Sentimental Blue.mp3
10.41M
☕️
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
🦋حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فراموش نکن :
غروب های زیبا.....
نیازمند دلهای آرام هستند!...
غروبتون بی غم❤️
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
🦋حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حس_آرامش
مازندران زیبا 🏔️
📍ساری-دودانگه-پاجی میانا
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
🦋حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
#تربیت
اگر فرزندتان كلمه نامناسب جديدی ياد گرفته تنها يک بار محكم اما آرام و شفاف بگوييد انتظار داريد در خانه كسی كلمات نامناسب استفاده نكند و بعد از آن دیگر توجه نشان ندهيد.
بعضی كودكان از تكرار كلمات زشت لذت میبرند چون باعث میشود مورد توجه باشند و بهراحتی میتوانند با تكرار كلمات، بزرگسالان اطراف خود را كنترل كنند. در حقيقت اطرافيان به كلماتی كه كودكان میگویند قدرت میدهند.
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
🦋حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
هفت جوجه اردک - @mer30tv.mp3
4.21M
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما
👶👧
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
🦋حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
#ضرب_المثل
*خودم کردم که لعنت بر خودم باد *
🪻روزی و روزگاری درسرزمینی، زنى بود بسیار حسود، همسایهاى داشت به نام خواجه سلمان که مردى ثروتمند و بسیار شریف و محترم بود، زن بر خواجه رشک مىبرد و مىکوشید که اندکى از نعمتهاى آن مرد شریف را کم کند و نیک نامى او را از میان ببرد؛ ولى کارى از پیش نمىبرد و خواجه به حال خود باقى بود. عاقبت روزى تصمیم گرفت، که خواجه را مسموم کند: حلوایى پخت و در آن زهرى بسیار ریخت و صبحگاهان بر سر راه خواجه ایستاد؛ هنگامى که خواجه از خانه خارج شد، حلوا را در نانى نهاده، نزد خواجه آورد و گفت: خیراتى است. خواجه، حلوا را بستاند و چون عجله داشت، از آن نخورده به راه افتاد و به سوى مقصدى از شهر خارج شد. در راه به دو جوان برخورد که خسته و مانده و گرسنه بودند. خواجه را بر آن دو، شفقت آمد. نان وحلوا را بدیشان داد؛ آن دو آن را با خشنودى فراوان، از خواجه گرفتند و خوردند و فى الحال در جا مردند. خبر به حاکم شهر رسید، و خواجه را دستگیر کرد، هنگامى که از وى بازجویى شد، خواجه داستان را گفت. حاکم کسى را به سراغ زن فرستاد، زن را حاضر کردند، چون چشم زن به آن دو جنازه افتاد، شیون و زارى آغاز کرد و فریاد و فغان راه انداخت؛ معلوم شد که آن دو تن، یکى فرزند او، و دیگرى برادر او بوده است. خود آن زن هم از شدت تأثر و جزع پس از یکى دو روز مرد. آرى خودم کردم که لعنت بر خودم باد. این حسود بدبخت، گور خود را با دست خود کند و دو جوان رعنایش را فداى حسد خویش کرد؛ تا زنده بود، پیوسته در عذاب بود و سرانجام جان خود را در راه حسد از دست داد.
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
🦋حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
”یه عزیزی همیشه میگفت: «خدا بدونِ احوال پُرست نذاره»
ازش پرسیدم حالا چرا این دعا؟ گفت: نمیدونی چقدر قشنگه که یکی توی شلوغیهای روزانهش به یادت باشه و با یه احوالپرسی ساده، هم حال خودش رو خوب کنه هم حالِ تورو...“
پس براتون دعا میکنم خدا هیچوقت بدونِ احوال پُرستون نذاره🙏🏻❤️🔥
شبتون منور به نور الهی✨
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
🦋حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
.
به پرندگان بگو
شاخه هایت را فراموش نکنند.
پاییز
آخرین حرفِ درخت نیست
شبتون آروم ....
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
🦋حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
✨خــــدایــا
✨در این شب
✨زیبـا پاییزیی
✨براے دوستانم
✨قلبے نـورانـی
✨ضمـیـرے آروم
✨عاقبتے ختم بخیر
✨خـــواهـانــم ....🙏
✨شبتون پر از آرامـش
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
🦋حداقل برای☝️نفر ارسال کنید