eitaa logo
شفقت
65 دنبال‌کننده
449 عکس
55 ویدیو
1 فایل
راه و رسم بندگی ارتباط با ادمين: @ramadan
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با یک صفحه از قرآن سوره مبارکه بقره آیات ۲۲۵ تا ۲۳۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شفقت
#یک_شنبه #امام_صادق_علیه_السلام #روایات #احادیث #نصیحت شکایت از روزگار
شکایت از روزگار مفضل بن قیس، سخت در فشار زندگی واقع شده بود. فقر و تنگدستی، قرض و مخارج زندگی، او را آزار می داد. یک روز در محضر امام صادق (علیه السلام) لب به شكایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح كرد. گفت فلان مبلغ قرض دارم، نمی دانم چه جور ادا كنم؟ فلان مبلغ خرج دارم و راه درآمدی ندارم. بیچاره شدم، متحیرم، گیج شده ام. به هر در بازی می روم، به رویم بسته می شود. در آخر از امام تقاضا كرد درباره اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فروبسته او بگشاید. امام صادق (علیه السلام) به كنیزكی كه آنجا بود فرمود برو آن كیسه اشرفی را كه منصور برای ما فرستاده بیاور. كنیزک رفت و فورا كیسه اشرفی را حاضر كرد. آنگاه به مفضل بن قیس فرمود در این كیسه چهارصد دینار است و كمكی است برای زندگی تو. گفت مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود. امام فرمود بسیار خب، دعا هم می كنم، اما این نكته را به تو بگویم، هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نكن. اولین اثرش این است كه وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شكست یافته ای. در نظرها كوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود. بحارالانوار، جلد 11، صفحه 114 °•کپی با ذکر صلوات آزاد است•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با یک صفحه از قرآن سوره مبارکه بقره آیات ۲۳۱ تا ۲۳۳
﷽ امام_على عليه السلام در نامه اش به كارگزارانش ـ : قلم هاى خويش را تيز كنيد و ميان سطرهاتان كم فاصله نهيد و سخن هاى زياده برايم ننويسيد و آن چه را مقصود است بياوريد و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با یک صفحه از قرآن سوره مبارکه بقره آیات ۲۳۴ تا ۲۳۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با یک صفحه از قرآن سوره مبارکه بقره آیات ۲۳۸ تا ۲۴۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام جواد(علیه السلام) می فرمایند : صبر را بالش خود قرار بده... این تشبیه از آن رو ست که چون آرامش و قرار جسمی، با تکیه بر بالش است، مؤمن در رسیدن به آرامش روحی نیز، نیاز به تکیه‌گاهی چون صبر دارد. 📚تحف العقول صفحه ۴۷۸ مردی به حضرت جواد(علیه السلام) عرض کرد: مرا سفارشی بفرمایید . امام (علیه السلام) فرمود: می پذیری؟ گفت: آری فرمود: تکیه بر صبر کن و صبر را بالش خود قرار بده و به فقرا درآویز و شهوات را رها کن و مخالفت با هوای نفس نما و بدان که تو از دید خداوند مخفی نیستی، دقت کن چگونه باید باشی. بحارالانوار، ج ۷۵، ص۳۵۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با یک صفحه از قرآن سوره مبارکه بقره آیات ۲۴۶ تا ۲۴۸
✨﷽✨ چرا به امام رضا «عليه السلام» ضامن آهو مي گويند ؟
شفقت
✨﷽✨ #پنج_شنبه #امام_رضا_علیه_السلام #داستان #روایات چرا به امام رضا «عليه السلام» ضامن آهو مي گوي
