هدایت شده از استیکر و گیف شمیم یاس
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️هشدار ❌
📛عوارض ناگواری که عمل لاغری میتواند به سر افراد بیاورد😱
🔰این کلیپ به اونایی که میخوان بصورت طبیعی وزن کم کنند خیلی کمک میکنه
📣برای دریافت اطلاعات بیشتر روی لینک زیر کلیک کنید👇🏻👇🏻
https://landing.getz.ir/K2WPX
https://landing.getz.ir/K2WPX
به ربهای صنعتی استات سدیم میزنند که اگر اضافه نکنند رب کپک میزند.
این ماده باعث کندی ذهن و شعور میگردد. پس از ربهای خانگی استفاده کنید.
#رب
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
19.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی
#خلاقیت
کیسه مخصوص ساندویچ و لقمه مدرسه بچه ها🌭
خیلی عالیه😍👌
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
message-1703179184-25.mp3
5.6M
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما
👶👧
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
#ضرب_المثل
📚 ضرب المثل "دعوا سر لحاف ملا بود!"
🖇 معنی و کاربرد:
یعنی در بحثی که به او مربوط نمیشد، شرکت کرد و دچار ضرر و زیان شد.
این ضرب المثل را هنگامی استفاده
می کنند که فردی در دعوایی که به او مربوط نبوده ضرر دیده یا در یک دعوای ساختگی مالی را از دست داده است.
🖇 داستان:
در حکایتی آمده که ملا نصرالدین خوابیده
و لحافی را دور خودش پیچیده بود.
در همان حین، سر و صدای بلندی از خانه همسایه به گوش می رسد.
همسر ملا به او می گوید: بلند شو برو کوچه ببین چه خبر شده!
آدم که از درد همسایه اش نباید بی خبر باشد.
ملا لحاف را روی دوشش انداخت و به کوچه رفت.
متوجه شد دزدی به خانه همسایه شان
آمده ولی نتوانسته چیزی بدزدد و فرار کرده است.
هوا بسیار سرد بود و ملا هم گوشه ای
تکیه داده بود.
دزد که همان نزدیکی ها پشت دیوار پنهان
شده بود، تا لحاف ملا را می بیند، سریع آن را می دزدد و پا به فرار می گذارد!!
ملا وقتی به خانه برمی گردد، همسرش
می پرسد: چه شد؟ علت آن همه هیاهو در خانه همسایه چه بود؟
ملا می گوید: هیچ! دعوا بر سر لحاف ملا بود!
یعنی دقیقا از جایی ضربه خوردم که هیچ ربطی به من نداشت!
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
#پند
🔻شرم از خدا و خلایق
یکی از بزرگان پسری داشت یک روز به پسرش گفت: من حاجتی دارم، آیا اگر بگویم، آن را انجام میدهی؟
پسر گفت: بلی
پدر گفت: هرشب که به خانه میآیی، اعمال آن روزخودت را برای من شرح بده.
شب که شد، پسر نزد پدر آمد تا به قول خود وفا کند، تعدادی از کارهای آن روز خود را ذکر کرد و از گفتن تعدادی دیگر، خودداری نمود. آن وقت پدر به او گفت: من بنده ضعیفی از بندگان خدا هستم، وقتی تو خجالت می کشی که اعمال بد خودت را به من بگویی، فردای قیامت، چطور آنها را به خدا میگویی؟ و چگونه اعمالت را در حضور خلایق میخوانی؟
📚 کتاب داستانهای شهید
دستغیب (معاد و قیامت)
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از غم عشق با تو میگویم
و نفسم به شماره میافتد
چقدر تو برایم کافی هستی
چقدر عشقت شیرین است خدای من
🌟🌟🌟🌟🌟
شبتون آرام و در پناه خداوند مهربان🌙
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf