مراقبته...
✅ نشر این پیام صدقه جاریه است.
@sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
عزیزدلم... من قلبم را روبه روی ضریحتان حوالی دلتنگی هایم برای شما جا گذاشته ام #عاشقانه_ای_برای_تو
قرار بر این بود
که زود دلتنگ شوم،
و شدم...
@sh_hosein
شین حا الف...🇮🇷🇵🇸🇱🇧
شب جمعه است... الان کی جای ما ضریحت رو بغل گرفته حسین... #دلتنگی #نذر_عاشقی #شب_جمعه @sh_hosein
عشق از همانجایی شروع شد
که حالمان با هیچ چیز خوب نشد
اِلا دوست داشتنت...
@sh_hosein
چند شب پیش رفتم کتابفروشی و دنبال کتاب خاصی میگشتم.
وقتی از فروشنده پرسیدم، گفتند که نداریم...
بعد گفتند کتابهای دیگهای از ایشون داریم، مثل: الیالحبیب و...
موضوعش را که پرسیدم نظرم را جلب کرد.
چندین سال هست که با قلمشون آشنا هستم. مهمترین ویژگی قلمشون "نوع نگاه" هست.
ماها عادت کردیم به نگاههای تکراری، همه چیز را به یک دید میبینیم.
حتی به اتفاقات در کربلا به یک نوع نگاه میکنیم.
ایشون اولین کاری که در معرفی حبیب بن مظاهری که ماها با یک نگاه خاص، بهش نگاه میکنیم، انجام دادند، تقسیم بندیِ حبیب به بخشهای مختلف هست.
یعنی با چند نوع{هشت} نگاهِ به حبیب، حبیب را به مخاطب معرفی میکند:
۱. حبیب مُبلّغ
۲. حبیب تشکیلاتی
۳. حبیب قرآنی
۴. حبیب دینشناس
۵. حبیب رفاقت
۶. حبیب رقابت
۷. حبیب مهدی
۸. حبیب ولی
این کتاب پر از مفاهیم جدید و جذاب و بعضا تکراری ولی با دید و نوع نگاه جدید بود.
👈خوانش این کتاب رو به همه شما عزیزان پیشنهاد میکنم.
⏳زمان شروع کتاب: ۳ روز قبل
⌛️زمان اتمام کتاب ۳۱ شهریور ساعت ۰۰:۰۱
پ.ن: عکاس هم خودم بودم🙃
التماسدعا🙏🏻
#کتابخانه_من
#الی_الحبیب
@sh_hosein
زمین
هر لحظه در حال انفجار بود...
اگر گامهای آرام تو نبود !
و بوُجوده ثُبتت الارضُ و السماء
#صاحبنا
@sh_hosein
خودت در تنهایی ترسناکم مونسم باش!
لغزشم را ندیده بگیر!
کج رویام را بیامرز!
توبهام را قبول کن!
صدا زدنهایم را پاسخ بده!
حفاظت از من را به عهده بگیر!
و نداریام را با داراییات پر کن.
نگذار رابطهام با تو قطع شود
و مرا از خودت دور نکن.
ای نعمت و بهشت من!
ای دنیا و آخرت من!
ای مهربانترین!
#درگوشی_های_عاشقانه
@sh_hosein
سلام علیکم
نمیدونم امروز با چه رمقی #وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر رو بذارم😔
بابت پُستهایی که میذارم عذرمیخوام🙏🏻
التماس دعا
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
📌نقشه حمله به خانه حضرت:
وقتی علی علیهالسلام خوار کردن مردم و ترک یاری او را، و متحد شدنشان با ابوبکر و
اطاعت و تعظیمشان نسبت به او را دید، خانه نشینی اختیار کرد.
عمر به ابوبکر گفت: چه مانعی داری که سراغ علی بفرستی تا بیعت کند، چراکه کسی جز او و این چهار نفر باقی نمانده مگر آنکه بیعت کردهاند.
ابوبکر در میان آن دو نرمخوتر و سازشکارتر و زرنگتر و دوراندیشتر بود، و دیگری (عمر) تندخوتر و غلیظتر و خشنتر بود.
