eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
268 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
9.9هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️دفاع دیرهنگام رئیسی از طب‌ایرانی 🎙️رئیس‌‌جمهور در ستادکرونا: 📍طب‌ایرانی در کشور ما طرفداران جدی دارد و افرادی در این زمینه مشغول هستند و صاحب نظراند 📍تعداد بسیاری از مردم نسبت به طب‌سنتی و ایرانی توجه و اطمینان دارند و تجربه کردند و تجربه آنها نتیجه داده است و موجب اطمینان هم خودشان هم اطرافیانشان شده است. 📍ما باید حتما راه را در این قضیه باز کنیم؛ دانشگاه‌های ما باید راه را باز کنند، اصلا در دانشگاه‌های ما باید دپارتمان‌هایی برای این قضیه داشته باشند. 📍کرسی‌های آزاد اندیشی که حضرت آقا تاکید دارند یکی از آنها در مورد طب است و حتماً باید این کار بشود.
💥تدبیر 👈 در برابر دشمن تا دندان مسلح :👇 🌟 وقتی لشگر ۱۴ امام حسین(ع) به خاک عراق نفوذ کرد و به منطقه‌ تسلط پیدا کرد، آتش عراق سنگین شد...  شهید خرازی از طریق بیسیم به ژنرال ماهر عبدالرشید (از فرماندهان معروف ارتش عراق) پیام داد: 👇 «خط اول تو را گرفتم، خط دوم تو را هم گرفتم. خط سوم تو را هم گرفتم، خط چهارم تو را هم گرفتم، خط پنجم تو را هم گرفتم، سنگرهاي مجهز نونی تو را هم گرفتم. هيچ مانعی جلوی من نيست؛ امشب می‌خواهم بيايم به شهر بصره و تو را ببينم!» 🌟 ماهر عبدالرشيد هول كرد!  پرسيد: «می‌خواهی بيايی چه كار كنی يا چه بگويی؟!»... خرازی جواب داد: «يك پای تو را قطع كردم. می‌خواهم پای ديگرت را هم قطع كنم!» ... ماهر جواب داد: «بيا! من هم يك دست تو را قطع كردم، دومی را هم قطع می‌كنم!» ... خرازی گفت: «باشد! وعده ما امشب در ميدان شهر بصره»... با اين پيغام، اوضاع نيروهای عراقی به هم ريخت. ژنرال ماهر عبدالرشيد كه واقعاً از تصور سقوط شهر بصره ترسيده بود، تمام چينشی را كه قبل از آن برای عقب نشينی انجام داده بود، به هم زد! 💢 حجم آتش عراق ده‌ها برابر شد و آن شب به قدری روی منطقه شلمچه گلوله ريختند كه در طول تاريخ جنگ تا آن زمان و حتی بعد از آن بی سابقه بود!... وقتی حکمت این کار را از حرازی پرسیدند، گفت: «ما در اين منطقه نيرو و امكانات نداشتيم. مهمات هم نداشتيم. اين كار را كردم تا آنها تحريک شوند و منطقه را زير آتش بگيرند و دست كم به اندازه يك هفته عمليات، مهمات خود را هدر بدهند!»... بعدها براساس مطالبی كه از بيسيم شنيده شد، گفتند: «آن شب انبارهای مهمات عراقی‌ها خالی شده بود و به قدری كمبود مهمات داشتند كه تا دميدن صبح، مهمات داخل تريلرها را مستقيم به كنار توپ ها و خمپاره اندازها می‌ردند و مصرف می‌كردند.».... ⛔️این تدبیر شهید خرازی‌رو مقایسه کنید با دولتمردان کنونی که تا حالا چندین بار سر بزنگاه، گرای خالی بودن خزانه و اثر کردن تحریم‌ها رو به دشمنان میدهند.... : حساسیت فوق‌العاده‌ای نسبت به مصرف بیت‌المال داشت، همیشه نیروها را به پرهیز از اسراف سفارش می‌كرد ومی‌گفت: وسایل و امكاناتی را كه مردم مستضعف دراین دوران سخت زندگی جنگی تهیه می‌كنند و به جبهه می‌فرستند بیهوده هدر ندهید، آنچه می‌گفت عامل بود، به همین جهت گفتارش به دل می‌نشست... 🌟شهید خرازی یك عارف بود. همیشه با وضو بود. نمازش توام با گریه و شور و حال بود و نماز شبش ترك نمی‌شد...  او معتقد بود: هرچه می‌كشین و هرچه كه به سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه، ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد....  💫دقت فوق‌العاده‌ای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان می‌آورد كه: سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.... دائماً به فرماندهان رده‌های تابعه سفارش می‌كرد كه در امور مذهبی برادران دقت كنند.... 