فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼صدای پای زندگی است
🌸در خلوت کوچه های صبح می شنوی؟
🌺تو نیز ز کلبهٔ شب بیرون آی
🌼و بر روشنایی سر فرود آر
🌸بگذار شعاع لبخند تو
🌺سلامی بر این رسیده ز راه باشد
🌼همچون چراغانی صدها نگاه باشد
✋سلام یاران همیشه همراه
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح آمده برخیز🌸
چون رقصِ شفق در برِ این صبح،
با نورِ خداوند درآمیــز...
تا بوسه زند حضرت خورشید به چشمانِ تو اے خِطهے زرخیـز...
برخیز تو با ناز به پیمانهے طبعِ سحرے،
شهد غزل ریــز...🌸🍃
تاچامهے نابی شود ازحسِ تو لبریز...
به به ...!!
به به ڪه چه عالی شود
این صبـــحِ دلانڪَیـــز...!!
#سلام_صبحتون_بخیر🌸🍃
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
انرژی های زندگی .... - انرژی های زندگی .....mp3
4.05M
صبح 13 تیر
🎶🎶🎶
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
#انگیزشی
برای عالی بودن نیازے نیست به عقب برگردے، کافیه از الان شروع کنی. حسرت خوردن بابت این که چرا زودتر شروع نکرده بودے یک حواس پرتی بزرگ سر راه رسیدن به رویاها و اهدافته.
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
#یه_لقمه
تو نقاش زندگی خودتی، قلمو رو به هیچکس دیگهای نده..
اونو بردار و قشنگ نقاشی کن!
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
هنرمند آرژانتینی با استفاده ای ۱۰۰ هزار کتابی که در کشورش ممنوع شده بود اثر زیبایی خلق کرد.
خواستن توانستن است
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
#سیاست_همسرانه
اگه با نظر همسرت مخالفی،ولی اجازه بده جملاتش رو تموم کنه!
از همون اول با #نه_گفتن جبهه نگیر.
بگو راجع به این موضوع فکر میکنیم
تا بدونه بی دلیل مخالفت نمیکنی
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
20.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ایرانگردی
در مسیر #آبشار_چکان😊
🌛🌒👇
@shabsobh
@time_khande
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فوق العاده زیبا👌👌
این قدر باید این فیلم دست به دست بشه
که ان شاءالله امسال همه برای عید غدیر آقاجانمون امیرالمومنین (ع) سنگ تموم بزارن.
اللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج
🌛🌒👇
@shabsobh
#داستان آموزنده
سالها پیش زمانی که به عنوان داوطلب در بیمارستان مشغول کار بودم، با دختری به نام «لیزا» آشنا شدم که از بیماری نادری رنج می برد. ظاهراً تنها شانس بهبودی او، گرفتن خون از برادر هفت ساله اش بود، چرا که آن پسر نیز قبلا آن بیماری را گرفته بود و به طرز معجزه آسایی نجات یافته بود.
پزشک معالج، وضعیت بیماری لیزا را برای برادر هفت ساله او توضیح داد و سپس از آن پسرک پرسید: آیا برای بهبودی خواهرت حاضری به اون خون اهدا کنی؟
پسر کوچولو اندکی مکث کرد و از دکتر پرسید: اگه این کار رو بکنم خواهرم زنده می مونه؟
دکتر جواب داد: بله. وپسرک نفس عمیقی کشید و قبول کرد.
او را درکنارتخت خواهرش خواباندند ودستگاه انتقال خون رابه بدنش وصل کردند. پسرک به خواهرش نگاه می کرد و لبخند می زد و در حالی که خون از بدنش خارج می شد، به دکتر گفت:آیا من به بهشت می رم؟! ...
پسرک با شجاعت خود را آماده مرگ کرده بود،چون فکر می کرد که قرار است تمام خونش را به خواهرش بدهد!
«زندگی واقعی شما زمانی است که کاری برای کسی انجام دهید که توان جبران محبت شما را نداشته باشد.»
🌛🌒👇
@shabsobh