eitaa logo
ོ شَبیهِ اَبر...
654 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
40 ویدیو
13 فایل
دیوانہ دل است! بندِ برپاے چہ سود؟ :) @majnoon_hasan ☁️ ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17129007629558
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز رو به خودمون تبریک 😌 و به براندازا، سلطنت‌طلبا و دشمنای قسم خورده نظام که نتونستن رژیم و چنج کنن تسلیت میگم 😂 @shabih_abr
ོ شَبیهِ اَبر...
گفتم گرامافون تموم شد!؟ قشنگ بود و بس عاشقانه 😅♥️ #معرفی_کتاب
🌒 این زمانی که نبودم: یکم بیشتر درس خوندم تا جایی که دیگه کشش ندارم بخونم ✨ ولی هنوز یه عالمه از برنامم عقبم😑 اَبَدی زیادی برام جذابه... تو تایم استراحت میخوندمش حدودا تموم شده، البته آخرش و گذاشتم فردا بخونم 😅 دیگه این که: یه سفارش دادم خیلی به نظرم مفیده 👈🏻 پیشنهاد میدم اگه میتونید تهیه کنید وگرنه مثل قبلا من درست کنید و من چون وقت درست کردن نداشتم مجبور شدم بخرم وقتی بدستم رسید حتما نشونتون میدم تا ببینید 🙂 نه به عنوان پُز دادن به عنوان یه وسیله ای که بتونید ازش استفاده کنید 🗓 خلاصه تا امشب تموم شد... فردا زودتر از همیشه باید بیدار شم تا به همه کاری برسم و تایم درس و ببرم بالا 📚 حالا... یه لیوان نوشیدنی گرم،. ترجیحا چایی نبات😌 میشینم سر کارام تا نقی شروع بشه 😂 خدایی بیشتریامون اینجوری صدا میکنیم و 😁 بعدش بر خلاف همیشه که میدیدم 🙄 زودتر میخوابم 😴 _ شما ها چ میکنید در روز و آخر شب!؟ @shAbih_Abr
گوش میکنید!؟ 🙃👇🏻
استاد امینی خواهpart12.mp3
زمان: حجم: 8.31M
🌒 آن سوی مرگ... "تجربیاتی از عالم پس از مرگ" 📗قسمت ۱۲ @shabih_abr
بسم الله 🌈
چقدر دلم تنگ شده واسه هوای اینجا وسط ٢۵٠٠ تا گمنام بشینی فقط نفس بکشی 💔 @Shabih_abr
عه راستی امروز ١٣ به دره😎 روزی که هیچوقت درکش نکردم 😂
یه جایی نوشته بود ✍🏻 سیزده به در یعنی: تــمام ســیزده مــعصوم، چشم‌شان به در است تا تو بیایی بهارِ من🌱 آخی :) 💔 @shabih_abr
آیا کسی کتابای آقای کوره‌چی و خونده!؟ اولیش ٧ جنِّ آیا قشنگ است!؟ و بسی گران 🙄💸
☕️ ✨ دستش را بلند کرده بود و در هوا دنبال دستم می‌گشت، دستم را جلو بردم و مچم را گرفت دست خشکش مثل شاخه های درخت محکم دور دستم پیچید حال و روز خوبی نداشت اشک صورتم را تر کرد همان‌طور آرام گفت از دست دلخورم..! جواب ندادم نمیخواستم بفهمد گریه می کنم 💔 منتظر ماندم تا ادامه دهد چرا گفتی بسیجی نیستم!؟... هر چقدر چشمش نمیدید قدرت شنوایی اش چند برابر شده بود نمی‌دانم چرا این حرف را توی حیاط پادگان زده بودم بالاخره آن آشغال ها نمی‌گذاشتند ما زنده از آنجا بیرون بیاییم به حاجی گفتم من تا حالا پامو تو پایگاه بسیج نذاشتم حالا چطوری باید به جرم بسیجی بودن اعدام بشم!؟ 😒 اون یکی دستش رو بالا آورد و روی صورتم حرکت داد وقتی به زخم لبم رسید ضربه کوچک به آن زد زخم قدیمی سر باز کرد و طعم تلخ خون در دهانم پیچید...🥀 آنقدرها درد نداشت با زبان زخم را لیس زدم پرسید دهن مزه چی میده!؟ گفتم خون ادامه داد: همین خونه، از همین خون ها بود نه خونِ غیر عادی.. هرکی برای اسلام خون میده خونش همین بو و مزه رو میده، 🍃 خون بسیجی چه فرقی با خونِ تو داره...؟! مچم را کم کم ول کرد و گفت: از همین خون، زمین‌های خوزستان سیراب شد منتظر چی هستی تا بسیجی بشی ثبت نام تو اتاقک بسیج دانشگاه یا گرفتن کارت گردان عاشورا!؟ . . @shabih_abr
تب و تاب معرفی کتاب از سرم افتاده 😂 درس چه هاااا که نمیکنه حالا بازم بزارم یا نه!؟ 😬 این و گوش کنید به کاراتون برسید تا شروع بشه 👇🏻 البته من امشب نمیبینم چون درس دارم 😿