رد شد از بیخ گوشتان تیری
که گذشت از گلوی کودک من
این فقط گوشهای از آن ترسی است
که چشیده است طفل کوچک من
چه شبی بود از آسمانِ خدا
خوشه خوشه ستاره میبارید
دیدم از کاخهای غصبیتان
به مُخَیّم پناه میآرید
خانهای که مرا از آن روزی
با تفنگ و لگد درآوردید
سرپناه شما نخواهد شد
دیدم از آن فرار میکردید
دل به کوتاه گنبدی بستید
غافل از گنبدی که دوّار است
آن شب از آسمان پیام آمد
دست بالای دست بسیار است
به ثریا اگر بیاویزید
مردمانی ز فارس میآیند
میکشانند ظلم را پایین
آسمان را به حق میارایند
میرسند اهل وعدهٔ صادق
لیسوءوا وجوهکم آری
راه وا کن لیدخلوا المسجد
تا که عهد خدا شود جاری
فادخلوا الباب سجداً مردم
که زمینِ مقدس است اینجا
باید اینک نماز آزادی
خواند در صحن مسجد الاقصی
بعد عمری به خانه برگشتم
روستامان چقدر پیر شده
بوی یافا چرا نمیآید؟
باغ زیتونمان کویر شده
مینشینم کنار باغچهمان
مثل ابر بهار میبارم
در همین خاک آبدیده به اشک
باز زیتون تازه میکارم
#انسیه_سادات_هاشمی
#باغ_زیتون
#فلسطین
@shaeranehowzavi
📖✨زیارتنامه امــام صــــادق عــلیــه الــســلام✨
«الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْن مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین.
#زیارتنامه
@shaeranehowzavi
خزانی شد بهار دل، پر از سوز است و واویلاست
مدینه کربلا گشته، چه شور و محشری برپاست
زمانه از چه خونرگ است داغی بر جگر دارد
چرا گرد و غبار غم به رویِ عالمِ بالاست
ز داغ حضرت صادق جهان زیر و زبر گشته
شکسته شاخهی طوبی دوباره ماتمی عظماست
دوباره قصهی انگور ، دست کین زهرآلود
عطش سوزانده جانش را، به یاد زینب کبراست
هزاران لعن بر قومی که آتش در حرم کردند
دوباره خیمه و آتش، دوباره عصر عاشوراست
هوا سرد است و بارانی، زمین لرزان و بیجان است
دل آل علی خون از عناد و کینهی اعداست
بقیع و غصههای آن فشرده قلب عالم را
ندارد بارگاهی او، چه خاکی بر سر دنیاست
دل خورشیدی صادق جهانی را دگرگون کرد
که دین حق ز جهد او به الطاف خدا بر جاست
ز دنیا میرود کوه شجاعت، علم و جود و صبر
میان سیل جمعیت گلی از گلشن طاهاست
#مشهدی_زاده
#یا_جعفر_بن_محمد
#آجرک_الله_یا_بقیه_الله
@shaeranehowzavi
از تربتِ عشّاق، جوان آوردند
با پرچم صاحب الزمان (عج) آوردند
بر دوش فرشتگان دو شاخه گل یاس
از جبهه ی حق به جمکران آوردند
#عارفه_کوچک_یزدی
#جمکران
#شهدا_ی_گمنام
@shaeranehowzavi
تو روح تازه داده ای به علم ناتمام ها
اسیر طعم مکتبت،زراره ها،هشام ها
به زیر سقف خانه ات،جهان چه باشکوه شد
فتاده تشت علم جاهلان ز اوج بام ها
شکسته پشت حیله ها به لطف گفته های تو
کجاست احتیاج تو....به شهرت و به نام ها
تو نسل شهر علمی و سلاله ی پیمبری
گرفته ای ز دست حق،جلالت و سلام ها
هزار قرن می رود....پس از هزار نسل هم
نشسته شهد علم تو به روی تخت کام ها
نماز عقل ما شده است حلقه های درس تو
رسیده بوی علم حق به خانه ی مشام ها
و تا کلاس درس تو به پاست ای امام ما
چه حاجتی است شیعه را به تیغِ در نیام ها؟
ولی چرا شکسته شد....میان شهر حرمتت
بزرگ دین آخرین....غریب صبح و شام ها
#مبین_اصفهانی
#یا_جعفر_بن_محمد_الصادق
@shaeranehowzavi
ای قلدر زورگوی مجنون
ای فرقهی بیوجود صهیون
در شر و شقاوت و پلشتی
شیطان به تو وامدار و مدیون
بهتر بود از تو هفتصد بار
تیفوس و سل و جذام و طاعون
در منطقه مثل غده هستی
یک غدهی مملو از سلاطون!
کردار شما سفید کرده
روی مغول و یزید و قارون
هرگز نشود سفید رویت
با شصت هزار بشکه صابون
باید که از این جهان شوی محو
این بار کشیدهایم سیفون
در حلق تو گیر کرده گویا
هسته که نه، بل درخت زیتون
از ترس به دور خود زنی چرخ
چون گربهی گیج توی میدون
لبنان که برای تو زیاد است
حقا که حریف توست صیدون
پرسید یکی که: When do they go?
دادند جواب که: very soon
باید که شنا کنید آخر
یا توی شلنگ یا که در خون
آید که در استوری نویسیم:
الاقصی و رفح، هماکنون
چون قافیهای دگر نجوییم
هجو تو به مثنوی بگوییم
ای عقرب زخم خوردهی هیز
ای زالوی زشت رقت انگیز
ای شومپت شاسکول قوزمیت
ای گنبد آهنت در پیت
آن ضربهی غیر قابل تر
میمش نشدهست جا در آن ور!
کردهست چه با تو که چنین زار
گشتی و شدی چنان سگ هار
زنبور درشت بیمروت
از کار تو میکشد خجالت
کفتار که میکند پلشتی
در نزد تو لوطی است و مشتی
هر کس که کند ز تو حمایت
کردهست به عالمی خیانت
ای بچه کش پلید سیرت
باید که در آوریم پیرت
باید که شوی ز منطقه جیم
ای غده ی بدسگال بدخیم
«هر بیشه گمان مبر که خالیست»
«سجیل» و «عقاب» این حوالیست
ریزیم سرت چو رستم و گیو
از عکا تا خود تلآویو
ای جرثُمهی درازدستی
خوردی ز حماس ضرب شستی
خوردی دو هزار زخم تازه
از دور جدید انتفاضه
آمد به سویت دوباره موشک
برخیز و برو سراغ پوشک
پهپاد و کروز با بالستیک
ریزد به سرت مرتب و شیک!
هرچند زبان دراز هستی
در معرض انقراض هستی
ای طفل حرام موشهدایان
برخیز و سلام کن به پایان
#شیخ_غیرمفید
#فلسطین_ارض_المسلمین
@shaeranehowzavi
کهام؟ آوارهمردِ شاعری در کوچه های شهر
بـخوانیدم ، پیادهعابری در کوچه های شهر
چه گـمراهیِ نابـی دارم از اعـجاز اشعارم
نبی دیگـرم یا ساحری در کـوچههای شهر؟
مرا دیگر کسی باور ندارد غیر گنجشکان
شبیه بقعهٔ بی زائری در کوچه های شهر
به آه آغشته ای ، زنگار چشمی ، آیـنه جانے
نگونبختی،مکدرخاطری در کوچههای شهر
نه شیطان نه فرشته... چیستم در جلد آدم ها؟
بخوان! حیوانِانسان ظاهری در کوچههای شهر
#محمدحسین_امیری
@shaeranehowzavi
هم آدم این کوچه منِ کشته پرستم
هم در پسِ آن شیشه خودم سنگ به دستم
تاریخ همانجاست که هر روز در آنی
هر جا که تو بنیادگرا سنگ پرانی
هرجا که مکلَف به فتاوای تو باشم
ساقط شده از گردن و در پای تو باشم
ما مثل دو برجیم فروریخته در خون
بن لادنی از غار خودش آمده بیرون!