💕 همیشه لباس بسیجی بر تن داشت و در مقابل بسیجی‌ها، خاكی و فروتن بود. صفا، صداقت، سادگی و بی‌پیرایگی از ویژگی های او بود... 💥دوری از وابستگی و👆تعلقات مادی 👈شهید احمد کاظمی میگوید: شهید حسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید میشوم. گفتم: از کجا میدانی؟ 👈 مگر علم غیب داری؟ گفت: نه، ولی مطمئنم. چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد... به آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که اسم های شهدا را می نویسد. تمام اسم ها را میخواند و می گفت وارد شوید... 💕ماه عسل وقتی امام عقدشان را خواند . مقداری پول به آنها داد تا بروند مشهد ماه عسل. پول را داده بود به حاج احمد آقا و گفته بود جنگ تموم بشه ، زیارت هم میریم. با خانمش دوتایی رفتند اهواز. قبل از شهادتش جانباز شده بود و یک دستش زودتر از خودش وارد بهشت شد. خمپاره خورد کنارشان همه سالم بودند غیر از حسین خرازی. او به تنهائی وارد بهشت شد.... 🌺مجروحیت حسین خرازی فرمانده جانباز لشگر 14 امام حسین(ع):👇 دائیش تلفن کرد گفت : حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان افتاده، شما همین طور نشستین؟ گفتم : نه خودش تلفن کرد. گفت دستش یه خراش کوچکی برداشته است. پانسمان می کنه میاد. گفت: شما نمی خواد بیاین. خیلی هم سرحال بود!... گفت: چی رو پانسمان می کنه؟دستش قطع شده؟ همان شب رفتیم یزد، بیمارستان. به دستش نگاه می کردم. گفتم:"خراش کوچیک". خندید.گفت: دستش قطع شده سرم که قطع نشده... 💥روضه حضرت زهرا(س): خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند ... حاج حسین خرازی بی قرار بود اما به رو نمی آورد. خیلی‌ها داشتند باور می‌کردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد. حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم، تورجی‌ زاده را پیدا کن...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴یاموسی بن جعفر علیه‌السلام 🏴 می‌شود بر شانۀ لطفت پریشان گریه کرد پابرهنه سویت آمد، مثل باران گریه کرد هردم ای آیینه با آهت دل عالم گرفت چشم دنیا تار شد سر در گریبان گریه کرد خون به جای اشک از زنجیر دستانت چکید پا به پای تو در و دیوار زندان گریه کرد از شکوه تو زن آوازه‌خوان لکنت گرفت با نوای ربّنای تو نگهبان گریه کرد تازیانه خط به خط بر پیکرت مقتل نوشت تازیانه زخم‌هایت را فراوان گریه کرد بیت آخر خواند دعبل از غریب کاظمین بی‌صدا زیر عبا، شاه خراسان گریه کرد 🏴🕊🏴
دلت سوی خدا پرواز کرده غم خود را به او ابراز کرده توئی تنها کسی که روزه اش را به ضرب تازیانه باز کرده😭
مادرشهید که بدست بشهادت رسید پس ازاینکه میشنودپیکر فرزندش درشهر شده راهی اهوازشده ودر طاقت فرسای جنوب کنارمزارشهیدش بدون هیچ بیتوته میکند. بعدها به امر امام ، پیکرشهید به منتقل شدتامادرشهید آرام بگیرد اما ننه علی بازهم ازفرزندش جدانشدو شب وروز کنارمزارپسرش بود. تا عده ای ازرزمندگان، کنارشهیدش، برای او درست کردند. ازسال ۵۸ تا ۷۸ ننه علی تنها دراین اتاقک فلزی زندگی میکرد. یکی ازمربیان تربیتی میگوید: محرم ۷۷ بچه هاراازطرف مدرسه به مزارشهدابردم وپیرزنی راکه مشغول شستن مزارشهدابودرادیدم. بسرآغش رفته و حال حکایتش راکه جویاشدم، ازتامین غذایش پرسیدم که گفت : 🔻مردم برایم میاورند.چندبارهم که بی غذامانده ام برایم غذااورده.مگرنمیدانید شهدا زنده اند؟؟؟؟ پریشب پسرم باچندنفر وارد شد وگفت ! بدیدنت آمده! یکدفعه اتاقک نورانی شدوجوان بینهایت زیبا وبلند بالایی رادیدم.. وجای ایستادن ِ حضرت را نشانم داد. ننه علی پس از سال زندگی دراین اتاقک به فرزند شهیدش پیوست.🌹تعالی درجات شهداودلسوختگان شهداصلوات. 🦋🦋🦋 ╰─┅🍃🦋🍃
