eitaa logo
شبهای با شهدا
268 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
286 ویدیو
5 فایل
💫 در شب‌های ظلمانی ، با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد ✅ کاری از راویان نور
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 خاطره رهبر انقلاب از پیمودن مسیری برای پنهان‌شدن در یک در زمان 💠 من تصمیم گرفتم به مشهد بروم و آنجا شوم. هیچ کس را از تصمیمم آگاه نکردم. ساکم را بستم، در اتوبوس نشستم و راهی مشهد شدم. احتمال می‌دادم که به محض ورودم به مشهد مرا دستگیر کند؛ زیرا من به دلیل ماجرای کتابی که از آن یاد کردم (آینده در قلمرو اسلام) هم بودم. به همین جهت کمی مانده به مشهد، جلوی جاده‌ی فرعی منتهی به "" پیاده شدم. اخملد روستای ییلاقی زیبایی در حدود ده فرسخی مشهد است. من قبلا بار‌ها برای گذراندن تابستان به آنجا رفته بودم. بهار هنوز پایان نیافته بود و هوا گرم نشده بود. برای رسیدن به این روستا، تقریبا دو فرسخ راه را از میان دره‌های کوهستان که خالی از رهگذران بود، پیاده پیمودم. زودتر از وقت معمول در این دره‌ها و مناطق گودتر سایه گستر شد. اکنون که آن لحظه‌ها را به یاد می‌آورم، خدا را شکر می‌کنم که به من در آن هنگام ، چنان جرئتی بخشید؛ چون در آن راه روستایی همه چیز خوف‌انگیز بود. 📚 https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨 سلول بیست 🔘 در خاطراتش درباره سال ۱۳۵۳ می گوید: 💠 سلولی که بودم ، سلول هجده بود که در سلول مجاور آن یعنی ، آیت الله خامنه ای زندانی بود . من در سلول ، زدن را یاد گرفته بودم . اکثراً با سلولهای مجاورم از طریق زدن مورس اخبار را می‌دادیم و می گرفتیم. از جمله اخبار را به سلول پهلویی می‌دادم و آن هم به و ‌... خاطرم هست که ایشان را تراشیده بودند و برای تحقیر ، به صورت ایشان زده بودند و ایشان هم مقاوم و محکم بلوز زندان را به صورت به سرشان می بستند و رفت و آمد می کردند. من یک روزی در دستشویی بودم که با حالت شادی و شعف با ایشان روبرو شدم . علی رغم همه این فشارها و شکنجه ها، نتوانست پی به اسرار این ببرد و محکومیتی برای او درست کند. 📚 مرجعیت آیت‌الله خامنه‌ای از دیدگاه فقها ، ص ۵۶ https://eitaa.com/shabhayeshaid