eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
671 دنبال‌کننده
2هزار عکس
284 ویدیو
16 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
با عمر کم اش دغدغه ی خاک وطن داشت در راه وطن پیرهن زخم به تن داشت با عشق خمینی به دل حادثه می زد با پرچم ایران تن او میل کفن داشت هر ثانیه غلتیده به خون سرو رشیدی هر بار غمی تازه به جان، بوم کهن داشت روزی که وطن تشنه ی شق القمری بود او در سرش اندیشه ی «فهمیده» شدن داشت او رفت به میدان و عمل کرد به تکلیف روزی که کلام همه قید شک و ظن داشت... @shaeranehowzavi
خدا با میوه ای بسیار رَخشان مزّین کرده گیتی را در "آبان" عجب یاقوت هایی آفریده انارِ آبدار و سرخ و خندان (صبا) @shaeranehowzavi
هدایت شده از شرح آتش دل
. 🌷از زبان برادر عزیزم محمدحسین ظریفیان به پدر بزرگوارش روحانی جاویدان‌اثر شد عمر تو همچو حضرت روح‌الله با هجرت و با صبر و اسارت همراه عمرم همه در حسرت روی تو گذشت این سنگِ نشان صحن گلزار، گواه ✍️، ۱۴۰۲/۰۸/۰۹ 📌پ.ن: بخشی از نوشتۀ برادرم دکتر محمدحسین ظریفیان در چهل‌ودومین سال آسمانی شدن پدرش: چهل‌ودو سال است که نهم آبان‌ماه هر سال، هجرت سرخ اولین روحانی جاویدان‌اثر دفاع مقدس، شهید حجت‌الاسلام والمسلمین احمد ظریفیان طاب‌ثراه را تداعی می‌کند؛ هجرتی که مقدمۀ حیات جاوید مردی شد که از نوجوانی، وجودش را با اکسیر محبت حضرت حق و اولیایش و انس با آموزه‌های انسان‌ساز اسلام ناب درآمیخت، و در جوانی به سلاح علم و تقوا مجهز، و در این راه جرعه‌نوش مکتب بزرگانی چون علامه طباطبایی (ره) و استاد شهید مطهری (ره) شد. در بیست‌وسه‌سالگی... در میانۀ نبرد با دشمن متجاوز،به چنگال ددصفتان بعثی درآمد... واپسین ایام عمر او که هیچ‌گاه نفهمیدیم در چه روزهایی و در چه مکانی گذشت... به بلا و ابتلا و صبر و بصیرت به‌سر شد. از پیکر پاک این شهید جاویدان‌اثر نشانی به‌دست نیامد... و یادمانی در گلزار شهدای شهر مقدس قم، سنگِ نشان چشم‌انتظاری ابدی عزیزانش شد... عاشَ سَعیدًا وَ اُسْتُشْهِدَ مَظْلُومًا. @SharheAtasheDel
بسم الله الرحمن الرحیم وَمَن يَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلْغَٰلِبُونَ «کربلای غزه» رباب ها،علی اصغر ها به مَذبَحند کبوترها در آسمان و زمین پیچید شمیمِ پیکرِ اکبر ها نشسته داغ برادر ها به کوهِ شانه ی خواهرها ببین تبلور ایمان را در استواری مادرها نه حزن در دلشان دارند نه ترس نسلِ دلاورها چگونه چشم فرو‌بندیم؟ به نیزه رفته کنون سَرها کنون که کرب بلا غزه ست بدا به سستی باورها بگو بلند به اسرائیل بمیرد از غم خیبر ها! به صبح روشن پیروزی خوشا به حال کبوترها! @shaeranehowzavi
7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باید چه شود دگر؟! که هشیار شوید بهر دلِ غمدیده کمی یار شوید دیدید چگونه کودکان را کشتند ای وجدان های خُفته! بیدار شوید @shaeranehowzavi