🔰 🎙کنج زندان چه بلایی به سرت آوردند... 🔻روضه (ع) ⏱ | 04:56 👤استاد ناصر 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مطهری:آنان که زیبایی اندیشه دارند زیبایی تن را به نمایش نمی گذارند . . . ═✧❁🌷❁✧┄
🌱پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : هنگامے که آخر شب مي شود خداوند سبحان مي فرمايد: آيا دعاکننده اي هست تا دعايش را اجابت کنم؟ آيا استغفارکننده اي هست تا گناهانش را ببخشم؟ 📚منبع: امالي صدوق 🌷 خدایا به حقّ موسی بن جعفر سلام الله علیه و رنج‌هایی که برای تربیت شیعیان کشید و سختی‌هایی که متحمّل شد و بلاهایی که به جان خرید، خروج ما را از ‎ با رشد معنویمان همراه کن و ما را با یاران حضرت همساز گردان و توفیق نُصرت ولیّ عصر را روزیمان بفرما.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 یک توبیخ شیرین! 🔻 ماجرای برخورد زیبای امام کاظم(ع) با بُشر حافی امام موسی کاظم (ع ) تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاید از حادثه می ترسیدیم تو به ما جرآت طوفان دادی 🌹🍃 به توکل نام اعظمت🍃🌹 سلام وعرض ادب محضرشما دوستان گرامی / صبحتون بخیر
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🌺السلام علیک یا بقیه الله یا اباصالح المهدی یاخلیفه الرحمن ویا شریک القرآن...🌺 🌺السلام علیک یا ابا عبدالله یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ( ابدا) ما بقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم...🌺 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ کلام نور : سوره مبارکه ص آیه 28 أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ آيا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند همانند فسادگران در زمين قرار مى دهيم، يا اهل تقوا را مانند فاجران قرار مى دهيم؟ 🖤🖤🖤 ✅ حدیث روز : امام موسی کاظم (ع): إِنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَینِ، حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً، فَأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَْنْبِیاءُ وَ الاَْئِمَّةُ وَ أَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ.»: همانا برای خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشكار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشكار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانی عبارت است از عقول مردمان. 🖤🖤🖤 ✅کلام بزرگان : 🏴 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «شخصیت موسی بن جعفر در داخل زندان هم همان شخصیت مشعل روشنگری است که تمام اطراف خودش را روشن میکند، ببینید حق این است. حرکت فکر اسلامی و جهاد متکی به قرآن یک چنین حرکتی است، هیچ وقت متوقف نمیماند، حتی در سخت‌ترین شرایط.» 🖤🖤🖤 ✅ احکام روز : تغيير کاربرى جزئى از زمين موقوفه مسجد س: زمينى جهت ساخت مسجد وقف شده در طراحى جهت ساخت ، قسمت زير زمينى آن جهت امور فرهنگى ـ ورزشى مسجد در نظر گرفته شده است. (اين قسمت از شبستان مسجد کاملاً مجزا است) آيا اين امر اشکالى دارد؟ ج) از ابتدا واقف مى‌تواند يک قسمت زمين خود را براى غير مسجد وقف کند، اما پس از وقف براى مسجد نمى‌تواند آن را تغيير دهد. استفتائات مقام معظم رهبری 🖤🖤🖤 ✅ انرژی مثبت: پروردگارا.. به من دلی پر مهرو بخشش ،زبانی نرم و نیتی خیر عطا فرما تادر پناه امن تو با رعایت حقوق دیگران و با تسلط براعمال و گفتارم موجب آرامش در زندگی خود و دیگران باشم 🖤🖤🖤 🖤شهادت مظلومانه امام موسی کاظم (ع) را خدمت عاشقان و محبان اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض میکنم🖤 🖤🖤🖤 با سلام خدمت دوستان گرامی صبح همگی بزرگواران بخیر ونیکی روز خوبی توام با سلامتی و موفقیت و سربلندی برایتان آرزومندم اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم ارادتمندتان : قریش حسین پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ 💢صدقه به نیت امام زمان علیه السلام ❤️خوشا آن درد که درمانش تو باشی⚘ آجرک الله یا صاحب الزمان 🖤🖤🖤 تسلیت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام 🥀 🎤 ❣ ❣ کانال خٌذْنیِ مَعَكْ🕊
