eitaa logo
شهید محمد رضا تورجی زاده
269 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
158 فایل
🌟🌹ستارگان آسمان🌹🌟 ♡″یا زهرا″♡ ✿محمد رضا تورجي زاده✿ ✯🔹فرزند: حسن ✷🌺ولادت:۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ °❥🌹شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای۱۰ 💫🌹مزار: گلستان شهدای اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌿🌹 #شهید_محرم_ترک #اولین_شهید_مدافع_حرم #ولادت : ۱۳۵۷/۱۰/۱ #محل_تولد : ازنا - لرستان #شهادت : ۱۳۹۰/۱۰/۲۹ #محل_شهادت : دمشق - سوریه 🔹🔷💠🔷🔹 💢 #برگی_از_خاطرات 🔹یک شب بعد از هیئت فهمیدند که مسئول هیئت رفته و ممکن است دیگر هیئت برپا نشود. 🔹محرم گفت «چرا ناراحتید مسئول هیئت رفته که رفته، مهم #پرچم_حضرت_زهرا(س) است که باید بالا باشه، به نظرم پول روی هم بگذاریم و هر هفته خانه یکیمون هیئت بگیریم.» 🔹بچه‌ها از خدا خواسته قبول کردند و گفتند «خودت باید مسئول هیئت بشی» قبول نمیکرد و میگفت من #خادم_هیئتم، هر هفته خودش پرچمها را میزد، چراغ هیئت را شروع میکرد، ایستگاه صلواتی راه می‌انداخت، نمایشگاههای مختلف برگزار میکرد. 🔹به حضرت زهرا (س) ارادت خاصی داشت، همیشه آخر هیئت سفارش میکرد #روضه_حضرت_زهرا (س) بخوانند تا روزی هیئت زیاد شود... #سالروز_ولادت #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
✒️ ♦️با موتور برای خرید انگشتر نامزدی (نشان) به میدان خراسان رفتیم که همان شد حلقه ازدواجم بعد از آن هم به حرم شاه‌عبدالعظیم رفتیم تا زندگی‌مان سروسامان بگیرد. از آنجا محمد یک انگشتر دُرِ نجف خرید. این هم شد حلقه ازدواج محمد. ♦️دوست نداشت جشن عروسی برگزار کنیم دلایل خودش را هم داشت که از نظر من دلایل بدی نبود هرچند رضایت محمد هم برایم شرط بود. ♦️یادم هست همان روزی که مستاجر خانه را خالی کرد، شبانه برای نظافت و سروسامان دادن به خانه آمدیم. آنقدر ذوق شروع زندگی را داشتیم که به سرعت وسایلمان را چیدیم و خیلی زود برای سفر آماده شدیم. ♦️چون جشن نگرفتیم، ولخرجی کردیم و سفرمان به مشهد هوایی بود آن‌هم 2 هفته! با اینکار حسابی ریخت‌و‌پاش کرده بودیم! (هردومان می‌خندیم)... ♦️محمد وقتی در سپاه استخدام شد آن چنان عاشق این شغل مقدس بود که بنا به گفته برخی همکارانش هنگام خواب نیز با همان لباس مقدس به خواب می رفت و علت این کار خود را نیز چنین بیان می داشت: من با نذر و نیازهای فراوانی توانسته ام به این شغل مقدس وارد شوم، از آن می ترسم که هنگام خواب عزرائیل جانم را بستاند و این لباس مقدس بر تنم نباشد. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷
خصوصیات اخلاقی شهید مجید صانعی موفق از زبان همسر شهید👇👇👇👇🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷به جرئت مي‌توانم بگويم مجيد مثل گلي بود در ميان همه خانواده‌اش. تك بود و نمونه. بسيار صبور و مهربان. ارادت به اهل بيت در وجودش بود. عشق به امام حسين‌(ع ) داشت. از همان ابتدا كه من با ايشان آشنا شدم در ايشان اين ارادت و عشق را مي‌ديدم. همسرم مجيد برخلاف ظاهرش خيلي احساسي و حساس و مردي مظلوم و آرام بود. 🌷اگر با كسي بحثش مي‌شد، پاسخي نمي‌داد و خيلي آرام كنار مي‌رفت. من به او ايراد مي‌گرفتم كه مجيد حرفي بزن، جوابي بده. مي‌گفت: نه من اگر جواب بدهم مي‌شوم مثل او. 🌷امر به معروف و نهي از منكر در وجود شهيد نهادينه شده بود تا جايي كه در هر زمينه امر به معروف و نهي از منكر را به درستي و با متانت خاصي به انجام مي‌رساند. تعهد كاري كه براي هر فردي در اولويت قرار دارد، يكي ديگر از ويژگي‌هاي برجسته شخصيتي شهيد بود. مجيد روي عقايد ديني تعصب زيادي داشت به طوري كه زبانزد خاص و عام بود كه در بين دوستان ايشان هميشه اين موضوع بسيار مورد توجه قرار مي‌گرفت.