برای فلسطین 🇵🇸 غروب در صدد ناله‌ای‌ست آهسته قلم شکسته، نفس بسته، سینه‌ها خسته هوا گرفته فضای نفس کشیدن نیست قلم شکسته و این شعر همدم من نیست قلم شکسته، نفس خسته، این نفس زخمی‌ست و قلب کوچک من -گرچه در قفس- زخمی‌ست نفس بریده، قلم درد می‌کشد امشب تمام دور و برم درد می‌کشد امشب قلم نشسته که از بغض مرد بنویسد از ازدحام نفسگیر درد بنویسد «ستارگان همگی یک به یک شهید شدند و با گذشت زمان ماضی بعید شدند»* قلم نشسته که از خواب ما گلایه کند نشسته است که از ما به ما گلایه کند از این حکایت خونبار با که بنویسم بدون دغدغه بگذار تا که بنویسم نوشتنی که چو خون از گلوی من جاری‌ست اگر چه قصه‌ی این "فیلمنامه" تکراری‌ست: * سکانس یک: لندن، ساعت مذاکره ـ شب سکانس دو: آتش، دشت در محاصره ـ شب سکانس سه: سرطان در اراضی موعود سکانس چار: نبرد مسیح با تلمود سکانس پنج: کفن پوش، از کلان تا خرد سکانس شش: ورق نقشه‌ی جهان تا خورد سکانس هفت: تلاویو خیره در طوفان سکانس هشت: تقلای آخر شیطان سکانس نه: استیصال حاکمان عرب سکانس ده: اجلاس سران صلح طلب همین سکانس: هلوکاست، خوانشی دیگر گریم چهره اخبار پشت میز خبر نمای بسته: کراوات... رأی... حق وتو نمای باز: مدرنیته در طویله نو سلامِ ژست تمدّن به جاهلیت قبل توحّشی که منظم شده‌ست در اصطبل جهان نشسته به سوگ زنان بی فرزند سکانس پایانی: هیس! مسلمین خوابند * جهان غمزده در جوی خون گرفتار است تمام دهکده در بوی خون گرفتار است ستارگان همگی یک به یک شهید شدند و با گذشت زمان ماضی بعید شدند آهای نظم نوین! باز چیست در سر تو؟ و ای حقوق بشر، خاک... خاک بر سر تو شما که زهر بیان را به جام خود دارید مگر نه اینکه جهان را به کام خود دارید مگر نه اینکه زمان شاخ و برگتان شده است خدایتان بکشد... هان! چه مرگتان شده است کدام پاسخ را یا کدام مسئله را؟! نشسته‌اید فقط این توحّش یله را؟ ستارگان همگی یک به یک شهید شدند و با گذشت زمان ماضی بعید شدند و با گذشت زمان ماضی بعید؟... نخیر جهان به خواب رود، خواب بر شهید... نخیر برای تشنه شدن ما مگر چه کم داریم؟ حسین نیست اگر، ما ولی علَم داریم هنوز از دلمان ماتمش نیفتاده‌ست حسین نیست، ولی پرچمش نیفتاده‌ست در این طریق به جز پرچمش پناهی نیست و پیر گفته که تا فتح قله راهی نیست به دست پیر، هزاران چراغ روشن شد زمان دوباره ورق خورد و باغ روشن شد نگاه کن همه‌ی آیه‌ها پرنده شدند حروف سرخ جهان یکصدا پرنده شدند جهان به پا شده تا خون ما قلم بزند سکانس آخر این فیلم را به هم بزند شگفت از این همه ذلت در این نبرد نژند که تازیان زره صهیونیست‌ها شده‌اند سمند صبح چو بر شام تار تاخته است قمار مضحکتان روی اسب باخته است طنین پرچم توحید را نشان بدهید و غیرتی که ندارید را تکان بدهید به هرکه مضطرب از هیبت شیاطین است بگو که سنّت پروردگار ما این است بگو دوباره بخوان قصه‌های قرآن را و آیه آیه ببین روزگار طغیان را بگو که یک پشه نمرود را به خاک افکند و آب بود که فرعون را هلاک افکند سپاه ابرهه با سنگ‌ریزه ویران شد و عاد را وزش باد خط پایان شد بهل که تیز شود جست و خیز لشکرشان که این ستیز بقاء است و تیز آخرشان بگو تنازع وحش است جنگ باطلتان و ما روایت فتحیم در مقابلتان تمام لشکر شیطان شده‌ست یاورتان ولی گسیخته از هم زمام لشکرتان از این به بعد به دنبال شر نمی‌گردند فراریان تلاویو بر نمی‌گردند شکست شوکت طاغوت وعده ازلی است کلید فتح توکّل به یک نگاه علی است به نام فاتح خیبر زمانتان ندهیم به نام نامی حیدر امانتان ندهیم قسم به جان پیمبر حریفتان ماییم شما گذشته و ما فاتحان فرداییم * طلوع صبح علیه‌السلام نزدیک است و پیر گفته که شرب مدام نزدیک است «حوالتش به لب یار دلنواز کنید» «معاشران گره از زلف یار باز کنید» *
