eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
269 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم احفظ نائب المهدی سیدناالقائدناالامام الخامنه ای حفظه الله تعالی💕
۱:۲۰ بامداد🕜 ساعت آسمانی شدنت کشت مرا... رفتی و بی تو شدن کشت مرا... 🌒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🎥 *دختری که تاریخ را تحت تاثیر قرار داد...* ‌ 👌 درباره شهیده بنت‌الهدی و فداکاری و یاری‌ نسبت به برادرش شهید محمدباقر صدر در نهضت اسلامی عراق ‌
فرزندان خمینی.mp3
905.8K
اينان همان قومي هستند كه درباره‌شان امام كاظم (ع) فرموده‌اند: «مردي از قم قيام مي‌كند و مردم را به سوي حق فرا مي‌خواند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 اے غایب از دو دیده‌ے دنیا،بیا بیا اے روشنے ظلمٺ شبها،بیا بیا چشم انٺظار روز ظهورٺ دو عالم اسٺ اے آرزوے قلبے زهرا(س)،بیا بیا 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
delo-deldaram.mp3
5.29M
🎧🎤🎊 🎉😍 |دلُ‌دل‌دارم،یاروفادارم میدونے‌دلم‌اسیرقدمتہ خیلے‌♥️🎉
🌷معرفی شهید علی زاده اکبر🌷 اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر امام شهیدان، حسین ابن علی سلام بر تمام شهیدان از ازل تا ابد ... سلام بر شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم سلام بر فرزندان خلف شهیدان خصوصا آقا مهدی عزیز سلام بر سردار عزیزمان، فرمانده شهید مدافعان حرم و شهیدانش... یادت را همیشه در دل و دیده زنده خواهیم داشت🌺🌼🌸 ۱
🌷روایت خواندنی از زندگی شهید مدافع حرم علی زاده اکبر 🌷 و معرفی گل پسر ایشان آقا مهدی + تصاویر و فیلم کوتاه😍 مطمئنم شما هم مثل من که چند ماهه مجذوب این شیر بچه هستم در شگفت معرفتشون خواهید بود😊 ۲
 محل تولد: روستای اکبرآباد کوهسرخ وضعیت تاهل: متاهل تعداد فرزندان : ۲ ( یک دختر و یک پسر) ستوان دوم پاسدار شهید علی زاده اکبر  تحصیلات :دیپلم تجربی ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: ۲۸  /۰۱ / ۱۳۷۸ تخصص: تخریب و انفجارات شهید زاده اکبر در طول خدمت در نهاد مقدس سپاه توانست با جدیت و پشتکار در رشته تخریب و انفجارات جزء نفرات برتر محسوب شود. به طوری که در تمام ماموریتهای حساس از شمال غرب تا جنوب شرق حضور فعال داشته باشد. در هر منطقه که حضور داشت سعی می کرد مشکلات فرهنگی مردم را شناسایی و در حد توان اقدام به رفع آن نماید. این شهید گرانقدر که در رشته تکواندو نیز موفقیت های بسیاری کسب کرد؛ سرانجام پس از دوبار اعزام به سوریه جهت دفاع از حرم حضرت زینب (ع) در درگیری با گروهک لواء الداوود در جنوب حلب به درجه رفیع شهادت نایل آمد. ۳
امروز پای صحبت های همسر شهیدبرای مخاطبان نشسته ایم و ایشان گذری کوتاه از زندگی شان برای ما داشته اند.  ۶
سوال خبرنگاران جوان،   « آیا در زمان حیات شهید خود به این نکته توجه داشتید که آنها از اولیاء الهی به شمار می‌روند؟  ۴
شهیدی که در سوریه، عراق و در هر مکان و زمانی، شهید شده باشد همانند این است که جلوی در حرم امام حسین (علیه السلام) شهید شده است؛ چراکه اگر این شهیدان نبودند، اثری از حرم اهل بیت(ع) نبود.» این سخنان نقل قولی است از فرمایشات حضرت آیت الله خامنه‌ای است در جمع خانواده‌های شهدای مدافع حرم که به تنهایی گویای منزلتی است که می‌توان برای این شهدا تصور کرد.  ۵
