+ امشب، شب خیلی بزرگ و عزیزیه... تو هیئات و مجالس روضه اعضاء کانال رو یاد کنید🌱 نماز امشب هدیه به #حضرت‌علی‌اکبر‌علیه‌السلام✨ به نیابت از #امام‌خمینی🍃 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌قرارمون‌یادت‌نره

_ ادامه گفتگو با دوستانم در بهشت برزخی...🦋 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ #جلسه_سی_و_چهارم #نشر_حداکثری ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

_ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد... علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... علمدار نیامد ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

_ از خیمه رسد واعطشا از لب طفلان در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان دستی که زده بوسه بر آن ساقی کوثر با نیزه و شمشیر جدا گشته ز پیکر ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

+ با حال خوش گوش بدید🥀 #تاسوعا #محرم #پیشنهاد_دانلود ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

+ امروز می‌خوام یکم روضه براتون بنویسم... شما با اون حال خوشی که لایق روضه ست، بخونید... از همتون التماس دعا دارم... هرجا اشکتون درومد حاجاتتون رو از باب الحوائج بخواید... عباسه!!! هرچی دلت می‌خواد ازش بخواه... یه گوشه چشم بندازه بهمون، واسه دنیا آخرتمون بسه! رأس همه ی حوائجمون ظهور آقای غریبمون باشه.... ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

+ یه جایی خوندم که مرحوم شیخ جعفر مجتهدی گفتند: حضرت ولی عصر|عج می‌فرماید: هر کس با این دو بیت شعر به عمویم قمربنی هاشم متوسل بشه، حتماً حاجاتش برآورده میشه؛ و شروع کردند به خواندن بیت اول، و حدود نیم ساعت با شدت گریه کردند، آنگاه بیت اول و دوم ... باز حدود نیم ساعت شدیداً گریستند، آنگاه آن دو بیتی رو روی کاغذ نوشتیم که عبارت بود از: یادم ز وفای اشجع الناس آید وز چشم ترم سوده ی الماس آید آید به جهان اگر حسین دگری هیهآت برادری چو عباس آید همه صداش بزنید... "یا ابالفضل" ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

+ رفقا یه چیزی دلمو آتیش زده... نیم ساعته دارم اشک میریزم... آرومم نمیشم... نمیدونم بنویسم براتون یا نه... آه... یاصاحب‌الزمان! "عباسی که مشک آب رو میگیره به جای شمشیر، یعنی امید داره برگرده... عباس با هیچکی وداع نکرد." ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

+  هرکی از بالای بلندی بیوفته، اول کاری که می‌کنه دستاشو جلوی صورتش می‌گیره حائل می‌کنه تا با صورت زمین نخوره و سر و صورت صدمه نخوره... اما بمیرم برای آقام عباس ... دست در بدن نداره تو اون حالت یه وقت صدای ناله‌ای شنید یکی صدا میزد: پسرم عباس! تاچشم باز کرد دید مادرش زهراست. تا دید فاطمه میگه پسرم، یه نگاه طرف خیمه‌ها کرد و برای اوّلین بار صدا زد: یا اَخا اَدرِڪ اَخاڪ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

_ پیکی بفرستید و بگویید که امسال در نزد علی روضه‌ی عباس نخوانند + بلند شو علمدار،علم رو بلند کن...🥀 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام