eitaa logo
صبح بخیر🌜 شب بخیر 🌘
5.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
10.6هزار ویدیو
86 فایل
. وقتے ڪسے برات "صبح بخیر" ارسال میڪنه💌 دارہ واقعا اینو میگہ ڪہ تو اولین چیزے هستے ڪہ بهش فڪر می‌ڪنم♥️😍 💥#مــتــن_انــگــیــزشــی 💥#تــصــویــر_نــوســتـالــژی 💥#مــوســیــقــے_عــاشــقــانــه 💥#کانالی کاملا متفاوت @mmrrst
مشاهده در ایتا
دانلود
بی_کلام (1).mp3
1.08M
☂ 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خنده در حد اشک! 🤣 گریه و خنده واکنش‌های روانی مشابهی هستند که هر دو در اثر تحریک‌های احساسی شدید رخ می‌دهند. انسان‌ها در مواقعی گریه می‌کنند که خیلی ناراحت باشند، اما واکنش اشک ریزی بدن پیچیده‌تر از آن است؛ به عبارتی اشک در اثر پاسخ به محرک‌های عاطفی متعددی جاری می‌شود، از جمله درد، ناراحتی و حتی خوشی بیش از حد. ❌سعی نکنید جلوی احساستتان را بگیرید و اشک نریزید، زیرا جاری شدن اشک به تحمل و گذراندن شرایط پر استرس بدن کمک می‌کند. البته هورمون‌های کورتیزول و آدرنالین هم در پدیده جاری شدن اشک دخالت دارند. پس به طور کلی اگر آن‌قدر می‌خندید که گریه‌تان می‌گیرد خودتان را خوش شانس و سالم بدانید.😊😁😆😅 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
🍀 کاشتن گل و گیاه ، بهترین تمرین برای صبر است، چون کودک می آموزد با مراقبتی که همراه با صبر و حوصله است می تواند موجودی را پرورش دهد. 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشن زیبا از سفر به دنیایی دیگر یک خوشه کروی در است ☄لطفا عظمت خالق هستی رو انتشار دهید👆 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆امتحان به مال حُسام الدیّن چَلَپی (م 683) کسی بود که جانشین مولوی شد و مثنوی به خاطر او و بنا به درخواست وی سروده شد. او در جوانی در قونیه خدمت شمس تبریزی رسید و تواضع بسیار کرد. روزی شمس به او فرمود: «دین آن جاست که پول است. چیزی بده و بندگی کن تا در ما توانی راه رفتن.» حُسام الدّین برخاست و به خانه رفت و هر چه از اساس خانه داشت همه را نزد شمس گذاشت. باغی داشت، فی الحال فروخت و بهای آن را در کف شمس ریخت و شکرها می‌کرد. شمس فرمود: «آری حسام الدّین! اگرچه مردان به هیچ چیزی محتاج نیستند، امّا در قدم اول امتحان محبّت محب را جز به ترک دنیا نیست و پایه‌ی دوم، ترک ماسوی الله است. هیچ نوع مریدی به مراد خود راه نیافت الّا به بندگی و ایثار.» گویند: از آن مجموع، شمس جز پول ناچیزی قبول نکرد و همه را حسام الدّین بخشید. 📚افلاکی، ج 4، ص 21 -خط سوم، ص 603 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
این یه رازِ - @mer30tv.mp3
4.57M
یک قصه جذاب و آموزنده برای کودکان دلبند شما 👧👶 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
هر لحظه‌ی همراهی ما خاطره‌ای بود اما تو به یک خاطره پیوستی و رفتی... 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
خدایا… ای یگانه محبوب بی ریا در کنارمان گیر و دامنت را پناه جاودانه مان ساز الهی…. تو را سوگند به رحمت بی انتهایت، اجابت کن دعا های بندگانت خصوصا دوستان و عزیزانم را… الهی آمین! دوستان شبتون بخیر💫💫 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
شبتون آرام و در پناه خداوند یکتا باشید 💫💫💫💫💫 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸ســـــلام 🌸روز شما بخیر ونیکی 🌸الهـی در پناه پروردگار 🌸امروزتون پر خیر و برکت 🌸حال دلتون خوب خوب 🌸وجودتون سلامت 🌸امیدوارم یکشنبه ی 🌸بسیار خوبی داشته باشید 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی قصه عشق است و امید...❤️ ✨پیام امروز 🌹زندگی کنترل نداره 🌸پاشو خودت کانال زندگیتو عوض کن 🌹به سمت شادی ها 🌺همين امروز 🌸همين حالا...😊 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
صبح آرامش... - صبح آرامش....mp3
4.26M
صبح 7 خرداد 🎶🎶🎶 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍«محبت» مکملی دارد به نام «احترام» محبت و احترام، در کنار هم معجونیست، که هر کدام اثر دیگری را «ضمانت»خواهد کرد.. 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
کسانی که،، پس از تغییر ،تغییر می‌کنند، زند‌ه خواهند ماند. کسانی که باتغییر ، تغییر می‌کنند، موفق خواهند شد. کسانی که تغییر را، ایجاد میکنند، د‌یگران را رهبری خواهندکرد! 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
برای همسر خود نقش یک حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث می‌شود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش‌تان می‌شود. بنابراین سعی می‌کند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می‌گردد. 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
همسرم تکراری نشدنی ترین.... 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکمی ظرافت و زیبایی ببینید و لذت ببرید 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌🌟اقیانوس ابر گیلان رودبار، ارتفاعات رستم آباد، ییلاق سلانسر 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
یک کودک سه چیز می تواند به یک انسان بالغ بیاموزد : بدون دلیل شاد بودن، همیشه مشغول کاری بودن، و اعلام خواسته خویش با تمام قوا. 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
🔆عطار خیانت‌کار در زمان «عضد الدوله دیلمی» مرد ناشناسی وارد بغداد شد و گردن بندی را که هزار دینار ارزش داشت در معرض فروش قرار داد ولی مشتری پیدا نشد. چون خیال مسافرت مکه را داشت، در پی یافتن مردی امینی گشت تا گردن بند را به وی بسپارد. مردم عطاری را معرفی کردند که به پرهیزکاری معروف بود. گردن بند را به رسم امانت نزد وی گذاشت به مکه مسافرت کرد. در مراجعت مقداری هدیه برای او فراهم آورد. چون به نزدش رسید و هدیه را تقدیم کرد، عطار خود را به ناشناسی زد و گفت: من تو را نمی‌شناسم و امانتی نزد من نگذاشتی. سر و صدا بلند شد و مردم جمع شدند و او را از دکان عطار پرهیزکار بیرون کردند. چند بار دیگر نزدش رفت و جز ناسزا از او چیزی نشنید. کسی به او گفت: حکایت خود را با این عطار، برای امیر عضد الدوله بنویس حتماً کاری برایت می‌کند. نامه‌ای برای امیر نوشت و عضد الدوله جواب او را داد و متذکر شد که سه روز متوالی بر در دکان عطار بنشین، روز چهارم من از آنجا خواهم گذشت و به تو سلام می‌دهم تو فقط جواب سلام مرا بده. روز بعد مطالبه گردن بند را از او بنما و نتیجه را به من خبر بده. روز چهارم امیر با تشریفات مخصوص از در دکان عبور کرد و همین‌که چشمش به مرد غریب افتاد، سلام کرد و او را بسیار احترام نمود. مرد جواب امیر را داد و امیر از او گلایه کرد که به بغداد می‌آیی و از ما خبری نمی‌گیری و خواسته‌ات را به ما نمی‌گویی، مرد غریب پوزش خواست که تاکنون موفق نشدم عرض ارادت نمایم. در تمام مدت عطار و مردم در شگفت بودند که این ناشناس کیست؛ و عطار مرگ را به چشم می‌دید. همین‌که امیر رفت، عطار رو به آن ناشناس کرد و پرسید: «برادر آن گلوبند را چه وقت به من دادی، آیا نشانه‌ای داشت؟ دومرتبه بگو شاید یادم بیاید.» مرد نشانی‌های امانت را گفت، عطار جستجوی مختصری کرد و گلوبند را یافت و به او تسلیم کرد؛ گفت: «خدا می‌داند من فراموش کرده بودم.» مرد نزد امیر رفت و جریان را برایش نقل کرد. امیر گردن بند را از او گرفت و به گردن مرد عطار آویخت و او را به دار کشید. دستور داد: در میان شهر صدا بزنند، این است کیفر کسی که امانتی بگیرد و بعد انکار کند. پس از این کار عبرت آور، گردن بند را به او رد کرد و او را به شهرش فرستاد. 📚پند تاریخ، ج 1، ص 202 -مستطرف، ج 1، ص 118 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
دندان درد - @mer30tv.mp3
3.89M
یک قصه جذاب و آموزنده برای کودکان دلبند شما 👧👶 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande
. در جـهانم همه تصویرِ خداوندیِ توست آنچه دارم ... آنچه هستم همه از بخشش توست "به امید طلوع آرزوهایتان" شبتــون بخیر فرداتون قشنگتـــر از امروز ✨✨✨✨✨ 🌛🌒👇 @shabsobh ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌@time_khande