#شهیـــــدانہ
✨🌹باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد میخواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمرد ها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد. ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت.مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود.🌹✨
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
┅═✿✧❃✧✿═┅
@shababazahra
┅═✿✧❃✧✿═┅
#گروه_جهادی_شباب_الزهرا ☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍃﷽🍃
#شهیـــــدانہ
براي آخرين بار وقتي مي خواست عازم بوسني و هرزگوين شود تا به مسلمانان مظلوم آن ديار كمك نمايد، محضر مقام معظم رهبري رسيد.
معظم له از ايشان پرسيدند: چند وقت مي خواهي در بوسني بماني؟
و او گفت: براي خدمت مي روم و قصد برگشتن ندارم.
آقا فرمودند: به اين فهم و شعور تو غبطه مي خورم...
#همچون_شهدا_باشیم
#شهید_سید_محمد_حسین_نواب
•┈••✿❀🌸❀✿••┈•
@shababazahra
•┈••✿❀🌸❀✿••┈•
🌹 #شهیـــــدانہ 🌹
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و ُیک مرد با یک بچه مونده بودن وسط راه. من و علی هم از منطقه بر می گشتیم.
تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون.
پرسید:”کجا می رین؟ “
مرد گفت: کرمانشاه .
علی گفت: ” رانندگی بلدی گفت بله بلدم!.
علی رو کرد به من گفت: “سعید بریم عقب. “
مرد با زن و بچه اش رفتن جلو و ما هم عقب تویوتا.
عقب خیلی سرد بود،
گفتم:
آخه این آدم رو می شناسی که این جوری بهش اعتماد کردی؟.
اون هم مثل من می لرزید، لبخندی زد و گفت:
“آره، اینا همون کوخ نشینایی هستن که امام فرمود به تمام کاخ نشین ها شرف دارن. تمام سختی های ما توی جبهه به خاطر ایناس.”
···•✾❀🕊💓🕊❀✾•···
@shababazahra
···•✾❀🕊💓🕊❀✾•···
🍃﷽🍃
#شهیـــــدانہ
✨🌹مدتی قبل از شهادتش ، در حال عبور ازخیابان سعدی قزوین بودم كه ناگهان عباس را دیدم .
او معلولی را كه هر دو پا عاجز بود و توان حركت نداشت ، بردوش گرفته بود و برای اینكه شناخته نشود، پارچه ای نازك بر سر كشیده بود .
من او را شناختم و با این گمان كه خدای ناكرده برای بستگانش حادثه ای رخ داده است ، پیش رفتم .
سلام كردم و با شگفتی پرسیدم : «چه اتفاقی افتاده عباس ؟ كجا می روی »
او كه با دیدن من غافلگیر شده بود ، اندكی ایستاد و گفت: «پیر مرد را برای استحمام به گرمابه می برم . او كسی را ندارد و مدتی است كه به حمام نرفته!»🌹✨
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
____✨🌹✨____
@shababazahra
#گروه_جهادی_شباب_الزهرا ☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#شهیـــــدانہ
شهردار ارومیه که بود، دوهزار و هشت صد تومان حقوق می گرفت.
یک روز به م گفت« بیا این ماه هرچی خرجی داریم رو کاغذ بنویسیم،
تا اگه آخرش چیزی اضافه اومد بدیم به یه فقیر.»
همه چی را نوشتم ؛ از واکس کفش گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ.
آخر ماه که حساب کردیم، شد دوهزار و ششصد و پنجاه تومان.
بقیه ی پول را داد لوازم التحریر خرید،
داد به یکی از کسانی که شناسایی کرده بود و می دانست محتاجند.
گفت « اینم کفاره ی گناهای این ماهمون .»
💐💐💐💐💐💐💐
#شهدا_اینگونه_بودند
┄┅═✿✦✿═┅┄
@shababazahra
┄┅═✿✦✿═┅┄
🌹🌹🌹
#شهیـــــدانہ
از ویژگیهای اخلاقی شهید عبداله دارابی مهربانی و توجه به محرومین و فقرا بود. از 900 تومان شهریهای که میگرفت 300 تومان آن را به فقرا میداد.
چون وضع مالی خانواده خوب نبود 300 تومان آن را به مخارج خانواده اختصاص میداد و مابقی را برای مصارف درس و بحث خود اختصاص میداد.
اوقات فراغتش را بیشتر به کارهای عبادی و کمک به خانواده میگذراند. به ورزش اهمیت میداد. امر به معروف میکرد و بارها میگفت «آرزویم شهادت است».
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
____✨🌹✨____
@shababazahra
#گروه_جهادی_شباب_الزهرا ☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