بن لادن و زن لادن و لادن بچه سنگ است
سنگ است که شیپور زنان بر سر جنگ است
سنگ است که اوضاع مرا کرده فراهم
سنگ است که بر هم زده تقدیر مرا هم
آزادیام از سنگ تو یعنی هدرِ من
دیوارکشی در قفس بال و پر من
در بستر خود ای همهی نرمتنانم
گستاخم اگر بر هوسی غلتزنانم
شنزارِ مرا سنگِ تنت ریخته بیرون
آوارگیام را بدنت ریخته بیرون
باغی که تو در مغز جهان کاشته باشی
یک باغ انار است به سنگی متلاشی
ای باد بُروتی که به هر باغ وزانی
با ما بِه از این باش که با خلق جهانی
ای سلسلهات حاکم تاریخم و دینم
من یک تنه خود مردم بدبخت زمینم
تا پیرهنی هست که از من بدرانی
تاریخ بر آن پوست سفید است و جوانی
من پوست نینداخته خونم که بلیسی
تاریخِ کبودی که به ناخن بنویسی
خونهاست که بیوقفه به پای تو بریزم
آدمکش جلَادهی زیبای عزیزم
هر روز من از پرچم باد است سیاهت
تکفیری من! پس من و تاریکی راهت
ای کوفته با سنگ سرِ هر لغتی را
با سنگ نباید بکشی مملکتی را
ای لیلی دیوانه اگر نام تو این است
تاریخ دم از صبح و سر از شام تو این است
ای دولت ابلیسیِ دهلیز چپ و راست
ای فاتح هر قلعه که یک خشت تو را خواست
ای طلحه! که شرَ و تشر و خیر و نخیری
تاریخ مونث شدهی آل زبیری
فتوای تو سنگ است! بزن چشم به راهم
داعشتر از این باش در این شام سیاهم
#امیر_حسین_هدایتی
@shaeranehowzavi
یادداشتی از خانم #اعظم_سعادتمند به بهانهی سالروز درگذشت حسین منزوی شاعر بزرگ معاصر در مجلهی میدان آزادی بخوانید.
#یادداشت
#حسین_منزوی
#اعظم_سعادتمند
#شاعران_فرهیخته
@shaeranehowzavi
کسی از آن سوی ظلمت مرا صدا میکرد
که بادبادک خورشید را هوا میکرد
به شکل کودکی من کسی که با یک برگ
بهقدر صد چمن غرق گل صفا میکرد
کسی –سبکتر از اندیشهای– که چون میرفت
بهجای گام زدن در هوا شنا میکرد
کسی که دفتر عمر مرا به هم میریخت
و برگهای پلاسیده را جدا میکرد
طلوعهای مرا و غروبهای مرا
در اینسو آنسوی تقویم جابهجا میکرد
دلم به وسوسهاش رفته بود و تجربهام
در آستانهی تردید پا به پا میکرد
مگر نه کودکیام راهکوب پیری بود
کز ابتدای سفر مشق انتها میکرد
کسی نگفت نسیم از تبار توفانست
وگرنه غنچه کجا مشت بسته وا میکرد
بهار نیز که با خون گل وضو میساخت
هم از نخست به پاییز اقتدا میکرد
«که میگرفت»؟ رها کن! صفای صلح کسی
که آهوان گرفتار را رها میکرد
ترا به کینه چه دینی است؟ کاش میآمد
کسی که دین جهان را به عشق ادا میکرد
عصا که مار شد اعجاز بود کاش اما
کسی به معجزهای ما را عصا میکرد
#حسین_منزوی
#سالروز
#شاعران_فرهیخته
@shaeranehowzavi
کلام و علم صادق میکشد سوی خدا ما را
و عاقل میکند با جملهای، مجنون و شیدا را
حدیث و علم و دانش احترامی خاص مییابند
چو جعفر مینهد بر شانههای کوه علم، پا را
به منبر میرود نور و حدیث عشق میگوید
و روشن میکند با خطبهای دنیا و عقبا را
نشسته در کلاست مالک و صفوان و جابرها
که از علم تو مملو میکنند آنگاه دنیا را
تو هر شب روضه میخوانی برای خون ثارالله
و مویه میکنی در نالههایت رنج زهرا را
ره اسلام ناب از مکتب و علم شما باز است
که کامل کردهای با هدیهی جان، مذهب ما را
#غلامعلی_آسترکی
#مکتب_امام_صادق
@shaeranehowzavi
.