ابوبکر گفت: چه کسی را سراغ او بفرستیم؟
عمر گفت: قنفذ را میفرستیم. او مردی تندخو و غلیظ و خشن و از آزاد شدگان است و نیز از طایفه بنی عدی بن کعب است.(عمر نیز از همین طایفه هست)
ابو بكر قنفذ را نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام فرستاد و عدهای کمک نیز به همراهش قرار داد.
او آمد تا در خانهٔ حضرت و اجازه ورود خواست، ولی حضرت به آنان اجازه نداد.
اصحاب قنفذ به نزد ابوبکر و عمر برگشتند در حالیکه آنان در مسجد نشسته بودند و مردم اطراف آن دو بودند و گفتند: به ما اجازه داده نشد.
عمر گفت: بروید، اگر به شما اجازه داد وارد شوید و گرنه بدون اجازه وارد شوید.
آنها آمدند و اجازه خواستند. حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمود:
به شما اجازه نمیدهم بدون اجازه وارد خانه من شوید.
همراهان او برگشتند ولی خود قنفذ ملعون آنجا ماند. آنان (به ابوبکر و عمر) گفتند: فاطمه چنین گفت، و ما از اینکه بدون اجازه وارد خانهاش شویم خودداری کردیم.
عمر عصبانی شد و گفت: ما را با زنان چه کار است!!
سپس به مردمی که اطرافش بودند دستور داد تا هیزم بیاورند. آنان هیزم برداشتند و خود عمر نیز همراه آنان هیزم برداشت و آنها را اطراف خانه علی و فاطمه و فرزندانشان قرار دادند.
سپس عمر ندا کرد بطوریکه علی و فاطمه بشنوند و گفت:
بخدا قسم ای علی باید خارج شوی و با خلیفۀ پیامبر بیعت کنی و گرنه خانه را با خودتان به آتش میکشم!
حضرت زهرا فرمود: ای عمر! ما را با تو چه کار است؟
جواب داد: در را باز کن و گرنه خانهتان را به آتش میکشیم.
فرمود: ای عمر! از خدا نمیترسی که به خانه من وارد میشوی؟!
ولی عمر اباکرد از اینکه برگردد.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۳
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
📌آتش زدن در خانه و مجروح شدن حضرت زهرا به دست عمر:
عمر آتش طلبید و آنرا بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد.
حضرت زهرا سلاماللهعلیها در مقابل او درآمد و فریاد زد: یا ابتاه، یا رسول الله!
عمر شمشیر را در حالیکه در غلافش بود بلند کرد و به پهلوی حضرت زد.
آن حضرت ناله کرد: یا ابتاه.
عمر تازیانه را بلند کرد و به بازوی حضرت زد. آن حضرت صدا زد: یا رسول الله! ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری کردند!
📌دفاع امیرالمؤمنین از حضرت زهرا:
علی علیهالسلام ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد. ولی سخن پیامبر و وصیتی را که به او کرده بود بیاد آورد و فرمود: ای پسر صهاک[۱]، قسم به آنکه محمد را به پیامبری مبعوث نمود، اگر نبود مقدّری که از طرف خداوند گذشته و عهدی که پیامبر با من نموده است میدانستی که تو نمیتوانی به خانه من داخل شوی.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۳
___پاورقی_______
[۱]. صهاک، نام مادر عمر هست.
ادمین کانال: انشاءالله در آینده توضیحاتی درمورد این شخصیت خواهیم داد.
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
📌دستور ابوبکر برای حمله و آتش زدن خانه:
عمر فرستاد و كمك خواست، مردم هم آمدند تا داخل خانه شدند، و امیرالمؤمنين هم سراغ شمشیرش رفت.
قنفذ نزد ابوبکر برگشت در حالیکه میترسید علی با شمشیر سراغش بیاید. چرا که شجاعت و شدّت عمل آنحضرت را میدانست.
ابوبکر به قنفذ گفت: برگرد، اگر از خانه بیرون آمد (دست نگه دار) و گرنه در خانهاش به او هجوم بیاور، و اگر مانع شد خانه را بر سرشان به آتش بکشید!
قنفذ ملعون آمد و با اصحابش بدون اجازه به خانه هجوم آوردند.
علی علیهالسلام سراغ شمشیرش رفت، ولی آنان زودتر به طرف شمشیر آنحضرت رفتند، و با عده زیادشان بر سر او ریختند.
