eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل برای حادثه معدن طبس 🖤 بابا نه «آب» داد و نه «نان»داد در طبس معدن فرو نشسته و «جان» داد در طبس بابای کارگر که برای دو لقمه نان زیر زغال، جان جوان داد در طبس مهر است و جای کیف به فرزند کوچکش یک عمر، داغ و درد، نشان داد در طبس آغاز مهر بود که آیینه اش شکست عمر جوان خود به خزان داد در طبس رویش سیاه بود، ولی روسیاه نه بابا نه «آب» داد و نه «نان»داد در طبس 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
سفر کردم به هر شهری دویدم چو شهر عشق من شهری ندیدم ندانستم ز اول قدر آن شهر ز نادانی بسی غربت کشیدم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
در کُلبۀ شعر، شور و شوقِ غزل است حرفِ دلِ شاعرانِ درآن، ماحَصَل است سرشارِ زِحرفِ حقّ و یادِ شُهَدا بعضی غمِ تلخ و اکثراً چون عسل است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خوابم نیست، راحتم‌نیست انتظار ،خواب را سرمه ی چشمانم‌می کند... نمی دانم دزدخواب هایم جیر جیرک ها هستند یا شعر ها... باورکن روز دارد چشم شب را در می آورد اما چشمان ِمن هنوز به آغوش‌خواب نرفته اند... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من دلم تنگ‌ست احوالی ندارم روبه راه چشم بر در مانده ام با خود ندارم غیرِ آه... می‌کشم افتان‌و خیزان خویش‌‌را بی‌دست‌و پا باز باران، باز آه و ناله و افسوس و چاه... پا به ماهم باز هم دردِ غزل آغاز شد باز دارد می‌رسد نوزادِ گریانی ز راه... مستم‌از بس خونِ‌دل خوردم زجامِ غم رفیق بس‌که‌در عزلت نشستم سر به‌زانو روبه‌ماه... روزگاری کوه بودم، تکیه گاهِ امنِ تو مرحبا با رفتنت می‌سازی از یک کوه کاه... کاش از یادت نمی بردی مرا ای سنگ‌دل آهِ این آیینه می‌گیرد تو را یک روز ! آه..! ✍حسن_کریم‌زاده 📓آهِ_آیینه ✓ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
11.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خفته ها ! زنگ چیز خوبی نیست شیشه ها ! سنگ چیز خوبی نیست وصله ها را به من بچسبانید به شما انگ چیز خوبی نیست های ! عاشق نشو نمی دانی که دل تنگ چیز خوبی نیست کری از پیش یک سه تار گذشت گفت : آهنگ چیز خوبی نیست گفته بودی شهید یعنی چه پسرم ! جنگ چیز خوبی نیست 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
34.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه کودکی رفتی که مقصد شد همان فردا کجا رفتی شتابان دل زدی بر آبی دریا از اینجا بی‌خبر رفتی و از شادی گذر کردی که رفت از قصر زیبایت هزاران آینه غوغا شروعِ درس شد بارانی از تصمیم کبری و درختی نیست تا زیرش کتابم را کنم پیدا پدر کو؟ خانه‌اش کو؟ آن حیاط با صفایش کو؟ گذشتن، خاطرات اما نرفتند‌ از نگاه ما پدر! همراه با آن  قاصدک‌ها تا کجا رفتی؟ که اینگونه نگاهم سمت تو چرخیده شد بالا! به لحنِ این غزل دارم سلامت می‌دهم اما ندارم، سایه‌ات بر سر که قربانت کنم جان را ! 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مهر تداعیِ بخشش است و مهربانی ، تداعیِ روزهایِ روشن و پر التهابِ کودکی ... پاییز ، از راه می رسد که ثابت کند ؛ گاهی سقوط هم با شکوه است ، و گاهی رفتن ، بهانه ایست برای بازگشتن . وقتی شبیهِ برگ های خشکِ پاییز ؛ عاشق و یکرنگ باشی ، وقتی غرور نداشته باشی ، وقتی آدم ها را بی بهانه دوست داشته باشی ! پاییز ، عاشق است ! آمده تا مهربانی را تمدید کند ... تا فرشِ خوشرنگ و با صفایِ خودش را ؛ زیرِ پایِ عابرانِ خسته ی شهر ، پهن کند . تا بهانه ای باشد ؛ برایِ عاشقانه هایِ بی تکرار و قدم زدن هایِ جانانه ! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیر اگر باشم‌ چه غم‌، عشقم‌ جوان‌ است‌ ای پَری وین‌ جوانی‌ هم‌ هنوزش عنفوان است‌ ای‌ پَر‌ی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
من کیستم با خدا گفتم به خوابی کیستم؟ پیکری یا جیفه ای من چیستم؟ آب و خاکی یا کمی خونابه ام یا که لختی گوشتم ، اینگونه ام؟ این بگفتا حیّ سبحان در کتاب نعمتی چون جان بدادم بی حساب آب و گل را من جلا دادم ز مهر خوش تراشیدم تو را اندر سپهر روح را چون می دمیدم در گِلت عشق خود را می سپردم در دلت عشق من در هر پی و هر استخوان جان من در هر رگت باشد روان در سماواتم گرفتم عهد حق چونکه پرسیدم بگفتی انت حق گاه پیمان بستنت گفتی بلی روز میدان عمل گشتی سوا؟ عهد خودرا گر فراموشش کنید نور ما از دیده خاموشش کنید بی وفایی میکنید آخر چرا؟ رهسپارید آخرش هم سوی ما وقت بیداری بگفتم با خدا بنده ات باشم ، گهی کردم خطا از تو هستیم و به سویت میرویم با الیه راجعونت میرویم   انالله و انا الیه راجعون 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
22.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوزنده تر از تو من ندیدم دردی ای عشق ببین چه بر سرم آوردی از گوشه عزلتم کشیدی بیرون انگشت نمای خاص و عامم کردی 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky