eitaa logo
شبهای با شهدا
288 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
285 ویدیو
5 فایل
💫 در شب‌های ظلمانی ، با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدا چقدر خوب صحبت امام را دریافتن...💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴یاد شهید به خیر *بابا گفته برنمی‌گردم... بعد از یک ماهی که در خانه دائماً صحبت از مدافعین حرم بود، ساعت 8 شب چهارشنبه، 4 آذر 94 با او تماس گرفتند... ساعت 12 و نیم، یک نیمه شب جلسه‌ای با بچه‌ها در اتاق گذاشت که من هم بین‌شان نبودم. به آنها گفته بود «به سفری می‌‌روم که شاید برنگردم...» به محمدرضا هم گفت «تو مرد خانه‌ای!» به آنها گفته بود «هیچ‌وقت سرتون رو پایین نندازید! همیشه سربلند باشید.» متنفر بود از اینکه به بچه‌های شهدا یتیم گفته شود! بچه‌ها که از اتاق بیرون آمدند گریه می‌کردند. با اینکه به آنها گفته بود از حرف‌هایش به من چیزی نگویند، اما تا به محیا گفتم «چی شده مامان جان؟» گفت «بابا گفته شاید برنگردم!» *اعتبار کفش‌های مرد خانه محسن 25 روزه به شهادت رسید. یادم هست روزهایی که در سوریه بود ایامی بود که شبهات رفتن به سوریه بسیار زیاد مطرح می‌شد. شب‌ها کفش‌هایش را پشت در خانه می‌گذاشتم تا کسی متوجه نبودن او نشود. برای من انگار که حتی کفش‌های مرد خانه‌ام هم اعتبار دارد. *حس نیاز جامعه واقعاً الگوی زیبایی است شهید محسن، در سن 34 سالگی دو لیسانس و یک فوق لیسانس داشت. در اواخر هم برای آزمون وکالت ثبت‌نام کرده بود که البته بی دلیل نبود. برای کارهای حقوقی یکی از اقوام به دادگاه زیاد مراجعه داشت و بعد از آن به من می‌گفت: «احساس نیاز کردم که جامعه باید وکیل متدین و مذهبی داشته باشد تا از حق مردم به خوبی دفاع کند.» شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 میزها را تمیز کنم یا مملکت را اداره کنم؟! 🔘 آیت الله سید محمد خامنه ای: 💠 بعد از پیروزی ، خیلی ها دنبال مقام بودند ، اما ایشان تنها به دنبال انجام وظیفه بود . در جمع نیروهای انقلابی فقط میگفتند: من برای انقلاب چه کار باید بکنم؟ میز ها را کنم یا را اداره کنم؟! فرقی برای ایشان نمی کرد . هیچ وقت نمی گفت این کار را نمی‌کنم . در موارد مختلف همین طور بودند. در مورد ریاست جمهوری و رهبری هم همین طور بودند . حالا شما ببینید این چه فرقی میکند با کسی که فقط برای سر می شکند! 📰همشهری ماه ، شماره فروردین ۱۳۹۰ ، مصاحبه اختصاصی با آیت الله سید محمد خامنه ای 📚 حدیث آفتاب -مرتضی یقینی پور- ص ۳۱۴ https://eitaa.com/shabhayeshahid
واکنش‌ها به ترور ناجوانمردانه دانشمند هسته‌ای 🔸وزیر خارجه ایران: نشانه‌هایی از نقش اسرائیل در ترور دانشمند برجسته ایرانی وجود دارد. 🔸وزیر دفاع: دشمن تحمل دانشمندان کشور را ندارد و به شهادت رساندن دانشمندان عمق کینه آن‌ها را آشکارتر می‌کند. 🔸فرمانده ناجا: دشمنان نمی‌دانند با شهادت فرزندان این ملت، درخت انقلاب و بیداری ملت‌های مظلوم جهان آبیاری خواهد شد. 🔸رييس ستادکل نيروهای مسلح: دشمنان کوردل بدانند راهي را که شهيد فخري زاده ها آغاز کرده اند، هرگز متوقف نخواهد شد. گروه‌هاي تروريستي و آمران و عاملان اين اقدام کور هم بدانند که انتقام سختي در انتظار آنها خواهد بود.
💔🥀 باز هم جمعه شد و قاسمِ دیگر دادیم باز هم یک خبر تلخ به رهبر دادیم رفت از بین رفیقان وطن یک سرباز باز هم هدیه به مهدی گلِ پرپر دادیم😭 🖤💚 ❀❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای آنان که در طواف مسیر قیام حضرتش بی هیچ وقفه ای، حماسه آفرین بودند ، شهادت آغازی ابدی و حیاتی پر ثمر است . شهادت گوارای وجودتانhttps://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙🌙🌙 بسم رب النور... لحظه ها به سرعت سپری می شوند. و نیاز میماند و نیاز... انسان سرتاپا نیاز است و این نیاز، او را به سمت کمال و بی نیاز می کشاند. ای مولای من تو بی نیازی و من نیازمند! فقط تو می توانی به من سرتا پا نیاز رحم کنی. تو را به تو شناختم. و تو مرا به سوی خود خواندی. گاهی سستی می کنم .ظلم می کنم. نمی بینم نیازمندیم را. یادم می رود که بی تو هیچم. هیچیم را به یادم آور... راه های به سویت همیشه باز است. و آبشخور امید، نزد تو پر است و تشنگیم در کنار جویبارت به سیرابی می رسد. مسافری ام که مقصد را نزدیک می یابم. تو از رگ گردن به من نزدیکتری... در حجابی و هیچ حجابی را نمی بینم. درخواستم را آورده ام. و با درخواستم آهنگ تو را کردم... ای دیرینه احسان، کرمت کجاست؟ موهبت های بی پایانت را در کجا باید بیابم؟ مهربانا، رحمت گسترده ات که بر زمین و آسمان و فراگیر است را چگونه از آن خود کنم؟ پرده پوشی زیبایت کجاست؟ گریه می کنم... گریه امانم را بریده... اشک مثل دانه های تسبیحم، دانه دانه به حرکت افتاده است. گریه می کنم برای تو! تو که جایگاه و انتهای آرزوی منی... معشوقم! به کجا پناه برم... آغوشِ محبت بی کران ات، تنها آرامگاه قلب و وجود تهی و خالی من است. خانم نسیبه شیخی. https://eitaa.com/shabhayeshahid 🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