📌 توئیت سعید جلیلی بعد از جلسه مهم شورای امنیت ملی درباره توافق احیای برجام 🔹حتما نباید هزینه داد که به تجربه رسید؛ امروز خوش‌ باورترین افراد به آمریکا، اعتراف می کنند که دیگر نمی شود به آنها اعتماد کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | اگر نباشد چه اتفاقی می‌افتد؟؟! ♨️ چه شد که مردم گفتند: "مگر علی (علیه‌السلام) نماز می‌خواند؟! برشی از سخنرانی به مناسبت سالروز فتح خیبر توسط امیرالمؤمنین 💠 اندیشکده راهبردی سعداء
شهید ناصرالدین باغانی سال 46 در خانواده ی مذهبی و روحانی در قم به دنیا آمد. با شروع حوادث انقلاب و جهت یاری مردم به سبزوار رفتند. پدرش نماینده دور اول مجلس از سوی مردم سبزوار گردید. ناصرالدین در شاخه جوانان حزب جمهوری مشغول فعالیت شد و در این مدت، چهار بار برنده مسابقات قرآن کریم شد. با سپری کردن دوران دبیرستان در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) پذیرفته شد. خودش می گفت: من دانشگاه امام صادق را به دانشگاه امام حسین تبدیل کردم و مدرک قبولی را از دستان آقا اباعبدالله گرفتم. از عملیات بدر در جبهه حضور داشت و در عملیات کربلای 5 در حالی که نوزده سال بیشتر نداشت در 21/12/65 به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امّا شهادت چیست ؟ آنگاه که دو دلداده به هم می رسند و عاشق به وصال معشوق می رسد وبندۀ خاکی به جمال زیبای حق نظر می افکند ومحو تماشای رُخ یار می شود ،آن هنگام را جز شهادت چه نام دیگری می توانیم داد ؟ آن هنگام که رزمنده ای مجاهد ، بسوی دشمن حق می رود وملائک به تماشای رزم او می نشینند و شیطان ناله بر می آورد و پای به فرار می گذارد و ناگهان غنچه ای می شکفد،آن هنگام را جز شهادت چه نام می توانیم داد؟ شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست . (ای آنانی که در زندان تن اسیر ید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید . فقط شهید می تواند شهادت را درک کند.) شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد ، شهید در این دنیا قبل از آینکه به خون بتپد ، شهید است .و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی توانید بشناسید و بفهمید ، بعد از وصل شان نیز نمی توانید درکشان کنید . شهید را شهید درک می کند.اگر شهید باشید شهید را می شناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته ، چیزی را منکعس نمی کند. برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد شهیدان به حال شما غصه می خورند، و از این در عجیبند و حیرت می کنند که چرا به فکر خود نیستند . به خود آیید و زندان تن را بشکنید . قفس را بشکنید وتا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده اید نه برای ماندن در قفس، این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید.  ای خوش آن روز کز این منزل ویران بروم  رخت بر بندم و تا مُلک سلیمان بروم
