دلهای عاشق می لرزند در حسرت #شهادت،همهی دلها را خدا لرزاننده به عشق حسین (ع) وشهادت خلق کرده، دل های ما به عشق شهادت زنده اند!
به عشق شهادت میلرزند و این لرزه همان تپیدن است،تپیدن یعنی بیرون ریختن خون از دل...
قلب ما هرروز خون را برای خدا بیرون میریزد!
خون خود را به خدا تعارف می کند و خدا دوباره خون را به قلب ما باز می گرداند حسین (ع) در خون تپید تا الگوی تپیدن قلب بسیجی ها باشد.
#شهید_محسن_حججی
#عاشق #جبهه بود و آن را #ترک#نمی کرد، روزی خبر دادند خواهرش فوت کرده ، با گرفتن #بیست روز مرخصی به شهرستان رفت ولی به محض پایان مهلت مرخصی به #جبهه برگشت.
🍃⚘🍃
اوقات فراقت خود را با #مطالعه و #تدریس #قرآن به #نیروهای تحت امر می گذراند و گاهی در #گردانها با به راه انداختن #مسابقه فوتبال، #روحیه و #نشاط نیروها را #افزایش می داد.
🍃⚘🍃
#اعتقاد عمیقی نسبت به ادعیه #ائمه (ع)⚘ داشت به طوری که وقتی از نیروهای گردان می آمدند و مشکلی را مطرح می کردند، می گفت بروید فلان دعا را در صفحه فلان مفاتیح الجنان پیدا کنید و بخوانید. ان شاالله مشکلتان برطرف خواهد شد.
🍃⚘🍃
با آغاز #عملیات والفجر ۸ #گردان
ابوالفضل (ع)⚘ مأموریت داشت تا خود را به جاده فاو – ام القصر برساند. اما در مسیر حرکت دشمن بالگرد به آنهاحمله کرد که درنتیجه از #ناحیه کتف #زخمی شد.
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید حسین گنجگاهی هم درتاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۲۵ در #جاده فاو ،بصره بر اثر #خونریزی و #اصابت #ترکش خمپاره و #سوختگی شدید به آرزویش که همانا#شهادت در راه#خدا♡ بود رسید.
🍃⚘🍃
#پیکرایشان در گلزار #شهدای شهر اردبیل خاکسپاری شد.
🍃⚘🍃
ایشان در سال #60، در #عملیاتی که در منطقه سر #پل ذهاب و قلاویزان صورت گرفت شرکت کرد و از #ناحیه پا #مجروح شد، پس از #بهبودی به #لشکر مهندسی 43 #امام علی (ع)⚘ پیوست.
🍃⚘🍃
ابتدا به #عنوان #فرمانده گردان انجام #خدمت کرد و پس از آن با توجه به #شایستگی هایی که از خود بروز داد، به سمت #معاونت #آبی خاکی لشگر 43 #امام علی (ع)⚘منصوب شد.
🍃⚘🍃
به همراه سردار بحرینی، #فرمانده لشکر ۴۳ #امام علی(ع)⚘و تعدادی دیگر از #رزمندگان مشغول #نصب پل شناوری بر روی #اروند بودند تا #عملیات ایذایی #رزمندگان قبل از #والفجر ۸ در منطقه «پل نو» خرمشهر به سوی #جزیره «امالرصاص» عراق صورت گیرد.
🍃⚘🍃
که بر اثر #اصابت خمپاره در نزدیکی آنها وچند #سردارسپاه ، همگی #مجروح شدند که در این بین#شهید بختیار جموربه دلیل#شدت #آسیبدیدگی به #شهادت رسید.
🍃⚘🍃
#شهید مدافع حرم
تازه دامادشهید،#هادی شجاع 💔
🍃⚘🍃
در ۲۳ آبان ماه سال ۱۳۶۸ درتهران،چهاردانگه اسلام شهر متولدشد.
متاهل بود و تازه داماد
۱۰#روز پس از #ازدواج به #سوریه اعزام شد و#چندروزبعدهم به #شهادت رسید.
🍃⚘🍃
سه خواهروبرادربودند،ایشان فرزند اول خانواده بود.
خانواده اش بسیارمذهبی و متدین بودند، از کودکی در مساجد و حسینیه ها #فعالیت می کرداز ابتدا #با#خدا و بانماز بود از اول #راه #خدا را شناخت،مادرش همیشه از #خدا می خواستند فرزندانشون، کنیزان و نوکران
#اهل بیت⚘ باشند. از بچه 7 ساله تا پیر 80 ساله همه #شهید را به #نیکی می شناختند. پدرش وعمویش،#رزمنده دفاع مقدس بودندو در #جبهه حضور داشتند و این باعث شده بود ایشان از #کودکی با #دفاع از #دین و #ناموس خو بگیرد.
🍃⚘🍃
🔴حضرت زهرا(س) #سیاسی_ترین زن تاریخ بشر هستند
#گریه_های_سیاسی و #شهادت حضرت زهرا(س) در متن و صحنه ی سیاست رخ داد.دردهای حضرت زهرا(س) ناشی از #درک او بود؛ درک او از #آینده_ای که مردم داشتند برای خودشان می ساختند..
🔻علت #مظلومیت حضرت، #ضعف_فهم_سیاسی مردم بوده است.
🌹🕊🌴🌹🌴🕊🌹
#شهید_تشنه_لب
حسین محمدی مفرد از جمله #غواصان واحد تخریب لشکر۵نصر که همرزم #شهید_شفیعی بوده، درباره #شهادت وی میگوید:
#محمدرضا در شب عملیات کربلای ۴ با اصابت تیر به ناحیه شکم #مجروح شد و #اسیر عراقی ها شد.
نیمه های #شب بود که با یک ضربه از خواب بیدار شدم.
#محمدرضا در سمت چپ من روی یک پتو بود و من هم در سمت راست #محمدرضا نزدیک به نرده های درب زندان بودم.
مقداری #پنبه بود که خون آلود و مقداری هم مواد داخل روده بزرگ به من داد و خواست که این را از سلول بیرون بیندازم.
وقتی این را دیدم متوجه وضعیت بد #محمدرضا شدم؛ آنقدر جراحاتش زیاد بود که #دفع از طریق #شکم انجام میشد.
با خودم گفتم در داخل شکم #محمدرضا همه چیز جابجا شده است .
سعی کردم فکر نکنم و بعد از انداختن آن #بسته به خارج دوباره خوابیدم.
ساعت ۱۰ شب بود که #محمدرضا دیگر کاملا بی حال شده بود و دیگر توان ناله کردن هم نداشت به من نگاه کرد و گفت حسین یادت نرود که من بچه #قم بودم و چگونه جان دادم (شهیدشدم) و بعد گفت خواهش میکنم کمی به من آب بده که خیلی #تشنه هستم و من به چشمان #محمد که میگفت آخرین لحظات زندگیم هست نگاه میکردم . صدای #محمد خیلی آهسته شده بود او خیلی صدایش رسا و بلند بود، ولی دیگر خبری از آن صدا نبود دستم را به سمت قابلمه هایی که در آن آب بود بردم و بلند کردم و به سمت #محمد بردم فکرکنم این وضع شاید ۵۰ ثانیه هم طول نکشید که #دست محمد از قابلمه جدا شد و #پیکرش بر زمین افتاد و به #شهادت رسید.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🕊🌴🌹🌴🕊🌹
⚘﷽⚘
واژه #شهید چیست؟
ش: شهادت، شهامت، شجاعت
ه: هدایت، هادی
ا: اراده، آزادی، امنیت، آرامش
د: دوستدار اهل بیت، دیندار، دانا
ت: توانا، تجلی عشق .
همه را نیمی از معنای #شهادت است...
شهادت چیست که لاله زاری از پرچمش رفتند و آمدند و رفتند و نیامدند...
آری آنان عاشقانی بودند که رفتند تا ما بمانیم و رفتند تا نمانند و نماندند تا نمیرند...
⬅️عاشقان را "عشق" فرمان میدهد...
