#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا مهدی امروز به دیدن دوستش حسین رفت. اما قبل از بیرون رفتن از خانه حسابی به سر و وضعش رسید. یعنی موهایش را شانه کرد، لباس هایش را مرتب کرد و کمی عطر به خودش زد. مهدی هر وقت به دیدن کسی می رود این سه کار را انجام می دهد. من از این عادت او خوشم می آید. وقتی مسلمانی به دیدار دیگران می رود من دوست دارم که خودش را مرتب و آراسته سازد. دوست دارم به سر و وضعش رسیدگی کند. دوست دارم جلوی آینه برود و مویش را شانه بزند. ✍️ منبع: خاطرات خدا/ نشر جمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 🌷 حدیثه امروز روی تختش نشست و چند صفحه قرآن خواند. او تقریبا هر روز قرآن می خواند. حدیثه امروز سوره های ناس و فلق و کافرون و قل هو الله احد و کوثر و فیل را خواند.در مدتی که حدیثه قرآن می خواند، من قرآن خواندن او را گوش می دادم. من ثواب زیادی به حدیثه بخشیدم . من صدها ثواب برایش نوشتم. وقتی کسی قرآن می خواند من به قرآن خواندن او گوش می دهم و به خاطر هر حرفی که می خواند ده ثواب برایش می نویسم. حالا ببینید من امروز چندتا ثواب برای حدیثه نوشتم. ✍️خاطرات خدا/ نشر جمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #یاس_نبوی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 🌈 💗دختر عموی عطیه، دیروز حسابی سرما خورد و تب کرد. عطیه امروز به عیادت او رفت تا حالش را بپرسد. دخترعموی عطیه از دیدنش خیلی خوشحال شد. آفرین به عطیه که به عیادت دختر عمویش رفت. من پاداش بسیاری به او خواهم بخشید. وقتی کسی به عیادت مسلمانی می رود من گروهی از فرشته ها را به خانه ی عیادت کننده می فرستم آن فرشته ها تا روز قیامت سبحان الله و لا اله الا الله و الله اکبر می گویند و نماز می خوانند. قسمتی از ثواب این عبادت ها به عیادت کننده می رسد. ✍️خاطرات خدا/ نشر جمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#یاس_نبوی #سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 🌷مجتبی امروز مرا شاد کرد. بله مرا. تعجب می کنید؟ الان برایتان توضیح می دهم. مجتبی امروز با یک بسته گز که از اصفهان خریده بود، به دیدن مادربزرگش رفت. مادربزرگ از دیدن مجتبی حسابی خوشحال شد. پیشانی او را بوسید و گفت: خیلی ممنون که به دیدنم آمدی. واقعا خوشحال شدم. دستت هم درد نکند که برایم سوغاتی آوردی. از شادی مادربزرگ من هم شاد شدم. هرکس مسلمانی را شاد کند پیامبرم محمد را شاد کرده است. هرکس هم که پیامبرم محمد را شاد کند مرا شاد کرده است. یکی از بهترین کارهای خوب شاد کردن دیگران است. ✍🏼خاطرات خدا/نشرجمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 🌸در این روستا جوانی زندگی می کند که من از دستش خیلی عصبانی بودم. او گناهان بدی انجام می داد که الان نمی خواهم درباره ی آن ها حرف بزنم. اما امشب کار خوبی کرد که به خاطر آن کار خوب من دیگر از دستش عصبانی نیستم. این جوان، ساعت ده شب یک گونی برنج روی دوشش انداخت و برای یکی از همسایه های فقیرشان برد. او خیلی پنهانی این کار را انجام داد. نگذاشت کسی از این ماجرا باخبر شود. نگذاشت کسی بفهمد و آبروی آن فقیر برود. حالا من دیگر از دست این جوان خشمگین نیستم. من صدقه ی پنهانی را خیلی دوست دارم. ✍🏼خاطرات خدا/ نشر جمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 🌼حمیدآقا امروز خیلی خسته شد. او یک راننده تاکسی است. یک راننده تاکسی درستکار و زحمتکش. او خرج زندگی اش را از همین راه مسافرکشی در می آورد. امروز صبح خیلی زود از خانه بیرون امد و تا غروب در حال جابه جا کردن مسافر بود. پول خوبی درآورد ولی خیلی هم خسته شد. من آدم هایی مثل حمید اقا را خیلی دوست دارم. آن ها به جای گدایی از مردم زحمت می کشند و کار می کنند. وقتی کسی با دسترنج خودش خرج زندگی اش را به دست می آورد من نگاه مهربانانه ای به او می اندازم. دیگر هم او را به جهنم نمی برم. ✍🏻خاطرات خدا/نشر جمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 🍦🍦فرشاد امروز به به بستنی فروشی رفت و به فروشنده گفت:«آقا ببخشید بستنی قیفی دارید؟» بستنی فروش تلویزیون نگاه می کرد . او بستنی قیفی هم داشت؛ ولی به دروغ گفت:«نه ندارم.» این اولین باری نبود که او دروغ می گفت.اوخیلی زیاد دروغ می‌گوید. 🌞من که دروغ فروشنده را شنیدم، به او گفتم:« تو دروغ می‌گویی.» البته او صدایم را نشنید . وقتی آدم دروغگویی دروغ می‌گوید، اول از همه من او را دروغگو می‌خوانم. اول از همه من به او می‌گویم که تو دروغ می‌گویی.