📌 ده فاز عملیات تجزیه؛ از کشتهسازی تا جریانسازی
1️⃣ کشتهسازی:
ضدانقلاب و تجزیهطلبان برای پیشبرد اهدافِ از پیشتعیینشده و به دلیل فقدان پایگاه اجتماعی، نیاز مبرم به جرقهی مهیّج و تحریککننده دارند.
هرچقدر وضعیت انسجام و پیشرفت جامعه در نقطهی مطلوبتری باشد، نیاز به #شوک_و_بُهت قویتری است.
پس کشتهسازی، بهترین گزینه برای شروع یک جریان است که لمپنهای اجیرشده و در خدمت سازمانهای جاسوسی بیگانه، ترتیب این مرحله را میدهند.
2️⃣ روایتسازی:
از آنجایی که روایتها از واقعیتها سبقت گرفتهاند و کشتهسازی نیازمند امتداد مجازی است، فاز روایتسازی از طریق بنگاههای خبرپراکنی استارت میخورد.
بیبیسیها شروع به دروغ و شایعهسازی میکنند و گام ذهنیتسازی را پیش میبرند.
3️⃣ هشتگسازی:
روایت کاذب، بایستی غالب شود و نیاز به مصرف مخاطب و کنترل توجه دارد.
اینگام از طریق رباتها و لشگر سایبری سنتکامیها محقق میشود. #تکنیک_ترندینگ و مصرف توجه مخاطب از طریق #هشتگ_سازی، تسخیر مجازی مخاطب را در پی خواهد داشت.
بطور کلی هشتگسازی به زبان اعتراضِ عصرجدید تبدیل شده است.
4️⃣ فضاسازی:
هشتگسازی، مقدمهای برای #کمپین_سازی میشود که در نتیجه باعث تولید فضای غالبِ کاذب شده و توجهات را از فاز مصرف، به مرحلهی باور نزدیکتر میکند.
در فضاسازی با تکنیک آستروتورفینگ، سعی بر آن است که قشر خاکستری و خاموش را به سمت تقویت دُز اعتراضات بکشاند.
5️⃣ اسطورهسازی:
حال که فضاسازی، بخشی از توجهات را جلب نمود و صورتبندیِ مجازی اعتراضات هم به سرانجام رسید، نیاز به #سمبلیک_شدن اعتراضات برای عبور از فضای مجازی به سمت فضای عینی و اجتماعی است.
آنچه که کاربر و مخاطب را از خانه به خیابان میکشاند، وقتی است که پای یک نماد و اسطوره در میان باشد.
فیلمها و تصاویری متفاوت از مرحوم یا مرحومه جهت قهرمانسازی و تحریک و تعمیق احساسات منفی، در همینراستا وایرال میشود.
6️⃣ شعارسازی:
در شرایطی که پای نماد و کاریزما هم وسط باشد، برای معنادهی و راهبری اعتراضات در میدان و اینکه #فرایند_اقناع تکمیل شود یا دچار خدشه نشده و یک جنبش تمام عیار و ریشهدار شکل بگیرد، شعارها و مضامین رادیکال و #هویت_بخش وارد صحنه شده و دست لیدرها را در هدایت اعتراضات بازتر میکند.
7️⃣ شبکهسازی:
اثربخشی و بقای اعتراضات به هویت اجتماعی و فراگیری آنهاست.
#فاز_تعمیم و توسعهی اعتراضات از طریق شبکهسازی رقم میخورد.
اینشبکه، مأمور محلیسازی، استانیکردن و ایجاد تنوّع اقلیمی و زبانی اعتراضات در سراسر کشور است که بقاء و توسعهی جنبش را تأمین میکند.
8️⃣ تصویرسازی:
وقتی شبکهسازی شکل گرفت، تنوع و تکثر دادهها و مدیاها برای خبرپراکنی بیشتر میشود.
جنبش و اعتراضات برای باورپذیریِ بیشتر و ذهنیتسازی عمیقتر، نیازمند رفت و برگشت جدی میان فضای مجازی و میدانی است.
شبکهی خانگی و مستندهای ورزشی در تصویرسازی، لیدری میکنند و مکمل فضای میدانی میشوند.
برخی مجریان و مربیان ورزشی هم در همینراستا سیاهپوش میشوند و بعضی از ورزشکاران هم برای حفظ فضا و بازتولید تصویرِ خلقشده، مچبند سیاه میبندند.
دیالکتیک مجازی و میدانی باعث تصویرسازی نو و نمایش یک بحران اجتماعی خواهد بود که برای همراهی و حمایت و تسخیر کامل افکار عمومی، بهکار بسته میشوند.
9️⃣ واقعیتسازی:
وقتی فضای میدان شلوغ شد و فضای مجازی به تسخیر درآمد و ذهنیت عموم دچار مسمومیت خبری ناشی از تصویرسازی گردید، یک #فرامتنی سیطره پیدا میکند به نام #بحران و شرایط انقلابی.
واژه #انقلاب با طی چنین فرایند پیچیدهای است که برخی را دچار تردید و ابهام و توهّم میکند.
اینوسط، خوانندهی معلومالحالی هم میگوید که انقلاب اسلامی سقوط کرده و ما الان وسط انقلابیم!!
🔟 جریانسازی:
با ترکیب فضای مجازی و میدانی و ذهنی مسموم و فرایندی که طی شد، خط خبری و تصویرسازی در بازهی زمانی کوتاهی به فاز جریانسازی میرسد که اتصال خبری از روایتسازی تا جریانسازی به #آنارشیسم و هرج و مرج و خشونت ختم میشود.
#کانال_شبکه_عماریون
@shabake_ammarion