۰.mp3
23.03M
#جرعه_معرفت
🌹عوامل تنهایی امیرالمومنین ع
🕌 اصفهان، مسجد امام سجاد ع
سید حسن منتظرین
🆔 @sh_montazerin
#سیره_شهدا
💓وقتى قرار شد عقد ما را آيت الله شهيد مدنى در ماه رمضان بخوانند، على قبل از اجراى خطبه به من گفت: از تو خواهشى دارم. گفتم: بفرماييد. گفت: مىگويند دعاى عروس سر سفره عقد برنمىگردد و حتماً قبول مىشود. تا اين را گفت فهميدم چه منظورى دارد. گفتم: تو را به خدا هر چه مىخواهى بخواه ولى اين را نخواه. گفت: نه تو قول دادى و گفتى حتما دعا مىكنى. من هم پذیرفتم و گفتم: بگو. گفت: دعا كن آخر عمر من ختم به شهادت شود.
🤲سر سفره عقد من پوشيه داشتم. موقع خواندن خطبه آنقدر زير پوشيه اشك ريختم و گريه كردم و شهادت را براى على خواستم كه آيت نهالله مدنى متوجه شدند. ایشان با اينكه هيچ كلامى از من نشنيدند، فرمودند: دخترم! اجازه بده من دعا كنم. من دعاهاى ديگرى هم بلدم. بعد در مورد اولاد صالح، عاقبت بخيرى ما و ... دعا كردند.
🍒وقتى از مجلس عقد بيرون آمديم، على اطمينان خاصى داشت. در حالى كه من اين دعا را نه به خاطر بىعاطفگى بلكه به خاطر اينكه خوشبختى او را بر خوشبختى خودم ترجيح بدهم، كردم. و تا امروز هم حتى يك بار از دعايى كه كردم پشيمان نشدهام.
هنر اهلبیت ع، به نقل از خانم نسیبه عبدالعلی زاده.
🆔 @sh_montazerin
ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است
جان من، جانان من، روح و روان من علی است
تا علی دارم ندارم کار با غیر علی
شکر لله حاصل عمر گران من علی است
🌸عید میلاد با سعادت مولی الموحدین احضرت امام علی بن أبی طالب أمیرالمؤمنین ع مبارک باد.
🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
🔺بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند؟
شعر سید محمدمهدی شفیعی.
🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین غبارروبی حرم امام هادی علیهالسلام توسط حاج قاسم سلیمانی در سامرا.
🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سیاست
فی قلوبهم مرض را بشناسیم.
🆔 @sh_montazerin
✅گفتوگوی آیتالله نجمالدین طبسی با جرج جرداق مسیحی
◻️زمانی به دیدن جرج جرداق رفته بودم. در بیروت منبر داشتم، یک هماهنگی شد که به دیدن ایشان برویم...
به او گفتم: از چه زمانی با امیرالمؤمنین(ع) آشنا شدی؟ گفت: از ۱۲ سالگی. من زیاد به ادبیات علاقه مند بودم و کتب ادبی را می خواندم. یک برادری داشتم که او خیلی ادیب بود. او به من گفت: این کتابها را دور بریز، من به تو کتاب ادب می دهم که سراپا ادبیات و سراپا ادب عرب است، مطالعه کن. او برای من نهج البلاغه آورد. هر دو مسیحی بودند.
می گوید که؛ من از آن زمان به امیرالمؤمنین(ع) علاقه مند شدم. نمیدانم گفت ۲۰۰-۳۰۰ بار نهج البلاغه را خواندم.
◻️ بعد گفتم: این کتاب را چه زمانی نوشتی؟ گفت: ۲۷ سالگی. او در سن ۲۷ سالگی ۷ جلد کتاب نسبت به امیرالمؤمنین(ع) نوشت و گلایه مند بود و می گفت که؛ ترجمه های کتابم رسا نیست. می گفت: من هیچ گاه علی(ع) را با امثال معاویه قیاس نکردم. علی(ع) مقامات علمی بالا دارد، در حالی که معاویه اصلا علمی نداشت.
◻️ گفتم: عجیب است که شما مسیحی هستید و راجع به علی بن ابیطالب(ع) کتاب نوشتید؟ او ناراحت شد و گفت آیا گمان می کنی علی علیه السلام تنها امام شیعه هست فقط و حال آنکه «علی امامٌ لکل الإنسانیه»؛ هر کسی که ادعا می کند انسان هستم، علی(ع) امام او است. «علی امامٌ لکل الإنسانیه».
متن کامل گفتوگو:
https://hawzahnews.com/xcFjg
🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 سَلامٌ عَلى قَلبِ زَینَبَ الصَّبور
🏴 رحلت جانگداز عقیله بنی هاشم،حضرت زینب کبری سلام الله علیها تسلیت.
🆔 @sh_montazerin
۳-۴.mp3
4.77M
#جرعه_معرفت
🌹شرح نهجالبلاغه
🟠خطبه ۳، شقشقیه
4⃣قسمت چهارم
سید حسن منتظرین
🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عفاف
🌸روایت بهاره جنگروی دبیر مجموعه مردمی «دختران انقلاب» از موضع صریح رهبر انقلاب در موضوع حجاب.
🆔 @sh_montazerin
48.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙توصیههای استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری به جهادگران تبیین (دیماه ۱۴۰۲)
▪️روایت دشمن این است:
۱. مشکلات کشور فراوان است!
۲. مشکلات، لاینحلّ است و با تغییر مدیران هم حل نمیشود!
۳. ریشۀ مشکلات به «مقاومت» بر میگردد!
🔸در جهاد تبیین باید هر سه رکنِ روایت دشمن را تصحیح کنیم و روایت درست و واقعی از فتوحات و خلأها ارائه کنیم.
🔹نه مشکلات، فراوان است. نه غیرقابل حل است و نه اینکه به مقاومت برمیگردد.
🆔 @sh_montazerin
💧بارالها! بارانى پر بار بر ما بفرست
🌨اللَّهُمَّ انْشُرْ عَلَيْنَا غَيْثَکَ وَبَرَکَتَکَ، وَرِزْقَکَ وَرَحْمَتَکَ; وَاسْقِنَا سُقْيَا نَاقِعَةً مُرْوِيَةً مُعْشِبَةً، تُنْبِتُ بِهَا مَا قَدْ فَاتَ، وَتُحْيِي بِهَا مَا قَدْ مَاتَ، نَافِعَةَ الْحَيَا، کَثِيرَةَ الْمُجْتَنَى، تُرْوِي بِهَا الْقِيعَانَ، وَتُسِيلُ الْبُطْنَانَ، وَتَسْتَوْرِقُ الاَْشْجَارَ، وَتُرْخِصُ الاَْسْعَارَ; إنَّکَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِيرٌ
⛈بار خدايا ! باران و برکات و رزق و رحمتت را بر ما بگستران، و بارانى بر ما بفرست نافع و سودمند و بارور کننده، که آنچه را خشک شده با آن برويانى، و آنچه را مرده، زنده کنى، آبى بسيار پر منفعت، پر بار که تپه ها و کوهها را با آن سيراب نمايى، رودخانه ها را به راه اندازى، درختان را پر برگ سازى، و قيمتها را با آن پايين آورى، تو به هر چه اراده کنى توانا هستى
📘#خطبه_۱۴۳
🆔 @sh_montazerin
🍇ساخت مسجد با یک حبه انگور
آقای قرائتی نقل میکند:
روزی به مسجدی رفتیم که امام جماعت مسجد دوست پدرم بود، گفت داستان ساخت این مسجد قصه عجیبی دارد:
💰روزی شخص ثروتمندی یک مَن انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود، بعدازظهر که به خانه برمیگردد به عیالش میگوید انگور را بیاور تا دورِهم با بچه ها بخوریم.
😄همسرش با خنده میگوید:
ما همه انگورها را خوردیم ،خیلی هم خوشمزه و شیرین بود!
مرد با تعجب میگوید: تمامش را خوردید؟!
زن میگوید: بله.
مرد با ناراحتی میگوید:
یک مَن (سه کیلو) انگور خریدم یک حبهی اون رو هم برای من نگذاشتهاید؟!
سپس از جا برخاسته و از خانه خارج میشود...
همسرش که از رفتارش شرمنده شده او را صدا میزند، ولی هیچ جوابی نمی شنود.
مرد ناراحت و متفکر میرود سراغ کسی که املاک خوبی در شهر داشت و به او میگوید:
یک قطعه زمین میخواهم در جایی که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند و سپس آن را نقدا خریداری میکند.
بعد هم نزد معماری رفته و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند و میگوید:
میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید..
معمار هم وقتی عجله مرد را میبیند تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت مسجد میکند...
مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه برمیگردد.
همسرش به او میگوید:
کجا رفتی؟! چرا بیجواب چرا بی خبر؟!
مرد در جواب همسرش میگوید:
رفته بودم یک حبه انگور از یک مَن مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.
همسرش میگوید چطور؟ مگر چه شده؟ اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق با شما بوده ما کملطفی کردیم معذرت میخواهم...
مرد با ناراحتی میگوید:
شما حتی با یک دانه از یک مَن انگور هم به یاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست...
جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم، چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا به یاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟!؟
و بعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند...
امام جماعت میگفت طبق این نقل مشهور بین مردم شهر الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده، یعنی ۴۰۰سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت.
🆔 @sh_montazerin
۳-۵.mp3
5.87M
#جرعه_معرفت
🌹شرح نهجالبلاغه
🟠خطبه ۳، شقشقیه
5⃣قسمت پنجم
سید حسن منتظرین
🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سیایت
👊اقتدار رهبر انقلاب اسلامی
🆔 @sh_montazerin
هدایت شده از لینک گروهها
🙏 با عرض سلام.
دوستانتان را به کانال دعوت کنید.
📕روزهای زوج، شرح خطبههای نهجالبلاغه.
🌷روزهای فرد مطالب شهدایی.
╔═ 🌷🍃🌸🍃 ═══╗
🆔 @sh_montazerin
╚═══ 🍃🌼🍃🌺 ═╝