عدهای شمشیرها را بدست گرفتند و بر آنحضرت حمله ور شدند و او را گرفتند و برگردن او طنابی انداختند.!!
📌مجروح شدن حضرت زهرا بدست قنفذ:
حضرت زهرا سلاماللهعلیها جلو در خانه، بین مردم و امیرالمؤمنین مانع شد. قنفذ ملعون با تازیانه به آنحضرت زد، بطوریکه وقتی حضرت از دنیا میرفت در بازویش از زدن او اثری مثل دستبند بر جای مانده بود.[۱]
خداوند قنفذ را و کسی که او را فرستاد لعنت کند.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۳
___پاورقی_______
[۱]. «د»: حضرت زهرا آمد تا بین مردم و امیرالمؤمنین مانع شود. قنفذ با تازیانهاش به او زد و بین در مورد فشار قرار گرفت و فریاد زد: یا ابتاه يا رسول الله. و جنین کشته شده را سقط کرد، و تازیانه قنفذ در بازوی او مثل دستبند اثر کرد.
در کتاب احتجاج عبارت چنین است:
با تازیانه بر بازویش زد و اثر آن -بخاطر زدن قنفذ- در بازوی آنحضرت مثل دستبند باقی ماند. ابوبکر سراغ قنفذ فرستاد که «فاطمه» را بزن! قنفذ او را به طرف چهارچوب درب خانه کشانید و سپس درب را فشار داد و استخوانی از پهلویش شکست و جنینی سقط کرد. در نتیجه دائماً در بستر بود تا در اثر همان شهید شد.
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#شهادت_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
@sh_hosein
آدمها کسانیاند که تعریف آدم بودن را به آنچه هستند، تقلیل دادهاند.
🌱کهکشان نیستی
#تلگراف
@sh_hosein
✅ #رهایی_از_رابطه_حرام ۱۱
☢️ نکته بعد برای رهایی از این روابط اینه که حتما هر نوع راه ارتباطی با طرف مقابل رو برای خودتون ببندید.
⭕️ هوای نفس طوریه که "هر چقدر احساس کنه که برای ارضا شدن سختی کمتری باید بکشه بیشتر ترغیب میشه که این کار رو بکنه".
✅ برای همین اگه با گوشی با طرف مقابل در ارتباط هستید حتما تمام شمارهها و خطهاش رو مسدود کنید.
اگه خط جدید هم بگیرید که بهتره.
جوری عمل کنید که اگه بعداً هم خودتون خواستید برید سراغش کارتون خیلی سخت باشه.
⭕️ وقتی آدم در حال و هوا و فضای روابط نفسانی با نامحرم هست بهترین کار اینه که جاش رو عوض کنه.
اگه بتونه کلا مهاجرت کنه به یه جای دیگه که خیلی بهتره.
اگه بتونه مدتی رو جای دیگهای زندگی کنه هم خوبه.
به طور کلی تغییر فضا خیلی مهم و موثر خواهد بود.
🚫 اگه طرف مقابل به راحتی در دسترس باشه واقعا آدم نمیتونه مقاومت کنه و آخرش تسلیم خواهد شد.
✅ نشر این پیام صدقه جاریه است.
@sh_hosein
•
همه جا رفتم و خوردم به در بسته حسین
فقـط آخر کـه رسـیـدم بـه تـو ، راهـم دادی!
•
مجتبی شکریان
@sh_hosein
خدا جانم!
کسی هست که شیرینی عشق تو را چشیده باشد
و به جای تو دنبال کس دیگری رفته باشد؟!
یا کسی هست که طعم انس با تو را چشیده
باشد
و خواسته باشد رهایت کند؟!
پس خدای من!
بگذار ما هم از آنهایی باشیم
که انتخابشان کردی
تا کنار تو و زیر پر و بال تو باشند
و در رفاقت و دوستیِ خودت منحصرشان کردهای
همانها که شوق دیدارت را در دلشان بهپاکردی
به حکم خودت راضیشان کردی
به آنها دیدن روی خودت و خشنودیات را
هدیه دادی
و از دوری و دشمنیات پناهشان دادی.
#درگوشی_های_عاشقانه
@sh_hosein