Mehdi jahani - Sarmast.mp3
3.26M
💌
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
Ahmad Solo - Sol.mp3
4.05M
♨️
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
قبل از ازدواج
راجع به زُلف و گیسوی یار
انواع و اقسام شعرهای عاشقانه میگن؛😐
بعد از ازدواج
یه نخ گیسوی یار تو غذا باشه؛
بشقابو میکنن تو حلق یار .. 😱😞🚶♀🚶♀😂😂
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
#کودکانه
*وقتی کودک در حال انجام کار اشتباهی است؛
نگویید:
آفرین!! آفرین!!
باریکلا!! باریکلا!!
آفرین، رفتی سر وسایل مامان!
باریکلا، چقدر مشقهات را بدخط نوشتی!!
انجام بده تا بیام حسابت رو برسم!
با این نوع صحبت کردن:
طرف مقابل( کودک) دچار سردرگمی و دوگانگی میشود.
نمیداند در حال تشویق است یا توبیخ !
روش صحیح را نمیآموزد.
تفاوت کار درست و غلط را نمیفهمد.
و خودش از تن صدا، لحن و زبان بدن شما باید حدس بزند که کارش چطور ارزیابی شده !!
که این برای بچهها کار دشواری ست.
پس به جای آن، روش صحیح را آموزش دهید و
از آفرین و باریکلا و احسنت فقط برای
«تشویق واقعی» استفاده کنید.
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ »
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
پری کوچولوی هفت اسمون (قسمت اول) - @mer30tv.mp3
4.21M
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما
👶👧
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
📚#داستان_کوتاه_خواندنی
✍خاطره یک دختر دانش آموز
خانم معلم همیشه پالتواش را شبیه زنهای درباری روی شانه اش می انداخت. آنروز مادرِ دخترک را خواست.
خانم معلم به مادر گفت: متأسفانه باید بگم که دخترتون نیاز به داروهای آرام بخش داره. چون دخترتون بیش فعاله و مشکل حاد تمرکز داره. اصلا چیزی یاد نمیگیره. ترس به قلب مادر زد و چشمانش در غم خیس خورد.
انگار داشت چنگ می زد به گلوی خودش، اما حرف خانم معلم را قبول کرد. وقتی همه چیز همانطور شد که معلم خواسته بود، دخترک گفت: خجالت می کشم جلوی بچه ها دارو بخورم. خانم معلم پیشنهاد داد، وقت بیکاری که دختر باید دارو مصرف کند، به بهانه آوردن قهوهء خانم معلم، به دفترش برود و قرصش را بخورد.
دختر خوشحال قبول کرد. مدتها گذشت و سرمای زمستان، تن زرد پاییز را برفی کرد.
خانم معلم دوباره مادرش را خواست. اینبار تا جا داشت از دخترک و هوش سرشارش تعریف کرد.
در راه برگشت به خانه، مادر خیلی بالاتر از ابرها سیر می کرد. لبخندزنان به دخترش گفت: چقدر خوبه که نمره هات عالی شده، چطور تونستی تا این حد تغییر کنی؟!
دختر خندید: مامان من همه چیز رو مدیون خانم معلمم هستم.
چطور؟
هرروز که براش قهوه می آوردم، قرص رو تو فنجون قهوه اش مینداختم.
اینجوری رفتار خانم معلم خیلی آروم شد و تونست خوب به ما درس بده.
خیلی وقتها، تقصیر را گردن دیگران نیندازیم...
این ماهستیم که نیاز به تغییر داریم....!!!
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونی که دونه میریزه از اونی که
دونه میخوره بیشتر لذت میبره...
معامله با خدا سوخت نداره
دو دوتای خدا هزارتاست❣
پس نگرانی رو از قلبت بیرون کن 💗
شبتون در آغوش خدا 🌙🌙
🌛🌒👇
@shabsobh
@Matn_Geraf