🌸 حضرت امام صادق سلاماللهعلیه فرمودند:
لاَ يَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اِسْتَخَفَّ بِالصَّلاَةِ
هرکس که ز ما چشم عنایت دارد
باید که به راه ما قدم بگذارد
هرگز به صف شفاعت ما نرسد
آنکس که نماز را سبک بشمارد
#محمدتقی_عارفیان
#نماز
#مکتب_امام_صادق
@shaeranehowzavi
در کوچهی بارانزده شاید جریانیست
در آب روان سایهای از سرو روانیست
هنگام غروبی که در این کوچهی ابری
انگشت تو در حلقهی دستان جوانیست
#مهتا_صانعی
#روز_شیراز
#کوچه_های_شیراز
#اردیبهشت_ماه
@shaeranehowzavi
تو شبیه آرزویی که نسیمِ صبح خوانَد
دلِ دردمـندِ مـا را نَفَـسـی ز شـوق دانَد
به هوای عشقبازی، قدمی به چشمِ ما نِه
که غبار پایت ای دوست، غمِ عالمی برانَد
تو جمالِ بیبدیلی و به دل دلالت آری
که به جز وجود نازت طربی دگر نمانَد
تو خیالی و فراروی، تو مجالی و ز هرسوی
به حریم وصلِ رویت، خمِ مو حجاب مانَد
تو به چشم پاکبازان، نمِ اشکْ مینشانی
که شــرارِ دلـنوازان، ز لبت شـــرر نشــانَد
تو صفای صبحگاهی و وفای شامگاهان
به دعای خلوتیان که غمت طرب فشانَد
شب و روز بیقراران به طراوتِ بهاران
هوسی عمیق دارد غزلی لطیف خوانَد
#رشوند
#شاعران_فرهیخته
#شاعران_حوزوی
@shaeranehowzavi
افسرده مباش، یار خواهد آمد
آن وارث ذوالفقار خواهد آمد
سردیِ خزان ظلم هم میگذرد
نومید مشو، بهار خواهد آمد
#عاصی_خراسانی
#بهار
#انتظار
@shaeranehowzavi
ای ماه منــیر دو جهان ، حضرت مهدی
خورشیدِ دل آرای نهان ، حضرت مهدی
از ما به توهر ثانیه هرلحظه سلام است
آرامش هر روح و روان ، حضرت مهدی
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_امام_زمانم
@shaeranehowzavi
موجی احاطه می کند روح و روانم را
در چشم تو وقتی که می جویم نشانم را
تا آفتابی می شوی در چشم بارانی
دنیا تماشا می کند رنگین کمانم را
چشم تبر را هر زمان که دور می بینی
بر روی شانه میگذاری آشیانم را
دلتنگ گلهای بهاری می شوی و من
اردیبهشتی می کنم رنگ جهانم را
بادی که سرنخ از تو و دست تو میگیرد
پر می کند از بادبادک آسمانم را
کوهی درون قلب من آرام خوابیده
بیدار کن با دست خود آتشفشانم را
#فرزانه_قربانی
#شاعران_فرهیخته
#شعر_خوب
@shaeranehowzavi
✨میشود شد.....✨
میشود چشم بر جهان وا کرد
شد پُر از شورِ ناب بینایی
میشود رَست از تقیُدِ خاک
میشود داشت روح دریایی
میشود پاک و با اصالت شد
اسوهی مردی و مروت شد
میشود با حیا و عزت شد
خالقِ مکتبی تماشایی
میشود خانوادهداری کرد
پایِ این عشق پافشاری کرد
خانهیِ خویش را بهاری کرد
با سفیران نور و زیبایی
میشود با سلاح حجب و عفاف
بود پیروزِ هر نبرد و مصاف
بود فارغ ز بیمِ هر اجحاف
بود یک قهرمانِ رویایی
میشود داشت دیدگانی تر
موقعِ یادِ حضرتِ مادر
میشود خاک شد در این محضر
با نگاهش گرفت آقایی
میشود شد ز هرزگیها دور
میشود شد بدون سگ مشهور
میشود کرد دشمنان را کور
با جهاد و تلاش و دانایی
میشود جام قهرمانی را
هدیه بر محضر شهیدان کرد
میشود در مسیرِ حضرت عشق
بشوی لشکری به تنهایی
میشود بود شهره و نامی
شد برایِ کنامِ خود حامی
