#باران_رحمت_الهی ...
قرآن از باران در آیات خود اینگونه یاد میکند:
#وسیله_طهارت:
🌨💧 «وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا»؛ «و از آسمان آبی مایه ی پاکی فرود آوردیم».
@shademanQ
🌙⭐️🌙⭐️
⭐️🌙⭐️
🌙⭐️
⭐️
#قصه_هاى_قرآنی ۱۴۶
❄️ #حضرت_یوسف_علیه_السلام ۲۱ ❄️
☀️تأكید یوسف براى نگهدارى بنیامین، و نتیجه نفس امّاره☀️
🔺حضرت یوسف خیلى علاقه داشت كه بنیامین در حضورش بماند، ولى از نظر قانون، هیچ راهى براى نگاه داشتن او نبود، جز این كه با طرح توطئه اى وارد شود.
🔺این توطئه چون به خاطر مصالح اهمّى بود هیچ اشكال شرعى نداشت.
🔺وقتى كه فرزندان یعقوب كه بنیامین هم جزء آن ها بود، بارها را بستند، و هر یك از آن یازده نفر در فكر بار شتر خود بود، در حین بستن بارها، یوسف یا مأمور یوسف به اشاره او به طور محرمانه یكى از ظرفهاى مخصوص سلطنتى را در میان بار بنیامین گذاشتند، سپس طبق نقشه قبلى، منادى به كاروان كنعان رو كرد و گفت: شما دزد هستید.
🔺فرزندان یعقوب گفتند: چه متاعى از شما گم شده است كه ما را دزد مى خوانید؟
🔺به آن ها گفته شد كه یكى از ظرف هاى مخصوص سلطنتى گم شده، هر كسى آن را بیاورد یك بار شتر جایزه مى گیرد.
🔺فرزندان یعقوب گفتند: به خدا سوگند، شما مى دانید كه ما نیامده ایم كه در این سرزمین فساد كنیم، ما هرگز دزد نبودیم
🔺اینكه فرزندان یعقوب گفتند: شما مى دانید و نسبت علم به یوسف و مأموران یوسف دادند، از این رو است كه یعنى شما در این چندبار ملاقات به روش و امانتدارى ما كه سرمایه در میان بار مانده بود و به شما برگرداندیم، و این كه وقت ورود به مصر دهان شترها را مى بندیم از این رو كه مبادا به زراعت كسى صدمه اى برسد، درك كرده اید كه ما این كاره نیستیم.
🔺حضرت یوسف و اطرافیان گفتند: اگر این ظرف در بارِ یكى از شما پیدا شود، جزایش چیست؟
🔺برادران گفتند: طبق سنت و قانون ما باید سارق را به عنوان عبد نگه دارید، جزاى سارقین پیش ما چنین است.
🔺حضرت یوسف و اطرافیان براى رفع اتهام، اول بارهاى غیر بنیامین را تفتیش كردند، سپس هنگام تفتیش بار بنیامین، آن ظرف مخصوص را در آن یافتند. فرزندان یعقوب خیلى شرمنده شدند. با چهره هاى خشمگین و غضبناك به بنیامین رو كرده و گفتند: تو ما را مفتضح كردى و روى ما را سیاه نمودى! كى این ظرف را در میان بار خود گذاشتى؟
🔺بنیامین گفت: در سفر قبلى چطور شما بضاعت را با بار به كنعان آوردند، همان كسى كه بضاعت را در بار گذاشت، همان كس این ظرف را در بار گذاشته است.
🔺در این جا فرزندان یعقوب سخت لرزیدند، نفس اماره بر وجودشان چیره شد و تهمت عجیبى زدند. گفتند: اگر بنیامین دزدى مى كند عجب نیست. زیرا در سابق، او برادرى داشت كه او هم دزدى كرد. ما از این دو خارج هستیم. ما را به خاطر آن ها كیفر نكن.
🔺حضرت یوسف با شنیدن این سخن، اگر آدم عادى مى بود، با آن قدرتى كه داشت، سخت آن ها را گوشمالى مى داد، ولى با جوانمردى و عفو مخصوصى كه داشت، این تهمت را نادیده گرفت و به رخ نكشید و در دل نگاه داشت، و به آنان گفت:
🔺شما در مقام پستى هستید خداوند بهتر مى داند كه گفتار شما راجع به دزدى برادرتان بنیامین نادرست است.
🔺ده فرزند یعقوب، خود را سخت در بن بست دیدند. از درِ تقاضا و خواهش وارد شدند و گفتند: اى عزیز مصر! بنیامین، پدر پیر و بزرگوارى دارد. یكى از ما را به جاى او بگیر، و او را با ما بفرست. بدون تردید ما تو را نیكوكار مى بینیم، در حق ما نیكى كن.
🔺حضرت یوسف گفت: پناه به خدا! كه اگر غیر از كسى را كه متاع خود را در بار او دیدیم بازداشت كنیم، در این صورت ستمكار خواهیم بود.
🔺وقتى كه برادران از عزیز مصر مأیوس شدند، در شوراى محرمانه، بزرگ آنان (لاوى یا شمعون) به برادران رو كرد و گفت: شما مى دانید كه یعقوب راجع به بنیامین پیمان موثق از ما گرفته است كه او را به پدر برگردانیم، اینك با این پیشآمد، چگونه پدر را قانع كنیم؟ پدر ما با آن سابقه خرابى كه نزدش داریم چطور سخن ما را مى پذیرد؟ من كه به طرف كنعان نمى آیم و با این وضع نمى توانم با پدر ملاقات كنم، تا خود پدرم به من اجازه بدهد و یا خداوند در این باره حكمى كند و تا خدا چه بخواهد. این رأى من است. بروید نزد پدر و بگویید كه فرزند تو دزدى كرد و ما طبق آن چه خودمان دیدیم گواهى دادیم، از شهرى كه ما بودیم و از كاروانى كه ما با آن آمدیم، حقیقت مطلب را بپرس، بدون تردید ما در این مورد راست مى گوییم.
