فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگی
چند شب پیش
در تاریکی شب صدای هق هق گریه های فاطمه دلم را لرزاند!
پتو روی سرش کشانده بود و عروسکی که نشانی از پدر برایش دارد، بغل کرده بود و گریه می کرد.
_چی شده فاطمه جان!؟
بعد کلی صحبت کردن
آخر گفت:
_دلم برای بابا مهدی خیلی تنگ شده خیلی
مامان خواهش می کنم یه عکس بزرگ از بابا مهدی تو اتاقم بزن
_فاطمه، عکس بابا که تو اتاقت هست!
_نه اینها کمه یه عکس خیلی بزرگ میخوام، تا فقط بهش نگاه کنم اونم به من نگاه کنه
میدونم نمیشه! کاش می شد یه عکس جدید از بابام بگیرند بفرستند برای من!!!
#شهید #مهدی_دهقان
#فرزند_شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگی
چند شب پیش
در تاریکی شب صدای هق هق گریه های فاطمه دلم را لرزاند!
پتو روی سرش کشانده بود و عروسکی که نشانی از پدر برایش دارد، بغل کرده بود و گریه می کرد.
_چی شده فاطمه جان!؟
بعد کلی صحبت کردن
آخر گفت:
_دلم برای بابا مهدی خیلی تنگ شده خیلی
مامان خواهش می کنم یه عکس بزرگ از بابا مهدی تو اتاقم بزن
_فاطمه، عکس بابا که تو اتاقت هست!
_نه اینها کمه یه عکس خیلی بزرگ میخوام، تا فقط بهش نگاه کنم اونم به من نگاه کنه
میدونم نمیشه! کاش می شد یه عکس جدید از بابام بگیرند بفرستند برای من!!!
#شهید #مهدی_دهقان
#فرزند_شهید