✨﷽✨ چرا به امام رضا «عليه السلام» ضامن آهو مي گويند ؟ ✍آقاي حاج شيخ علي اكبر مروج الاسلام دامت بركاته در كرمات رضويه در اين باره مي فرمايند : اگر چه حكايتي به تفصيل شنيده شده كه صيادي يك ماده آهويي صيد كرده بود و آن آهو پناهنده شد به حضرت رضا «عليه السلام» و خواهش كرد كه آن سرور ضامن شود تا برود و بچه خود را شير دهند و برگردد و آن حضرت ضامن شد و آن آهو رفت و برگشت اگر چه حقير در كتبي كه در دسترس داشتم تفحص كردم و ماخذي براي آن نيافتم( و الله العالم) لكن سه قضيه از آهو كه راجع به آن حضرت است يافته ام و اينك ذكر مي شود اول قضيه: پناهنده شدن آهو به بقعه آن حضرت چنانكه ما از كتاب عيون در جلد اول در صفحه ( 255) ذكر كرديم . دوم : ابن آشوب در مناقب بعد از ذكر ورود آن سروربه نيشابور و بناي حمامي كه معروف شد به گرمابه رضا ( علیه السلام ) و ذكر چشمه و حوض آب مي فرمايد ( وروي انه اتته ظبيه فلا ذت فيه ) يعني در آنجا ماده آهويي با آن بزرگوار پناه آورد و فرمايد به همين قضيه اشاره نموده است ابن حماد شاعر دراين شعر خود : الذي لاذبه الظبيه و القوم جلوس من ابوه المرتضي يزكی يعلو سوم : در مدينه المعاجز( ص 442) و نيز در انيس الزائرين محمد صالح هروي است كه عبدالله مي گفته است كه ما جماعتي بوديم كه در خصوص امر امامت سخني مي گفتيم و در آن حال حضرت رضا« صلوات الله عليه» از نزد ما عبور مي نمود پس من چون آن سرور را ديدم با( تهميم بن يعقوب) با آن حضرت روانه شديم و ما اعتقاد به امامت آن سرور نداشتيم بلكه زيدي مذهب بوديم و همانطور كه با آن حضرت مي گذشتيم به صحرا رسيديم و گله آهويي پيدا شد نا گاه آن سرور اشاره كرد به يك بچه آهويي تا اشاره كرد فورا ديديم آن بچه آهو آمد تا برابر آن حضرت ايستاد و امام «عليه السلام » دست مرحمت بر سر آن بچه آهو كشيد و او را به غلام خود سپرد و تا او را به غلام خود سپرد ديديم آن بچه آهو مضطرب شد و مي خواست به چراگاه خود برگردد . ‌( فكلم الرضا (ع ) بكلام لم نفهم )آن حضرت سخني با آن بچه آهو فرمود كه ما نفهميديم لكن بچه آهو آرام گرفت واز اضطراب افتاد چون اين پيش آمد شد آن حضرت به من فرمود: آيا ايمان نياوردي ؟ يعني :پس از ديدن اين معجزه به امامت من اعتقاد پيدا نكردي ؟ عرض كردم : چرا اي آقاي من ( انت حجت الله علي خلقه وانا تائب الي الله ) توئي حجت خدا و من به تو مينمايم به سوي خدا از اينكه تا حال قائل به امامت تو نبودم. آنگاه آن حضرت به آن بچه آهو فرمود: اينك برو به سوي چراگاه خود آن بچه آهو شروع كرد به گريه كردن كه ما ديديم و اشك از چشمان ا و مي ريخت و خود را به آن جناب مي ماليد و ناله مي كرد. آنگاه آن حضرت رو به من كرد و فرمود : ( تدرون ما تقول)آيا مي دانيد اين بچه آهو چه ميگويد عرض كردم : خدا و پسر پيغمبر ش اعلمند فرمود مي گويد : چون مرا به جانب خود خواندي و من اطاعت كرده و به خدمتت آمدم اميد داشتم كه از گوشت من تناول فرمائي لكن حال كه مرا مر خصي فرمودي من گريان و محزونم كه قابل نبودم از گوشت من بخوري تا به آن فيض برسم . صاحب مدينه المعاجز پس از ذكر اين قضيه فرمايد صاحب شاهد المناقب نيز اين كرامت را روايت نمود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با یک صفحه از قرآن سوره مبارکه بقره آیات ۲۴۹ تا ۲۵۲