وام از محمدسعید میرزایی
@shaeranehowzavi
فرعون زمان قاتل کودک کش جانی ای غده ی چرکین شدیداً سرطانی با بمب کشی کودک و پیران و زنان را ذی الجوشن این عصری و تو شمر زمانی ای حرمله ، کودک کشِ شیطان صفت قرن هستی تو یزید ابن معاویه ثانی از خون نشوی سیر تو خونخوار زمانه شیطان صفتی قاتل منفور روانی شیطان بزرگ است تو را یاور و همراه کردی تو و شیطان زمان خوب تبانی منفور ترین در نظر مردم عالم خونخوار ترین دولت غاصب به جهانی پیروز شود خون به شمشیر تو یک روز آن روز نماند ز تو نه نام و نشانی @shaeranehowzavi
تاویل آیه های زلال شریفه شد تنها زنی که صاحب ارج و صحیفه شد اندوه و درد «فاطمه(س)» اندوه مصطفی(ص) است... لعنت به آنکه باعث اشک «عفیفه» شد جایی که عهد عترت و قرآن شکسته شد سیلی زدن به «عصمت کبری» وظیفه شد نفرین به هرکه برد ز خاطر غدیر را حق را به بند برده و ناحق خلیفه شد گاهی تقیه کردن ما عین کافری است وقتی بنای غصب خلافت سقیفه شد @shaeranehowzavi
در ظاهر غزه باطن اسرائیل هر روز شود دقیق تر نقاشی شفافیت صحنه به ما میگوید بازنده این جنگ تو باید باشی اجزاء تو اینچنین شود اسرائیل میمی که جدا ز تا و تا از لاشی دلخوش به حمایت یو اس آ هستی سودی تو نمی بری از این هم باشی جایی که نشسته ای سزاوارت نیست وقت است که از خاک فلسطین پاشی @shaeranehowzavi
. اگرچه غم شده بسیار، برنمی‌گردیم جهان بلند شد این بار، برنمی‌گردیم رسیده مژده که تا فتح قدس راهی نیست قسم به خون تو سردار، برنمی‌گردیم ✍️، ۱۴۰۲/۰۸/۱۲ 🌷ساعت به وقت ۰۱:۲۰ 💔 هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی صلوات @shaeranehowzavi
زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه بهاری می‌رسد از راه و می‌گویند می‌روید گل داوودی از هر سنگ، حسن یوسف از هر چاه بگو چلّه‌نشینان زمستان را که برخیزند به استقبال می‌آییمت ای عید از همین دی ماه به استقبال می‌آییمت آری دشت پشت دشت چه باک از راه ناهموار و از یاران ناهمراه به استهلال می‌آییمت ای عید از محرم‌ها به روی بام‌ها هر شام با آیینه و با آه... سر بسمل شدن دارند این مرغان سرگردان گلویی تر کنید ای تیغ‌های تشنه، بسم‌الله! @shaeranehowzavi
تیره و تار است دنیا دردها ناگفتنی است زخم روی زخم گشته بی دوا ، ناگفتنی است کو دل بی غصه دیگر ، غم نشسته روی غم استغاثه بی اثر گشته چرا ، ناگفتنی است تکه تکه جان غزه گشته از نامردمان گفتن این هجمه از جور و جفا ، ناگفتنی است روزهای بی تو بوی نامرادی می دهند شرح حال و روز دنیا حال ما ، ناگفتنی است ندبه ها در جمعه ها حال عجیبی می دهند " این وجه الله " هنگام دعا ، ناگفتنی است عهد بستن با تو دلبر کار عاشق پیشه است عقلها گشته است زائل بی صدا ، ناگفتنی است کوچه باغ سبز دلها سرد و پاییزی شده بلبل مستان نمی خواند چرا ، ناگفتنی است آزمایش های غیبت سخت گردیده عزیز فرق بین کور و بینا تا کجا ، ناگفتنی است اینکه وقتی تو بیایی با تو می آید بهار لذت آن لحظه های با صفا ، ناگفتنی است @shaeranehowzavi