داشت همواره عِرقِ اسلامی
کرد با بانگِ حق همآوایی
میشود داشت عزم ایرانی
بود در جنگِ خصم طوفانی
بود در لشگر سلیمانی
یارِ آماده و مُهیایی
میشود مرد بود پایِ وطن
رد شداز خویشتن برای وطن
گفت :هستی من فدایِ وطن
میشود، شد: وحید شمسایی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#مروج_خوبی_باشیم
@shaeranehowzavi
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
#تولد یک کتاب
📖 کتاب خواندنی #ام_علاء؛
روایت زندگی مادری که ۷نفر از عزیزانش را تقدیم اسلام کرد #منتشر شد
فروش ویژه کتاب #ام_علاء آغاز شد...
#هدیه ویژه: نگین متبرک #دُرّ_نجف
🛑 از همسایگی با حرمامیرالمؤمنین(ع) تا یک سالونیم اسارت در زندانهای بعث عراق
🌹 بانویی با ۱۸ فرزند در خانهای ۶۰ متری و وقفی
🌹 مادر شهیدی که همه زندگیش را تقدیم اسلام کرد
چهار پسرش، همسرش، برادرش، دامادش،
خودش و همه زندگیش...
🌱 اینها پازلهای کوچکی هستند از زندگی زنی گمنام و مظلوم به نام «ام علاء»
🛒 مشاهده و خرید از طریق سایت زیر 👇👇
https://manvaketab.com/book/391366/
🔻سفارش در ایتا👇
@manvaketab_admin
📌 #انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔@nashreshahidkazemi
▪️بهمناسبت فرارسیدن
هشتمین سالگرد شهادت مدالآوران غیرت و مردانگی، #شهدای_خانطومان سوریه
بسیجیان علی دم به دم شهید شدند
که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند
بسیجیان علی را شهادت اینگونهست
که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند..
بسیجیان علی سالهای پیش از این
به روضه با غزل محتشم شهید شدند!
بسیجیان علی از قدیم زینبیاند
اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند
گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم
گهی به مدرسهها با قلم شهید شدند
به اربعین حسینی بسیجیان علی
به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند
بسیجیان علی شیعیان زهرایند
اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند!
بسیجیان علی عاشقان عبّاسند
شدند کربوبلا همقسم، شهید شدند
بسیجیان علی را به تشنگی بشناس
ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند
ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم!
بسیجیان علی دست کم شهید شدند!
به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است
بسیجیان علی صبحدم شهید شدند
#مهدی_جهاندار
#شهدای_خانطومان
@shaeranehowzavi
توئی با درد من دمساز ،مادر
توئی بر سرّ دل همراز ،مادر
کلامت جان دهد بر جان فرزند
محبّت با تو شد آغاز، مادر
اگر دستم بگیری،تا ثریّا
گشایم بال بر پرواز، مادر
چو در آغوش گرمت جا بگیرم
کنم بر مهر و بر مه ،ناز،مادر
تبسّمهای شیرین تو ای جان
کند در جان من اعجاز، مادر
اگر شاهنشهی گردد نصیبم
به درگاهت منم سرباز،مادر
محبّت کردی و از جان گذشتی
جنان را کرده ای احراز ،مادر
تو با لبخند نازت ای پری رو
گشایی باب جنّت باز، مادر
زبرجد شکر حق دارد دمادم
کند با نام تو ابراز ،مادر
#مصطفی_زبرجدی_غازانی
#اشعار_ارسالی
#شعر_خوب
@shaeranehowzavi