eitaa logo
صبح بخیر🌜 شب بخیر 🌘
5.3هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
11.2هزار ویدیو
87 فایل
. وقتے ڪسے برات "صبح بخیر" ارسال میڪنه💌 دارہ واقعا اینو میگہ ڪہ تو اولین چیزے هستے ڪہ بهش فڪر می‌ڪنم♥️😍 💥#مــتــن_انــگــیــزشــی 💥#تــصــویــر_نــوســتـالــژی 💥#مــوســیــقــے_عــاشــقــانــه 💥#کانالی کاملا متفاوت @mmrrst
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💡❗تا زمانی که مردم نسبت به احساسات و خوشبختی دیگران بی تفاوت باشند... رسیدن به یک روحیه همکاری واقعی دشوار است 💌 🌛🌒👇 @shabsobh
میلیاردها انسان در جهان متولد شده اند اما هیچ یک اثر انگشت مشابه نداشته اند اثر انگشت تو، امضای خداوند است که اتفاقی به دنیا نیامده ای و دعوت شده ای تو منحصر به فردی مشابه یا بدل نداری تو اصل اصل هستی و تکرار نشدنی وقتی انتخاب شده بودن و منحصر به فرد بودنت را یاد آوری کنی٬ دیگر خودت را با هیچکس مقایسه نمیکنی. و احساس حقارت یا برتری که حاصل مقایسه کردن است از وجودت محو میشود... 🌛🌒👇 @shabsobh
آغوش سرد مادر هم بهشت است😞 .‌‎‎‌🌛🌒👇 @shabsobh
﹝مثل ِ پاییز ، زیبا تغییر کن !˘˘🍁🧡 🌛🌒👇 @shabsobh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جوانی چست، لطیف، خندان، شیری‌زبان در حلقه‌ی عشرت ما بود که در دلش از هیچ نوعی غم نیامدی و لب از خنده فراهم. روزگاری برآمد که اتفاق ملاقات نیوفتاد، بعد از آن دیدمش زن خواسته و فرزندان خاسته و بیخ نشاطش بریده و گل هوس پژمرده. پرسیدمش: چه‌گونه‌ای؟ چه حالتست؟ گفت: تا کودکان بیاوردم دگر کودکی نکردم. چون پیر شدی ز کودکی دست بدار بازی و ظرافت به جوانان بگذار طرب نوجوان ز پیر مجوی که دگر ناید آب رفته به جوی دور جوانی به شد از دست من آه و دریغ آن زمن دل فروز پیر زنی موی سیه کرده بود گفتم ای مامک دیرینه روز موی به تلبیس سیه کرده گیر راست نخواهد شدن این پشت کوز 🌛🌒👇 @shabsobh
آینده به‌تو نیازداره نه گذشته 🌛🌒👇 @shabsobh
💡تفکر ❗گاهی اتفاقاتی ناراحت کننده برای انسان می‌افته که یادش هم دل او را می‌آزارد؛ 🔆 اما می‌توان با قوی کردن فکر خود، اثر بد آن خاطرات را خنثی کرد؛ ✅ نه اینکه خاطره را از یاد ببرم؛ نه، 🔆 بلکه نوع نگاه به آن را تغییر بدم و به جای غم؛ عبرت گرفته و از آن نردبانی برای رشد خویش بسازم. 🌛🌒👇 @shabsobh
💌⚘ کسانی راکه درروحمان گل می‌کارند کجای‌دلمان‌بگذاریم که خوب‌نگهشان داریم... 🌛🌒👇 @shabsobh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کوچک که بودیم کفش های پدر را می پوشیدیم و گاهی یواشکی کت تکراری همیشگی اش را تن می کردیم چادر نماز مادرمان را به سر می کردیم و برای عروسکمان مادری می کردیم در بازی هایمان پدر می شدیم مادر می شدیم در خیالمان پیشانیمان چین داشت و گاهی پشتمان خم شده بود هِ زود بزرگ شدیم و یادمان رفت از کودکی مان خداحافظی کنیم. 🌛🌒👇 @shabsobh