💎°•.
_ گویند مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کند. کفشهایش را گذاشت زیر سرش و خوابید.
طولی نکشید که دو نفر وارد کاروانسرا شدند یکی از آن دو نفر گفت: طلاها را بگذاریم پشت اين جعبه. آن یکی گفت: نه ! آن مرد بیدار است. وقتی ما برویم طلاها را بر میدارد.
گفتند: امتحانش کنیم کفشهایش را از زیر سرش برمیداریم، اگر بیدار باشد معلوم میشود...
مرد که حرفهای آنها راشنیده بود، خودش را به خواب زد.
آنها کفشهایش را برداشتند و مرد هیچ واکنشی نشان نداد.
گفتند: پس خواب است؛طلاها را بگذاریم زیر جعبه..
بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای آن دو را بردارد اما اثری ازطلا نبود و متوجه شد که همه این حرفها برای این بوده که در عین بیداری کفشهایش را بدزدند..
امان از خواب غفلت!!!
👈 اگر کسی خوابیده باشد میتوان او را بیدار کرد. ولی وای به آن روزی که بر اثر غفلت انسانی خودش را به خواب بزند...
[🖋• #ألموت_ﻹسرائيل]
شباهنگام