بعد هم آن دو فرشته کارهای خوب و بدش را می نویسند، به او می گویند: «تو دروغ می‌گویی.» ✍🏼خاطرات خدا/ نشرجمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 😊یکی از دوستان بهزاد امروز مرا آزار داد و ناراحت کرد. می دانید چطور؟ الان می گویم: دوست بهزاد موی فرفری او را مسخره کرد و به او گفت: من این موی تو را که می بینم خنده ام می گیرد. چرا موی تو این شکلی است؟ چرا موی تو این قدر پیچ پیچی است؟ بعد هم قاه قاه زد زیر خنده. 🦋بهزاد از دست دوستش حسابی ناراحت و غمگین شد. خیلی جدی به او گفت: موی من هیچ عیب و ایرادی ندارد. خیلی هم قشنگ است. لطفا دیگر مرا سخره نکن. از ناراحتی بهزاد من هم ناراحت و غمگین شدم. اصلا تعجب نکنید. من بنده هایم را دوست دارم. وقتی کسی آن ها را اذیت می کند و غمگین می سازد مرا اذیت می کند و مرا غمگین می سازد. پس مواظب رفتارهایتان باشید که یک وقت من را اذیت نکنید. ✍🏼خاطرات خدا/نشر جمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 🔆آقای مهاجرانی امروز یک شعر زیبا درباره پیامبرم محمد(ص) گفت. شعر او اینطور شروع می شد. پیامبر عزیز ما/ وقتی می رفت تو کوچه ها خنده به لب، سلام می داد/ به هرکی حتی بچه ها من پیامبرم محمد و خاندان او را خیلی دوست دارم. به خاطر این شعر من چند خانه در بهشت برای آقای مهاجرانی ساختم. هر کس درباره ی آنها شعری بگوید پاداش فراوانی به او می دهم. برای هر بیت شعری که می گوید یک خانه در بهشت برایش می سازم. یک بیت بگوید یک خانه برایش می سازم و صد بیت بگوید صدتا و هزارتا هم بگوید، هزارتا. ✍🏼خاطرات خدا/ نشر جمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 🚗🚗آقای حاتمی و خانواده اش امروز راهی سفر شدند. آن ها می خواهند به شهر چالوس بروند که کنار دریای خزر است. وقتی از خانه بیرون آمدند اول صدقه دادند. پسر بزرگ آقای حاتمی، یک هزار تومانی از پدرش گرفت و در صندوق صدقات انداخت. صدقه هایی که مردم در این صندوق ها می اندازند. بعدا جمع می شود و به دست فقیران و نیازمندان می رسد. فقیران هم با این صدقه ها غذا و لباس و کیف و کفش و دارو برای خودشان و فرزندانشان می خرند. پسر اقای حاتمی که صدقه داد من به او لبخند زدم من صدقه دادن و کمک به فقیران را دوست دارم. وقتی کسی صدقه می دهد من به او لبخند می زنم به هر کس هم که من لبخند برنم گناهانش را می بخشم و می آمرزم. ✍🏼خاطرات خدا/ نشر جمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا 🏡🏡امروز اولین روز سال تحصیلی بود. صادق هم مثل بقیه دانش‌آموز ها کیفش را روی دوشش انداخت و به مدرسه رفت. مدرسه صادق کمی دور است. به همین خاطر او تا رسیدن به مدرسه نیم ساعت در راه بود.در راه مدرسه با ناراحتی گفت:«ای کاش مدرسه نزدیک بود که اینقدر پیاده روی نمی‌کردم. ❤️❤️ او نمی‌دانست که این پیاده روی هم مثل هر کار خوبی ثواب دارد. وگرنه ناراحت نمی‌شد. به خاطر هر قدمی که او به طرف مدرسه برداشت، من برای او ثواب نوشتم.کسی که به دنبال علم و دانش می‌رود برای هر گامی ثواب به دست می آورد. من جویندگان دانش را دوست دارم. در برابر هر قدمی که آنها به طرف مدرسه و دانشگاه برمی دارند به آنها ثواب می بخشم. ✍🏼خاطرات خدا /غلامرضا حیدری ابهری 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir

#سبک_زندگی #کودک_و_نوجوان #خاطرات_خدا ❤️❤️ در همسایگی خانم‌رضایی، زن جوانی زندگی می کند. که بچه یتیم دارد. امروز چند تا لباس قشنگ و خوب برای آن بچه‌ها خرید و به خانه آنها رفت. خانم رضایی، حداقل ماهی یکبار به دیدن آنها می‌رود و هدیه هایی را برای آنان می‌برد .به همین خاطر آنها خانم رضایی را خیلی دوست دارند و به او می گویند خاله.خانم رضایی که وارد خانه شد. بچه‌ها به طرفش دویدند و دورش را گرفتند. خانم رضایی لباس‌ها را به آنها داد و پیشانی شان را بوسید و خیلی مهربانانه بر سر آنها دست کشید. 🌷🌷🌷بر سر هر کدام از بچه ها که دست کشید، من صدها ثواب برای او می نوشتم. هر کس بر سر یتیمی دست بکشد به خاطر هر تار موی که بر آن دست می کشد. یک ثواب به دست می‌آورد. یعنی اگر دستش را روی صد یا دویست، سیصد تار موی بکشد. به همین تعداد ثواب می برد. حالا ببینید خانم‌رضایی چقدر ثواب به دست آورده است. ✍🏼خاطرات خدا/ نشر جمال 💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیه‌السلام) 🆔️ @shaahreza_ir