🔺لاوى یا شمعون این سخنان را به برادران تعلیم داد و آن ها را روانه كنعان كرد و خودش در مصر ماند. وقتى آن ها نزد پدر آمدند، تمام آن مطالبى را كه برادر بزرگشان به آن ها دیكته كرده بود به پدر گفتند: یعقوب عليهالسلام پس از آن همه انتظار با این وضع روبرو شد، و به خاطر سابقه خراب فرزندانش، گفتار آن ها را نپذیرفت و فرمود: نه، چنین نیست، بلكه این ها همه از نفس اماره است. نفس شما این ها را به نظرتان جلوه داده است. بدون بى تابى ، صبر مى كنم، امیدوارم خدا همه آنها را به من برگرداند، او آگاه و حكیم است.
👌... همراه ما باشید:
(قصه های قرآن - محمدمهدی اشتهاردی)
🌟🌙 @shademanQ 🌙🌟
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
🌹🌷🌹🌷
🌷
حضرت علی علیه السلام :
نفس امّاره، همچون منافق چاپلوسی میکند خود را چون دوستی سازگار و دلسوز جلوه می دهد و همین که فریب داد و بر انسان تسلط یافت، هم چون دشمن، بر او مسلّط شده و با خودخواهی و قلدری فرمان می راند و شخص را به جایگاه های سوء و هلاکت می کشاند
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 234 ، ح 4683
🌷
🌹🌷🌹
🌷🌹 @shademanQ 🌹🌷
🌟تفسیر آیه ٢۵۵ از سوره مبارکه بقره:
بخش چهارم:👇👇
🌻اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ🌻
اللّه، كه جز او معبودى نيست، زنده و برپادارنده است. نه خوابى سبك او را فرا گيرد و نه خوابى سنگين. آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آنِ اوست. كيست آنكه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند. گذشته و آينده آنان را مىداند. و به چيزى از علم او احاطه پيدا نمىكنند مگر به مقدارى كه او بخواهد. كرسى (علم و قدرت) او آسمانها و زمين را در برگرفته و نگهدارى آن دو بر او سنگين نيست و او والا و بزرگ است.
🌻 @shademanQ 🌻
#نکات_تفسیری👇👇👇
🔴«يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ»
خداوند همهى واقعيّات را مىداند و شفاعت نزد پروردگار، تلاش براى اثبات بىگناهى شخصى نيست، بلكه شفاعت، تلاش براى نجات و عفو است.
آگاهى خدا بايد موجب شود كه اندكى انسان حيا كند، او از درون سينهها خبر دارد و از رازهاى پنهانى و آشكار با خبر است، از درون رحم مادران خبر دارد كه نوزاد پسر است يا دختر. علم روز قيامت و اندازه هر چيزى را مىداند. ۱
در حالى كه علم ما انسانها محدود است.
ما صدا را تا حدّى مىشنويم، ديدنىها را تا حدودى مىبينيم، اسرار را نمىدانيم، مگر آن قسمتى را كه خداوند اراده كند و اجازه دهد.
«۱». «يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ» سبأ، ٢
✔️«إِنْ تُخْفُوا ما فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ» آلعمران، ٢٩
✔️«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ» انعام، ۵٩؛ «يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى» طه، ٧
✔️«إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» هود، ۵؛ «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ» غافر، ۱٩
و در ادامه👇👇
@shademanQ
🔴«وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ»
✔️در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است: مراد از «عرش»، علومى از خداوند است كه انبيا و رسل را به آنها آگاه كرده است «٢» ولى «كرسى»، علومى هستند كه آنها را هيچ كس نمىداند. "٣"
🔶برخى «كرسى» را كنايه از قدرت و حكومت خدا مىدانند كه آسمانها و زمين را در برگرفته است.
با آنكه جهان بس وسيع است و زمين نسبت به آن همچون حلقه انگشترى در بيابان، ولى با همه اينها حفظ و نگهدارى آنها براى خداوند سنگين نيست.
🔹آية الكرسى به مردم مىفهماند كه خداوند نه تنها مالكِ عالَم و عالِم به تمام مملوكهاى خود است، بلكه سراسر هستى با همهى مخلوقاتش، تحت سلطه و قدرت اوست. «۴» و مردم قدرت نامحدود خالق را با قدرت مخلوق مقايسه نكنند.
زيرا خستگى، از عوارض ماده است، امّا توانايى خداوند عين ذات اوست.
👈«إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ» «۵»
✔️على عليه السلام مىفرمايد: خداوند را، نه گذشت زمان پير و فرسوده مىكند و نه خود دگرگون گشته و تغيير مىيابد. "۵"
در ادامه👇👇
@shademanQ
🔺آرى، توجّه به قدرت نامحدود خداوند، در روح مؤمن آرامش ايجاد مىكند و مؤمن با آن خويشتن را در مصونيّت و امان مىيابد.
☑️هر يك از صفات خدا: قَيّوم، حَىّ، عليم، قَدير و عظيم، نقش سازندهاى در تربيت انسان دارد. زيرا بهترين مكتب آن است كه به پيروان خود اميد و عشق بدهد، سرنوشت و آينده آنان را روشن كند و پيروانش نيز بدانند كه هر لحظه زير نظر هستند، لغزشهايشان قابل عفو است و حاكم آنان مهربان است.
در ادامه👇👇
@shademanQ