اینجانب ناصرالدین باغانی بنده ی حقیر در درگاه خداوندم .چند جمله ای را به رسم وصیت می نگارم . سخنم را درباره ی عشق آغاز می کنم ما را به جرم عشق موأخذه می کنند . گویا نمی دانند که عشق گناه نیست امّا کدام عشق؟ خداوندا معبودا عاشقا،مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی ، امّا بزرگتر شدم ودیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی کرد پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی.مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه،به دنیا عشق ورزیدم به مال ومنال دنیا عشق ورزیدم . به مدرسه عشق ورزیدم . به دانشگاه عشق ورزیدم امّا همه ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو . (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ،پس به عشق تو دل بستم بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم ودیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم وتو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری،فهمیدم در این مدت که فکر می کردم عاشق تو هستم اشتباه می کرده ام ، این تو بودی که عاشق من بوده ای و من را می کشانده ای ، اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می آمدم . ولیکن وقتی توجه می کنم می بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده ام ولی باز مستقیم آمده ام حال می فهمم که این تو بوده ای که به دنبال بنده ات بوده ای، و هرگاه او صید شیطان شده ، تو دام شیطان را پاره کرده ای و هر شب به انتظار او نشسته ای تا بلکه یک شب او را ببینی ، حالا می فهمم که تو عاشق صادق بنده ات هستی ، بنده را چه ، که عاشق تو بشود (عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر) آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می نشستی. اما من بدبخت ناز می کردم و شب خلوت را از دست می دادم و می خوابیدم ! اما تو دست بر نداشتی و انقدر به این کار ادامه دادی تا بالا خره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می کردم که با پای خود آمده ام وه چه خیال باطنی !! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود . مرا که به چنگ آوردی به صحنه ی جهادم آوردی ، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نبرد عشق ببازی من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می کردم . آخرتو بزرگ بودی و من کوچک !! تو کریم بودی و من ل‍ئیم ! تو جمیل بودی و من قبیح ، تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم .کمند عشقت را محکمتر کردی و مرا به خط مقدم عشق بردی ، در آنجا شراب عشقت را به من نوشاندی وچه نیکو شرابی بود . من هنوز از لذت آن شراب مستم . اولین جرعه ی آنرا که نوشیدم مست شدم ودر حال مستی تقاضای جرعه های دیگر کردم . امّا این بار تو بودی که ناز می کردی و مرا سر می گرداندی ، پیاله ام را شکستی ، هر چه التماس می کردم تا از حجاب ظلمانی بیاسایم ، ندادی و زیر لب به من خندیدی و پنهانی عشوه کردی اکنون من خمارم و پیاله به دست ، هنوز در انتظار جرعه ای دیگر از شراب عشقت به سر می برم . ای عاشق من !! ای اله من !! پیاله ام را پر کن و در خماریم نگذار. تو که یک عمر به انتظار نشسته حال که به من رسیده ای چرا کام دل بر نمی گیری؟ تو که از بیع و شراء متاع عشق دم می زنی، چرا اکنون مرا در انتظار گذاشته ای ؟ اگر بدانم که خریدار متاعم نیستی و اگر بدانم که پیاله ام را پر نمی کنی ، پیاله ی خود را می شکنم و متاعم را به آتش می کشم تا در آتش حسرت بسوزی و انگشت حسرت به دندان بگزاری . به آهی گنبد خضراء بسوزم جهان را جمله سر تا پا بسوزم بسوزم یا که کارم را بسازی چه فرمائی بسازم یا بسوزم
❀🔹 ﷽ 🔹❀؛ «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ» «خداوندا! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى‏ كند و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى ‏دهى، قرار بده» 📚 [امام صادق علیه السلام الكافي، ج‏2، ص: 534] هر و این "دعا" را بخوانید امام صادق علیه السلام در توصیه‌ای به داود رقی، دعای حفظ انسان از خطرات و بلایا را این گونه به او یاد دادند. ❀🔹❀🔹❀🔹❀🔹❀