شهید مدافع حرم 🌹 ولادت : ۵۹/۰۵/۲۷ شهادت: ۱۲ مهرماه سال ۱۳۹۵ مصادف با روز اول محرم💔 شهادت: سوريه، دمشق مزارشهید : بهشت زهرا قطعه ۲۶ از استان ❤️الگو برداری از شهداء 📣 خاطره ای از شهید مدافع حرم 🌹 یکی از خصوصیات آقا مهدی که من واقعا بهش افتخار می کنم این بود که به بیت المال خیلی حساس بودن☝️ بیشتر چیز هایی که تو سوریه می خوردن یا زمانی که ما اونجا بودیم همه چیز و از جیب خودش خرج می کرد.😊 حتی اگه از حماء براش مهمون می اومد از جیب خودش خرج می کرد از پول محل کارش استفاده نمی کرد می پرسیدن ازش چرا از جیب خودت خرج می کنی؟ باید دولت بده😕 می گفت: باید ذره ذره اینا رو جواب گو باشم من نمی تونم راحت بیت المال و خرج کنم و نمی تونم اون دنیا جواب گو باشم الان از جیب خودم خرج می کنم خیالم راحته💔 🌹
📎 فقط یڪ آرزو دارم ....!!! گفت : ‹‹توۍ دنیا بعد از شہادت فقط یڪ آرزو دارم: اونم اینڪہ تیر بخوره بہ گلوم››. تعجب ڪردیم. بعد گفت: ‹‹یڪ صحنہ از عاشورا همیشہ قلبمو آتیش می زنہ؛ بریده شدن گلوۍ حضرت علی اصغر ›› والفجر یڪ بود ڪہ مجروح شد یڪ تیر تو آخرین حد بردنش، خورده بود بہ گلوش. وقتۍ می بردنش عقب، داشت از گلوش خون می آمد. می گفت: آرزوۍ دیگہ اۍ ندارم مگر شہادت 🌷 🌹
🌹بسم رب الشهدا ء🌹 🌺شهیدمحمود اخلاقی 🌺 از وسط میدان مین رد شد و رفت لب رودخانه وضو گرفت تا نماز ظهر عاشورا را بخواند. نمازش را که بست ،ترس بچه ها ریخت و صف نماز جماعت پشت سرش تشکیل شد. نماز جماعت که تمام شد، همه ی بچه ها از صف جماعت بلند شدند. محمود برگشت به طرفشان و گفت: کجا برادرا ؟ بشینید. هر روز چه کار می کردید؟ : هر روز تعقیبات و دعای فتح مکه و تسبیحات حضرت زهرا می خوندیم. ولی امروز، زیر این آتش شدید؟؟؟… گفت :  امروز هم بخونید، مگر امروز چه فرقی کرده؟ امروز عاشوراست. باید کار رو یک سره کنیم. 🌷 ولادت : ۱۳۴۰/۸/۲ کرمان شهادت : ۱۳۵۹/۸/۲۸ سومار 🌹یادش با ذکرصلوات 🌹 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
♥️🍃 جزء سرمایه‌های یک ملت این است که یک عده داشته باشد.  همین شهدا هستند که بازگو کردنِ کار و فکر و گذشت اینها روحیه دیگران را برای همیشه شاداب و زنده نگه می‌دارد. استاد شهید مطهری
🌿ڪݪام شـھید💌 همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود.... 🔸♥️🕊 تولدتون مبارک سردار بی سر🌱♥️