💠در پایین حکایاتی در مورد حجة الاسلام حاج سید احمد شاه موسوی نقل میشود ، تا دوستان بزرگوار ، با این مرد الهی کتوم و گمنام ، بیشتر اشنا شوند.
🍁حاج اقای موسوی ، نماینده تام الاختیار ایت الله میلانی بوده اند . همچنین ایشان ، از دوستان عبد صالح خدا مرحوم حاج اقای لطیفی نسب ( حاج اقای لطیفی نسب مجدد بنای مسجد جمکران به امر امام زمان عج بوده اند )بوده اند و بعضا حاج اقای لطیفی نسب ، بیماران لاعلاج را به حاج اقای موسوی معرفی میکردند ، البته حاج اقای موسوی می فرمودند ، تا امام رضا ع هستند ، بنده کاره ای نیستم. مرحوم ایت الله بهجت چندین سال همسایه ی حاج اقای موسوی بوده اند و بعضا نمازشان را به ایشان اقتدا می کردند ( البته گویا به خاطر احترام به سید بودن حاج اقای موسوی این کار رو انجام میدادند ) .
حاج اقای موسوی تشرفاتی خدمت حضرت امام زمان عج داشته اند.
🔹تشرف خدمت امام زمان عج در مسجد جمکران
حاج اقای موسوی نقل می فرمودند که ؛
حدود ۳۰سال پیش به همراه یکی از دوستانم تصمیم گرفتیم ۴۰ شب چهارشنبه صلوات خاصی را در مسجد مقدس جمکران هدیه کنیم به امام عصر ارواحنا فداه ؛
حدود بیست و هشتمین شب چهارشنبه بود که من دیدم دوستم کنارم نیست.از محل بیتوته خارج شدم امدم داخل صحن جامع مهدویت ، دیدم هیچ کس داخل مسجد نیست.با تعجب اطراف رو نگاه کردم ، دیدم سید جوانی که لباس عربی پوشیده بود ، بالای یک تریلی بزرگ ایستاده و مردم و زائرین پایین تریلی هستند ، تجمع شده و همهمه ای به راه افتاده .
نزدیک شدم دیدم این سید بزرگوار داره به یکی ماشین لباسشویی میده ، به یکی پتو میده ، به یکی طلا و جواهرات میده و ...
سوال کردم اینها چیه؟چه مراسمی ست ؟
🔻این سید بزرگوار ( امام زمان عج ) فرمودند :
احمداقا اینها شیعیان ما هستند ، اینجا برای حاجات شخصی خودشون می ایند ، ما هم دوست نداریم دست خالی از اینجا بروند ، اما هیچکدام از اینها برای فرج ما دعا نمیکنند!
حاج اقای موسوی نقل میکنند ؛ بنده خواستم از تریلی برم بالا دست ایشون رو ببوسم که دیدم داخل صحن جمکران هستم و اوضاع به همان حالت اولیه برگشت.دوستم هم از دور به من نزدیک شد و رفته بود برای تجدید وضو.
این ماجرا رابه هیچ احدی نگفتم .تا اینکه بعداز برگشتن از جمکران ، نزد یکی از علمای قم رفتم.ایشون فرمودن جناب موسوی چشم برزخی شما باز شده...
🔹تشرف خدمت امام زمان عج در شاهرود
حاج اقای موسوی نقل می فرمودند که ؛
چند سال پیش از کربلا داشتم بر میگشتم .کاروان برای استراحت کنار نهر ابی حوالی شاهرود یا نیشابور اتراق کرد.بنده هم چون تابستان بود و هوا گرم بود کنار جوی کوچک اب رفتم و عرق چین خودم خواستم اب بزنم.
دیدم سیدی خوش سیما و جوانی حدود ۳۵تا ۳۸ساله کنار جوی اب دارن لباس های خودشان رو میشویند. نزدیک شدم ، سلام کردم.
ایشان با تبسم و لحنی زیبا جواب دادند ، کنار ایشان نشستم.
ایشان به من زیارت قبول فرمودند و وعده چندین بار زیارت اربعین دادند و فرمودند به شیعیان ودوستان ما بگو برای اولاد دار شدن متوسل بشوند به عمه ام حضرت زینب س و یک نماز خاصی که دوشنبه زوجین باید بخوانند و یک رباعی در وصف حضرت زینب س به هنگام خداحافظی از برادرش اقا امام حسین ع بخوانند.حتی اگر در بدترین شرایط جسمانی باشن خداوند به انها فرزند عطا میفرماید.
حاج اقای موسوی می فرمودند :
تا بحال بالای سی نفر رو بنده با این توسل راهنمایی کرده ام و خداوند بهشون فرزند داده ،حتی ۳قلو هم داده...
🔹چشم درد
حاج اقای موسوی تعریف می کردند ؛
حدود ۱۰سال پیش به درد شدید چشم دچار شدم ، مراجعه کردم به چند پزشک خوب و متبحر و اونها به من گفتن که شما به درد گلوکوم چشم و آب مروارید دچار شده اید و حتما باید عمل کنید وگرنه بینایتون رو از دست میدهید ، اما چون دیابت شدید دارید و مشکل قلبی دارید ریسک عمل خیلی بالاست.
حاج اقای موسوی نقل می کنند ، روز عاشورا یک مهر نماز متبرک کربلا داشتم . مقداری از ان را برداشتم و متوسل شدم به اقا امام حسین ع و گفتم السلام علی من جعل الله شفا فی تربته.السلام علی من استجاب الدعا فی تحته قبته.....مالیدم به چشمم ، بعدش خوابیدم.
زمانی که بیدار شدم متوجه شدم که درد چشمم کلا برطرف شده و حتی نیازی به عینک نداشتم و ریزترین خطوط رو میدیدم.
#حکایت_های_اخلاقی_و_عرفانی
@shia12t