همسر شهید روایت می‌کند: من و علی قبل از ازدواج هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم شهدا شدند. همسرم قبل از ازدواج با بخش فرهنگی بنیاد شهید همکاری می‌کرد و از طریق کارمند بنیاد به خانواده ما معرفی شد. ۷
وقتی که به خواستگاری آمدند، همان ایام مادرم در خواب دیده بود سه کبوتر روی پشت بام خانه نشسته‌اند. مادر خواب را این طور تعبیر کرده بود که علی‌آقا به شهادت می‌رسد و به من هم گفت که احتمال دارد خواستگارت شهید بشود. همان روزها یکی از اقوام‌مان فوت کرد و خواب کبوترها را به فوت ایشان تعبیر کردیم. مراسم عقد و عروسی ما خیلی ساده برگذارشد. حتی ماشین عروس را خودشان تزیین کردند. اصلا جهیزیه زیادی دوست نداشتند و کاملا با تجملات مخالف بود. به هرحال ازدواج‌مان صورت گرفت و چندین سال بعد که همسرم به شهادت رسید، فهمیدم کبوتری که پر کشید علی بوده و آن که مانده است فرزندمان مهدی است که از نظر خصوصیات اخلاقی خیلی شبیه پدرش است. ۸
علی‌آقا مرد زحمتکشی بود و چون سختی‌هایی را در زندگی‌اش تحمل کرده بود، نسبت به رفع مشکلات دیگران خیلی حساس بود. من از اینکه می‌دیدم همسرم به فکر دیگران است و سعی می‌کند لقمه حلال به خانه بیاورد خوشحال بودم. ۹
یک مرتبه من به  داخل شهر رفتم.‌ یکی از دوستانم را دیدم. خیلی خوشحال شدم. شماره من را گرفتند وگفتند: به منزلتان زنگ میزنم وقتی تماس گرفت، همسرم هم منزل بود. گفت: همسرم منتقل شده است نیشابور و همسرم سرهنگ نیروی انتظامی هست. الان من هم خانم سرهنگ هستم و می خندید. دوستم پرسید شغل همسر تو چی هست؟ با افتخار گفتم : همسرم پاسدار است. گفت : درجه اش چیه؟ همان موقع علی آقا فهمید که دوستم چه میگوید گفت: بگو همسر من مثل همسر شما درجه ی بالایی ندارد. و چند وقت بعد به بالاترین درجه رسید. ۱۳
مهدی خیلی شبیه همسرم است. علی به مسجد و شرکت در هیئت‌ها علاقه زیادی داشت و مهدی هم درست مثل اوست. پسرم متولد ۱۳۸۲ است و هنگام شهادت پدرش تنها ۱۰ سال داشت، اما خوب همه چیز را درک می‌کرد و متن زیبایی هم در تشییع پدرش قرائت کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت. ما سعی می‌کنیم تا آنجا که می‌توانیم پسرم مهدی و دخترم فاطمه را طبق وصیت پدرشان ولایتمدار بار بیاوریم. خوشبختانه مهدی خیلی شبیه پدرش است و حالا که دارم با شما حرف می‌زنم برای ادای نماز به مسجد رفته است. ۱۰
ایشان به شهید علی عاصمی که از شهدای شهرمان کاشمر است علاقه زیادی داشت. شهید عاصمی در گردان تخریب بودند و اکنون مزارشان در گلزار شهدای کاشمر و همچنین آرامگاه شهید مدرس قرار دارد، یعنی درست در جایی که اکنون پیکر همسرم را در آنجا دفن کرده‌ایم. علی در هنگام حیات بارها به زیارت قبر شهید عاصمی رفته بود. ۱۱
اسم مستعار علی آقا در سوریه جلال بود که نام پدرشان را برای خودش انتخاب کرده بود. دفعه ی اولی که رفته و برگشته بود می گفت: یک خانم خبرنگار ی بود از من عکس های زیادی گرفت و گفت: جلال بیا مصاحبه کن عکستان را بگیرم. بعدا عکس های من را ببینید. قبل از اینکه مرتبه ی دوم به ماموریت سوریه برود خیلی مایل بود که ما را هم با خودش برای زیارت حصرت زینب ببرد. گفت : حتی اگر نتوانم شما را ببرم. بعد از شهادتم حتما شما را میبرند و همین اتفاق هم افتاد. ۱۶
من از روز اول می‌دانستم با کسی ازدواج کرده‌ام که عشق به شهادت دارد و در این مسیر از چیزی نمی‌ترسد. بنابراین خودم را آماده چنین روزهایی می‌کردم. البته مهم‌ترین عامل در آرامش من حرف‌ها و رفتارهای خود علی بود که سعی می‌کرد ما را آماده شهادتش کند. ۱۴