🌙°•.
سلام رفقای شباهنگامی!
اعضاء هیئت امابیهـا!
حتما میدونید که؛
گردان شباهنگام شبهای شهادت،
با مراسمات روضه مکتوب برای زنده نگه داشتن مراسمات مذهبی اعلام آمادگی کرده!
ما با نوشتن و شما با حضورتون!
و اما اولین جشن هیئتمون⇩
"جشن میلاد مادر امت"
زمان: ۱۵/بهمن/۱۳۹۹
ساعت: یکوبیستدقیقهیبامداد
مکان: کانال شباهنگام
همراه با جوایزی ناقابل
⇦منتظر حضور سبزتان هستیم🌱 :)
@shabahengam
↷⸤ شَبــٰــــــــhengamــــــ⸣ 🌙
🌙°•. سلام رفقای شباهنگامی! اعضاء هیئت امابیهـا! حتما میدونید که؛ گردان شباهنگام شبهای شهادت،
رفقا اینو همه جا اطلاع رسانی کنید🌷
🌙°•.
شاید پیش خودتون بگید؛
_چرا یک و بیست دقیقه؟.. دیره😩
+ولی رفقا اینجا شباهنگامه. ما مراسمات خاصمون از ساعت یک و بیست دقیقه شروع میشه. به یاد سردار عزیزمون♥️
هدایت شده از ↷⸤ شَبــٰــــــــhengamــــــ⸣ 🌙
اذان مےگویند :)
°•.🌱.•°
هدایت شده از ↷⸤ شَبــٰــــــــhengamــــــ⸣ 🌙
برای دسترسی آسان به قسمت های قبل رمان پریوحش به کانال خصوصی که در بیو درج شده مراجعه فرمایید🌿
هدایت شده از هیئتاُمِّاَبیھــٰا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جآنمـان فـداے بار دگـَـر ایـن لبخنـــد•••
هدایت شده از هیئتاُمِّاَبیھــٰا
سلام هیئتیای خیمهی امابیهـا...
مراسممون مڪتوبہ؛
ما مینویسیم،
شما با حس وحالِ خوشتون بخونید!
هدایت شده از هیئتاُمِّاَبیھــٰا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.
✿°•.
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم
پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم
شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم
آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو
سهممان بی خبری بود نمیدانستیم
آب و جاروی در خانه ما شاهد بود
از تو بر ما گذري بود نمیدانستیم
اینهمه چشم به راهی نگرانم كرده
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم
هدایت شده از هیئتاُمِّاَبیھــٰا
✿°•.
یه عده الآن حاضری زدند.
رفقا این روزا بخش عظیمی از وقتمون صرف گوشی و فضای مجازی میشه ولی چه خوبه که هدفمند پیش بریم.
خوش به حال اونی که امیرِ موبایله، نه اسیرِ موبایل!
تا کی میخوایم دوستداشتنمونو اسیر الفاظ کنیم؟ بیا تو میدون با عملت نشون بده.
بیا تو میدون مثل عابس بگو:
_ حُبُّالحُسَیناَجَنَنی
چند ساعت تو فضای مجازی هستی؟
از اون چند ساعت، چند دقیقه واسه امام زمانت کار میکنی؟
بعد میگیم چدا انقدر زندگیامون بیبرکت شده!؟ چرا انقدر سردیم!؟
پشت به خورشید نشستیم میگیم سرده!؟ خب معلومه سرده!!!
مولای من!
آقای من!
سیدی!
ما شباهنگامیا، مابچههای هیئت امابیها؛
در این شب بابرکت که روح به هستی دمیده شد، با شما عهد میبندیم که روزی حداقل پنج دقیقه از وقتمان را صرف حرف زدن با شما کنیم!
و میدانم که سلامم را جواب میدهید... آقای من!