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👴🏻پیـرمیـگہ #حاج_قاسم
🧑🏻جوآنمیگہ #حاج_قاسم
👨🏻بچهدارمیڱہ #حاج_قاسم
🧔🏻متأهلمیگہ #حاج_قاسم
👱🏻♂مجردمیگه #حاج_قاسم
👤اصلاحطلبمیگه #حاج_قاسم
👤اصولگرامیگه #حاج_قاسم
#حـآجقـآسممیڱہ #رهبــرے🌱🌹
#شهادت
#حاج_قاسم
#قهرمان
#عزیز_ ملتـ
#صَلیاللهعَلیکَیااباعبدالله
#یادشہداباصلوات
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرجـ
#حسين از کودکي دوست داشت #پزشک بشه، برای همین يک روز بهش گفتم: «#جبهه بسه، تو که ميگفتي ميخواهي پزشک يا دندانپزشک بشی، پس درست را بخوان، ميداني مردم ميگويند شما براي فرار از درس به #جبهه ميرويد»
گفت:«#جبهه به ما نياز دارد، #دين و #شرف ما در هجوم دشمن قرار گرفته وقت آن نيست که من فقط درس بخوانم انشاالله #جنگ که تمام شد با خيال راحت درس ميخوانم.
🍃⚘🍃
وقتي سال چهارم رشته تجربي ثبت نام کرد خيلي خوشحال شدیم فکر کردیم ديگه به #جبهه نميرود اما دوباره به #جبهه رفت و چندماه بعد درست در نيمه فروردين ماه به خانه بازگشت و پس از امتحانات نهايي خرداد و آزمون #سراسري دانشگاه آماده نبرد شد.
🍃⚘🍃
وقتي کارنامه سازمان سنجش #حسینعلی به دستمان رسيد دیدیم که تمام نمراتش بدون استثناء #رضايتبخش است و او با اين کار نشان داد که يک #رزمنده ميتواند در دو #جبهه مبارزه کند.
🍃⚘🍃
در #عمليات والفجر۸ به سختي مجروح شد دکتر گفت: «اگر با اين وضع به #جبهه بازگردي مرگت حتميه» اما #حسين پاسخ داد: «من در اين #عمليات #شهيد نمي شوم من در عمليات ديگري به#شهادت مي رسم.😭😭
🍃⚘🍃
اما #حسین همچنان فریاد میزد: «زود باشید! عجله كنید! رد شید! معطل نشید! از روی كمرم بپرید! بپرید و خودتان را به خشكی برسانید وگرنه همه تلف میشویم."
🍃⚘🍃
#فرمانده گردان، صدایش را بلند كرد و گفت: «#حسین! خجالت بكش! كی میتونه پا روی تو بذاره و بگذره. مگه كار راحتی است.»😭
🍃⚘🍃
ولی #حسین همچنان #التماس میكرد كه معطل نشوید. صبح روز بعد،#پیكر بی جان #حسین را در حالی كه #سیمهای خاردار را در #بغل داشت و #تیر دشمن #پهلوی نازنینش را شكافته بود، در همان #نقطه پیدا كردیم و به #عقب برگرداندیم.😭
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید حسینعلی عالی هم در سال #۱۳۶۵ در #عملیات کربلای پنج به آرزویش که همانا#شهادت در راه#خدا♡
بود رسید.
🍃⚘🍃
#مزار#شهید
#زادگاه ایشان روستای جهانگیر،
شهر زابل
🍃⚘🍃
✅ #شهادت یک حادثهی اتفاقی نیست ، بلکه حاصل یک سبک زندگیست ...
🌹امروز با شهید حسن شوکتپور همراه میشویم :
😓 خــجــالــت
🔰 تـا اومـدم دسـت بـه کـار بشـم سـفره رو انـداخته بـود. یـه پـارچ آب ، دو تـا لیـوان و دو تـا پیـش دسـتی گـذاشته بـود سـر سفـره. نشـسته بـود تـا بـا هـم غـذا رو شـروع کنـیم. وقـتی غـذا تمـوم شـد گفـت : الهـی صـد مـرتبه شـکر ، دسـتت درد نکـنه خـانوم. تـا تو سفـره رو جـمع کنی مـنم ظـرفها رو میشـورم . گفتـم : خـجالتم نـده ، شـما خسـتهای ، تـازه از منطقـه اومـدی. تـا استراحـت کنـی ظـرفها هـم تمـوم شـده . نـگاهی بـهم انداخـت و گفـت : خـدا کسـی رو خجـالت بـده که مـیخواد خانومـش رو خجـالت بـده. منـم سـرم رو انداختـم پایـین و مشـغول کـار شـدم.
🗣 فلش کارت مهر و ماه، مؤسسه مطاف عشق
کــــــــــــپی : آزاد ✅