#عارف جانم با این #دور اندیشی خود تونست #تصاویر به درد بخوری را به #ثبت برسونه و #مایه ی افتخار ما بشه. #فرمانده گردانش به ما گفت : در گردان ،#لقب #شهید آوینی را به #عارف داده بودند.
🍃⚘🍃
دو بار رفت و #بار سوم هر کاری کرد او را نبردند. می گفتند : شما یک بار #مجروح شدی و#تک پسر هستی ، #پدرت ناراحتی قلبی داره و ... #عارف جانم رو آبادان ، اهواز ، دزفول ، بهبهان و تهران نبردند. از محل تحصیلش در مازندران هم نتونست بره و در نهایت با #لشکر ١۶ قدس گیلان اعزام شد و بدون خبر من راهی شد. 😭
🍃⚘🍃
اینها تموم شد .... 😭 و چند روز بعد برای میهمانی به دزفول رفتیم. بعد از صرف شام گوشیم را باز کردم و در #فضای مجازی خبر #شهادت#عارف جانم را خوندم. 😭😭
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید عارف کایدخورده هم در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۲۷
در سوریه به آرزویش که همانا #شهادت در راه خدا بود رسید.
🍃⚘🍃
مزار#شهید
مزارمشترک#شهیدعارف کایدخورده و عموی#شهیدش در شهر دزفول.
🍃⚘🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید عارف کایدخورده💠
🌷 صلوات
همسرم ١۶ اسفند ماه ١٣٩۵ مرحوم شد. #پسرم بار اول که می خواست به #سوریه بره بیماری پدرش شدت گرفته بود. آن موقع #مهدی تازه به تهران رفته بود. خبرش کردیم که پدرت حالش بده.
اومد و خودش او رو به بیمارستان برد. دکتر به #مهدی گفته بود احتمال فوت پدرت زیاده. وقتی #مهدی ۸ اسفند ماه ١٣٩۵ برای #بار اول به #سوریه می رفت می دونست که شاید دیگه پدرش را #نبینه. اون موقع همسرم به کما رفته بود. مهدی که رفت چند روز بعد هم پدرش فوت کرد. 😭😭
🍃⚘🍃
#مهدی با دکتر پدرش صحبت کرده بود. امید چندانی به بهبودی پدرش نداشتیم. روز آخری که #مهدی می خواست با پدرش وداع کنه او رو می بوسید و گریه میکرد و میگفت : بابا حلالم کن. 😭
🍃⚘🍃
از اتاق پدرش که خارج شد به من گفت : مادر جون اگه پدرم فوت کرد خبرش رو به من ندید مبادا اونجا #دلم بلرزه 😭 و نتونم کارم را درست انجام بدم. 😭😭
🍃⚘🍃
چند روز بعد که همسرم فوت کرد ما چیزی به #مهدی نگفتیم اما در پیام هایی که به خونواده می داد یا تلفن هایی که زده می شد متوجه شده بود. پسرم وقتی به مرخصی اومد که چهلم پدرش گذشته بود. 😭
🍃⚘🍃