eitaa logo
کافه شعر
2.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
246 ویدیو
0 فایل
بسم رب عشق ✨ مرا عهدیست با جانان🫂🫀 شما لایق بهترین ها هستید با ما بهترین ها رو بخونید و لذت ببرید.♥️🫵 بفرمائید شعر🌱 شنوای حرف های شما👈 @Shaeran1403
مشاهده در ایتا
دانلود
سلامم دو سه فنجان حرف دل در کافه ای کوچک 🍓کافه مشاعره🍓 https://eitaa.com/joinchat/3680436904Cca953a28be بفرمایید به صرف شعر در خدمت شما هستیم☕️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن نگاهت به من اموخت که در حرف زدن / چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند .
کافه شعر
آن نگاهت به من اموخت که در حرف زدن / چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند .
. . دو زیتــــون شمالی... چشم هایت هوای خـــوب شالی... چشم هایت کمی وا کـــن بـــرایم روســـری را شدم حالی به حالی... چشم هایت میان کـــوچـه های مــن گـــذر کن بیـــاور این حــوالی... چشم هایت پر از رنگی تمـــامـا" شــــور هستی گلِ گل هـای قــــالی... چشم هایت غـــــــرور کهــکشان هایی عجیبی شــــکوه بی مثــالی... چشم هایت تو باشی حافــظ از نو می سـراید غــــزل تعبیـــر فالی... چشم هایت به لب انگشت حیــــــران را گزیدم جـواب هــر ســوالی... چشم هایت خــدا قســـمت کنـــد اینــجا بیایی شــــروع یک وصالی... چشم هایت
-این طور قبول نیست چشم هایت را زمین بگذار بیا دست خالی بجنگیم ..
_
ای دلِ پاره پاره‌اَم، دیدنِ اوست چاره‌ام اوست پناه و پُشتِ من، تَکیه بَرین جهان مَکن ❤️‍🩹
دعا کردم به دیدارم بیاید با رقیب آمد! نگردد "مستجاب الدعوه" مثل من کسی هرگز...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«خداوند خوب می داند چگونه تو را به مقصد برساند،تو فقط باورش کن...♥️»
آیینه‌ایم، هرچه بگویی به ما تویی نامهربان، سنگدل، بی‌وفا تویی... آنکس‌که‌نیست جزتو کسی در دلش،منم آنکس که برده‌است ز خاطر مرا تویی... ای‌عشق! در صحیفۀ تقدیرِ من چرا هر قصه‌ای‌ست، راویِ آن ماجرا تویی... سنگم زدند خلق و تو انداختی گلی بیگانه‌ای میانِ هزار آشنا تویی... خون گریه‌کن به‌حالِ من‌ای‌شیشۀ شراب! تنها حریفِ دردِ من این روزها تویی... ‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎
کی به آتش می‌کشی تسبیحِ یا قدوس را ؟ روحِ سرگردانِ این پروانه‌ی مایوس را..! کورسوهای چراغِ عقل مردم منکرند روشنایی‌های آن خورشیدِ نامحسوس را... از صدای موج سرشارند و با ساحل دچار گوشِ ماهی‌ها چه می‌فهمند اقیانوس را.!؟ نسل در نسلِ زمین گشتند تا پیدا کنند سایه‌ی پرهای رنگارنگ آن طاووس را... تلخ‌وشیرینِ‌جهان‌چیزی‌به‌جزیک‌خواب‌نیست مرگ پایان می‌دهد یک‌روز این کابوس را...